گنجور

شمارهٔ ۱۱۸

ز گیسویت سخن با شانه گفتند
شبی تاریک بود افسانه گفتند
گر از لعل لبت گفتند رازی
حدیثی از لب پیمانه گفتند
چه حکمت بود کز زنجیر زلفت
حدیث عقل با دیوانه گفتند
بهشیاری نیارستند گفتن
بمستی بیخود و مستانه گفتند
حدیث از شمع و از پروانه در جمع
اگر گفتند بی پروانه گفتند

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز گیسویت سخن با شانه گفتند
شبی تاریک بود افسانه گفتند
هوش مصنوعی: در شبی تیره و تار، شانه‌ای با گیسوان تو صحبت کرد و داستانی را به تصویر کشید.
گر از لعل لبت گفتند رازی
حدیثی از لب پیمانه گفتند
هوش مصنوعی: اگر از زیبایی و راز لب‌های تو سخن بگویند، من نیز داستانی از لب‌های پیمانه (شراب) را روایت می‌کنم.
چه حکمت بود کز زنجیر زلفت
حدیث عقل با دیوانه گفتند
هوش مصنوعی: چطور ممکن است که از زنجیر موی تو، داستان عقل را برای دیوانه‌ای تعریف کنند؟
بهشیاری نیارستند گفتن
بمستی بیخود و مستانه گفتند
هوش مصنوعی: در حالت بیداری، کسی جرأت نکرد در مورد مستی و بی‌خود بودن صحبت کند، اما در حالت مستی، با شجاعت و سرخوشی از این موضوع سخن گفتند.
حدیث از شمع و از پروانه در جمع
اگر گفتند بی پروانه گفتند
هوش مصنوعی: اگر در جمعی درباره شمع و پروانه صحبت کنند و کسی بگوید که بی‌پروانه تنها شمع است، در واقع از آنچه که بین این دو وجود دارد، غفلت می‌شود. پروانه به شمع وابسته است و بدون آن معنایی ندارد.