گنجور

شمارهٔ ۱۱۳

موج زد اشکی و ما را آب برد
نرگس مست شما را خواب برد
چشم پر خوابت مرا بیخواب کرد
زلف پر تابت مرا از تاب برد
تا رخ خوبت به گلشن جلوه کرد
از رخ گل رنگ و تاب و آب برد
چشم جادویت چه فتنه ساز کرد
که قرار از خاطر احباب برد
طاق ابروی تو در وقت نماز
شیخ را از مسجد و محراب برد
مطرب امشب تا چه بر زه ساز کرد
که دل و جان از همه اصحاب برد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

موج زد اشکی و ما را آب برد
نرگس مست شما را خواب برد
هوش مصنوعی: چشم نرگس مست تو چون موجی بی‌پرده اشک ریخت و ما را در خودش غرق کرد، و خواب شیرینی را برای تو به ارمغان آورد.
چشم پر خوابت مرا بیخواب کرد
زلف پر تابت مرا از تاب برد
هوش مصنوعی: چشمان خواب‌آلودت باعث شد من خوابم ببرد و موهای پرازفت و تافتت موجب شد که از آرامش و قرار خود بیرون بروم.
تا رخ خوبت به گلشن جلوه کرد
از رخ گل رنگ و تاب و آب برد
هوش مصنوعی: زیبایی تو در باغ گل، مانند رنگ و جلوه گل‌ها نمایان شده است و زیبایی چهره‌ات از زیبایی آب و تاب گل‌ها فراتر رفته است.
چشم جادویت چه فتنه ساز کرد
که قرار از خاطر احباب برد
هوش مصنوعی: چشم زیبای تو چه زحمت‌ها و دردسرهایی ایجاد کرد که آرامش را از دل دوستان دور کرد.
طاق ابروی تو در وقت نماز
شیخ را از مسجد و محراب برد
هوش مصنوعی: قوس ابروی تو در هنگام نماز، شیخ را از مسجد و محراب distracted کرد.
مطرب امشب تا چه بر زه ساز کرد
که دل و جان از همه اصحاب برد
هوش مصنوعی: امشب آهنگ‌ساز با نواختن ساز خود چنان جادو می‌کند که دل و جان همه حاضران را جذب می‌کند و از آن‌ها می‌برد.