گنجور

شمارهٔ ۴۶

تا به کی بر لب به جای باده خون آرد کسی
گر به گل‌چیدن رود، داغ جنون آرد کسی
فطرت پستم نمی‌سازد به اقبال بلند
من خریدارم اگر بخت زبون آرد کسی
طالع فیروز در کارست، نه تدبیر و زور
بهر وصلت چند قوت بر فسون آرد کسی؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: امیرحسین موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا به کی بر لب به جای باده خون آرد کسی
گر به گل‌چیدن رود، داغ جنون آرد کسی
هوش مصنوعی: تا چه زمانی کسی با زبان خود بجای نوشیدنی خوشمزه، فقط حسرت و درد را بیان کند؟ اگر کسی به جمع‌آوری گل برود، به عوض لذت، تنها حس داغ و غم جنون‌آلود را با خود خواهد آورد.
فطرت پستم نمی‌سازد به اقبال بلند
من خریدارم اگر بخت زبون آرد کسی
هوش مصنوعی: ذات و طبیعت پایین من با سرنوشت خوب و موفق من سازگاری ندارد. اگرچه ممکن است بخت کسی بد باشد، ولی من به دنبال چیزهای باارزش و بزرگ هستم.
طالع فیروز در کارست، نه تدبیر و زور
بهر وصلت چند قوت بر فسون آرد کسی؟
هوش مصنوعی: سرنوشت خوب در دست توست، نه اینکه با تلاش و قدرت بتوانی برای وصلت کسی را تحت تاثیر قرار دهی.