شمارهٔ ۶۵ - مجال صحبت در خلوت
مجالی کی بود با تو حدیث خویشتن گفتن؟
که پیش چون تو بدخویی نمیآرم سخن گفتن
زمانی خلوتی خواهم که گویم حال خود با تو
که نتوان شرح حال خویشتن در انجمن گفتن
قد و روی ترا چون هر کسی سرو سمن گوید
توان خار و خس کویت به از سرو و سمن گفتن
به جان کندن نهانی یک سخن گویند از او با من
که از شیرین حکایت خوش بود با کوهکن گفتن
نباید گفت با بیدرد هرگز وصف حسن تو
که بیحاصل بود بسیار از گل با زغن گفتن
غم تو از دل محیی نخواهد شد به آسانی
که نتواند مقید بیجهت ترک وطن گفتن
شمارهٔ ۶۴ - ناله های من: من که هستم زنده دور از دلربای خویشتنشمارهٔ ۶۶ - طلب آمرزش: نه چندانی گنهکارم که شرح آن توان دادن
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مجالی کی بود با تو حدیث خویشتن گفتن؟
که پیش چون تو بدخویی نمیآرم سخن گفتن
هوش مصنوعی: فرصتی برای صحبت درباره خودم با تو ندارم، چون نمیتوانم در حضور تو که اخلاق خوبی نداری، چیزی بگویم.
زمانی خلوتی خواهم که گویم حال خود با تو
که نتوان شرح حال خویشتن در انجمن گفتن
هوش مصنوعی: زمانی خواهد رسید که در تنهایی قادر باشم حال خود را برای تو روایت کنم، زیرا نمیتوانم آنچه بر من میگذرد را در جمع دیگران بگویم.
قد و روی ترا چون هر کسی سرو سمن گوید
توان خار و خس کویت به از سرو و سمن گفتن
هوش مصنوعی: شما مانند هر کسی زیبایی و قامتتان را به خوبی توصیف میکنند و از شما به عنوان سرو و سمن یاد میشود، اما باید بدانید که در کنار زیبایی شما، زحمات و سختیهای زندگی هم وجود دارد که حتی از زیبایی شما هم ارزشمندتر است.
به جان کندن نهانی یک سخن گویند از او با من
که از شیرین حکایت خوش بود با کوهکن گفتن
هوش مصنوعی: در یک گفتگو، سخنی را با من در میان میگذارند که از آن میتوانیم حکایتهای شیرینی را استخراج کنیم، مانند داستانهایی که کوهکن با دیگران به اشتراک میگذارد.
نباید گفت با بیدرد هرگز وصف حسن تو
که بیحاصل بود بسیار از گل با زغن گفتن
هوش مصنوعی: نمیتوان زیبایی تو را با کسی که هیچ دردی ندارد توصیف کرد، چون این کار بیفایده است، مانند صحبت کردن بسیار از گل با خس و زباله.
غم تو از دل محیی نخواهد شد به آسانی
که نتواند مقید بیجهت ترک وطن گفتن
هوش مصنوعی: غم تو به راحتی از دل محیی برطرف نخواهد شد، چرا که او نمیتواند بیدلیل از وطن گفتن را ترک کند.

عبدالقادر گیلانی