شمارهٔ ۳۴ - نورایمان
دوست میگوید که ای عاشق اگر داری صبور
از فراق ما منال و صبر کن تا نفخ صور
اندر آن مجلس که بیند خلق دیدار خدا
از جگرهای کباب عاشقان باشد بخور
آن که از خواب خوشت بیدار میسازد منم
چون بگویی تو گناهانم بیامرز ای غفور
گور گهوار است، تو طفلی و دایه لطف دوست
خوش بخوابایند و خوابت داد تا یومالنّشور
نور ایمان در دل و دل بارگاه نور حق
خوش چراغی کاو دهد در پیش نورالنور نور
ای گنهکاران شما را بیشک آمرزد خدا
به بود از پوستین کیش چو سنجاب و سمور
دارد از نور خدایی چهره تو آگهی
زردی روی تو باشد سرخی رخسار جور
حور عین خال سیه زد بر رخ از رنگ بلال
از حبش بنگر چه خوش مشّاطهای کرده ظهور
در تجلّی این ندا آمد که خواهد دیدنم
هرکه بر من خاطر خود داشت شب را در حضور
چون برون آیی ز دنیا پیشواز آیم ترا
گویم ای محیی چه خوش برکوفتی این راه دور
شمارهٔ ۳۳ - خیمه به محشر: طبل قیامت بکوفت آن ملک نفخ صورشمارهٔ ۳۵ - سیّد انبیاء: ای قصر رسالت تو معمور
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دوست میگوید که ای عاشق اگر داری صبور
از فراق ما منال و صبر کن تا نفخ صور
هوش مصنوعی: دوست میگوید: ای عاشق، اگر تحمل داری، در غم فراق من نگران نباش و صبر کن تا روز قیامت فرا برسد.
اندر آن مجلس که بیند خلق دیدار خدا
از جگرهای کباب عاشقان باشد بخور
هوش مصنوعی: در آن جمعی که مردم ملاقات خدا را تجربه میکنند، از دلهای سوخته و خُلقهای عاشقان باید بهرهمند شد.
آن که از خواب خوشت بیدار میسازد منم
چون بگویی تو گناهانم بیامرز ای غفور
هوش مصنوعی: من شخصی هستم که تو را از خواب خوش بیدار میکنم، وقتی که از تو میخواهم گناهانم را ببخشی، ای بخشنده.
گور گهوار است، تو طفلی و دایه لطف دوست
خوش بخوابایند و خوابت داد تا یومالنّشور
هوش مصنوعی: مرگ مانند گهوارهای است که تو کودک آن هستی و محبت دوست مانند دایهای است که به تو آرامش میدهد. خوب بخواب و لذت ببر، تا روز قیامت.
نور ایمان در دل و دل بارگاه نور حق
خوش چراغی کاو دهد در پیش نورالنور نور
هوش مصنوعی: نور ایمان در دل انسان مانند چراغی است که در بارگاه نور خدا قرار دارد و راه را روشن میکند. این نور، روشنی بخش راه به سوی نور مطلق است.
ای گنهکاران شما را بیشک آمرزد خدا
به بود از پوستین کیش چو سنجاب و سمور
هوش مصنوعی: ای گنهکاران، به یقین خدا شما را میبخشد، چون بهتر است از این که مانند پوستین جانورانی چون سنجاب و سمور باشید.
دارد از نور خدایی چهره تو آگهی
زردی روی تو باشد سرخی رخسار جور
هوش مصنوعی: چهره تو از نور خدایی آگاه است، حتی اگر رویت رنگی زرد داشته باشد، سرخوشی و زیبایی در چهرهات نمایان است.
حور عین خال سیه زد بر رخ از رنگ بلال
از حبش بنگر چه خوش مشّاطهای کرده ظهور
هوش مصنوعی: دختران بهشتی با چشمان سیاه و زیبایشان بر چهرهاش از رنگ بلال پوششی نازک دارد. از سرزمین حبشه نگاه کن که چه زیبایی خاصی در آرایش او به چشم میخورد.
در تجلّی این ندا آمد که خواهد دیدنم
هرکه بر من خاطر خود داشت شب را در حضور
هوش مصنوعی: در پرتو این صدا، هر کسی که به یاد من باشد در شب، مرا خواهد دید.
چون برون آیی ز دنیا پیشواز آیم ترا
گویم ای محیی چه خوش برکوفتی این راه دور
هوش مصنوعی: وقتی از دنیا بیرون بیایی، به استقبال تو میآیم و میگویم ای زندهکننده، چه خوب این مسیر طولانی را طی کردی.