شمارهٔ ۱۱
بی غم چه گویمت که دلم چون در آتش است
لیلی به ناز رفته و مجنون در آتش است
پرویز گو بسوز که فرهاد را هنوز
نعل محبت از پی گلگون در آتش است
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: امیرحسین موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بی غم چه گویمت که دلم چون در آتش است
لیلی به ناز رفته و مجنون در آتش است
هوش مصنوعی: بگویم که حال دلم چگونه است؟ دلم در آتش میسوزد و غم من بسیار بزرگ است. لیلی با ناز و کرشمه رفته و مجنون بیتاب و سوخته در آتش عشق اوست.
پرویز گو بسوز که فرهاد را هنوز
نعل محبت از پی گلگون در آتش است
هوش مصنوعی: پرویز، بگو که فرهاد هنوز هم در آتش عشق و محبت به گلگون در تلاش است و با تمام وجودش میسوزد.