گنجور

فصل اول

بدان که حقیقت آخرت هیچ کس نشناسد تا حقیت مرگ اولا نشناسد و حقیقت مرگ نداند تا حقیقت زندگانی نداند و حقیقت زندگانی نداند تا حقیقت روح نداند و معرفت حقیقت روح، معرفت نفس خود است که بعضی از شرح وی گفته آمد.

و بدان که از پیش گفته آمد که آدمی مرکب است از دو اصل، یکی روح و دیگر کالبد، روح چون سوار است و کالبد چون مرکب و این روح را در آخرت به واسطه کالبد حالتی است و بهشتی و دوزخی است و وی را به سبب ذات خود نیز حالتی است بی آن که غالب را در آن شرکتی بود و وی را برای قالب نیز بهشتی و دوزخی است و سعادتی و شقاوتی است و ما نعیم و لذت دل را که بی واسطه قالب باشد، نام «بهشت روحانی»می کنیم و رنج و الم و شقاوت وی را که بی قالب بود «آتش روحانی» می گوئیم.

اما بهشت و دوزخ که قالب در میان باشد، این خود ظاهر است و حاصل آن اشجار و انهار و حور و قصور و مطعوم و مشروب و غیر آن است و حاصل دوزخ، آتش و مار و کژدم و زقوم و غیر آن و صفت آن هر دو در قرآن و اخبار مشهور است و فهم همگان آن را دریابد و تفصیل آن در کتاب «ذکر الموت» از کتاب «احیاء» گفته ایم و اینجا بر این اقتصار کنیم و حقیقت مرگ شرح کنیم و به معنی بهشت و دوزخ روحانی اشارت کنیم که این را هر کسی نشناسد.

و این که گفت، «اعدت لعبادی الصالحین مالا عین رات و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر» در بهشت روحانی بود و از درون دل روزنی است به عالم ملکوت که از آن روزن این معانی آشکارا شود و در وی هیچ شبهتی نماند و کسی را که آن راه گشاده شود وی را یقینی روشن به سعادت و شقاوت آخرت پدید آید، نه به طریق تقلید و سماع، بل به طریق بصیرت و مشاهدت، بل همچنان که طبیب بشناسد که غالب را سعادتی و شقاوتی است در این جهان که آن را صحت و مرض گویند و وی را اسبابی است چون دارو و پرهیز و چون بسیار خوردن و پرهیز ناکردن، همچنین معلوم شود بدین مشاهدت که دل را، یعنی روح را، سعادتی است و شقاوتی و عبادت و معرفت داروی آن سعادت است و جهل و معصیت زهر آن سعادت است و این علمی است به غایت عزیز و بیشتر کسانی که ایشان را علما گویند، از این غافل باشند، بلکه این را منکر باشند و جز فرا بهشت و دوزخ کالبد راه نبرند و در معرفت آخرت جز سماع و تقلید هیچ راه نشناسند و ما را اندر این شرح و تحقیق این برهان کتب است دراز به تازی و اندر این کتاب چندان گفته آید که کسی که زیرک بود و باطن وی از آلایش تعصب و تقلید پاک بود، این راه بازیابد و کار آخرت در دل وی ثابت و محکم شود که ایمان بیشتر خلق به آخرت ضعیف و متزلزل است.

عنوان چهارم (در معرفت آخرت): (و در آن پانزده فصل است)فصل دوم: اگر خواهی که از حقیقت مرگ اثری بدانی که معنی وی چیست، بدان که آدمی را دو روح است یکی از جنس روح حیوانات و ما آن را «روح حیوانی» نام کنیم و یکی از جنس روح ملایکه و ما آن را «روح انسانی» نام کنیم و این روح حیوانی را منبع دل است، آن گوشت که در جانب چپ نهاده است و وی چون بخاری لطیف است از اخلاط باطن حیوان و وی را مزاجی معتدل آمده است و وی از دل به واسطه عروق ضوارب که آن را نبض و حرکت باشد، به دماغ و جمله اندامها می رسد و این روح حمال قوه حس و حرکت است و چون به دماغ رسد، حرارت وی کم شود و معتدل گردد و چشم از وی قوت بصر پذیرد و گوش از وی قوه شنیدن پذیرد و همچنین همه حواس و مثل وی چون چراغی است که در خانه ای گرد بر می آید، هر کجا می رسد، دیوارهای خانه از وی روشن می شود، پس چنان که روشنائی چراغ در دیوار پیدا می آید، به قدرت ایزد تعالی همچنین قوت بینائی و شنوائی و جمله حواس از این روح در اعضای ظاهر پدید می آید اگر در بعضی عروق، سده ای و بندی افتد، آن عضو که پس از آن بندگان باشد، معطل شود و مفلوج گردد و در وی قوت حس و حرکت نباشد و طبیب جهد آن کند که سده بگشاید.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که حقیقت آخرت هیچ کس نشناسد تا حقیت مرگ اولا نشناسد و حقیقت مرگ نداند تا حقیقت زندگانی نداند و حقیقت زندگانی نداند تا حقیقت روح نداند و معرفت حقیقت روح، معرفت نفس خود است که بعضی از شرح وی گفته آمد.
هوش مصنوعی: بدان که هیچ‌کس نمی‌تواند به حقیقت آخرت پی ببرد مگر این که به واقعیت مرگ آگاه باشد. و کسی که به حقیقت مرگ نرسیده باشد، نمی‌تواند به درک زندگی واقعی برسد. همچنین، اگر کسی حقیقت زندگی را نشناسد، به درک روح و ماهیت آن هم نخواهد رسید. شناخت حقیقت روح، به معنای شناخت خود و نفس خویش است که در برخی از توضیحات به آن اشاره شده است.
و بدان که از پیش گفته آمد که آدمی مرکب است از دو اصل، یکی روح و دیگر کالبد، روح چون سوار است و کالبد چون مرکب و این روح را در آخرت به واسطه کالبد حالتی است و بهشتی و دوزخی است و وی را به سبب ذات خود نیز حالتی است بی آن که غالب را در آن شرکتی بود و وی را برای قالب نیز بهشتی و دوزخی است و سعادتی و شقاوتی است و ما نعیم و لذت دل را که بی واسطه قالب باشد، نام «بهشت روحانی»می کنیم و رنج و الم و شقاوت وی را که بی قالب بود «آتش روحانی» می گوئیم.
هوش مصنوعی: انسان از دو جزء تشکیل شده است: یکی روح و دیگری جسم. روح مانند سوارکاری است که بر مرکبی سوار است، یعنی جسم. در آخرت، روح به واسطه جسم حالاتی تجربه می‌کند که می‌تواند بهشتی یا دوزخی باشد. همچنین روح به خودی خود حالاتی دارد که ارتباطی با جسم ندارد. برای جسم هم حالاتی وجود دارد که می‌تواند بهشتی یا دوزخی، خوشبختی یا بدبختی باشد. لذت و شادی که به طور مستقیم از روح ناشی می‌شود، به عنوان "بهشت روحانی" شناخته می‌شود و درد و رنجی که روح بدون جسم تجربه می‌کند، "آتش روحانی" نام دارد.
اما بهشت و دوزخ که قالب در میان باشد، این خود ظاهر است و حاصل آن اشجار و انهار و حور و قصور و مطعوم و مشروب و غیر آن است و حاصل دوزخ، آتش و مار و کژدم و زقوم و غیر آن و صفت آن هر دو در قرآن و اخبار مشهور است و فهم همگان آن را دریابد و تفصیل آن در کتاب «ذکر الموت» از کتاب «احیاء» گفته ایم و اینجا بر این اقتصار کنیم و حقیقت مرگ شرح کنیم و به معنی بهشت و دوزخ روحانی اشارت کنیم که این را هر کسی نشناسد.
هوش مصنوعی: بهشت و دوزخ به عنوان مکان‌های ملموس به تصویر کشیده می‌شوند؛ بهشت شامل درختان، نهرها، حوری‌ها، قصرها و انواع غذاها و نوشیدنی‌ها می‌باشد، در حالی که دوزخ مملو از آتش، مارها، کژدم‌ها، درخت زقوم و چیزهای دیگر است. توصیف این دو مکان در قرآن و روایات مشهور بیان شده و همگان به راحتی آن را درک می‌کنند. جزئیات بیشتر این موضوع در کتاب "ذکر الموت" از کتاب "احیاء" آورده شده است. در اینجا فقط به توضیح حقیقت مرگ و اشاره به مفهوم روحانی بهشت و دوزخ بسنده خواهیم کرد که ممکن است برای هر کسی قابل درک نباشد.
و این که گفت، «اعدت لعبادی الصالحین مالا عین رات و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر» در بهشت روحانی بود و از درون دل روزنی است به عالم ملکوت که از آن روزن این معانی آشکارا شود و در وی هیچ شبهتی نماند و کسی را که آن راه گشاده شود وی را یقینی روشن به سعادت و شقاوت آخرت پدید آید، نه به طریق تقلید و سماع، بل به طریق بصیرت و مشاهدت، بل همچنان که طبیب بشناسد که غالب را سعادتی و شقاوتی است در این جهان که آن را صحت و مرض گویند و وی را اسبابی است چون دارو و پرهیز و چون بسیار خوردن و پرهیز ناکردن، همچنین معلوم شود بدین مشاهدت که دل را، یعنی روح را، سعادتی است و شقاوتی و عبادت و معرفت داروی آن سعادت است و جهل و معصیت زهر آن سعادت است و این علمی است به غایت عزیز و بیشتر کسانی که ایشان را علما گویند، از این غافل باشند، بلکه این را منکر باشند و جز فرا بهشت و دوزخ کالبد راه نبرند و در معرفت آخرت جز سماع و تقلید هیچ راه نشناسند و ما را اندر این شرح و تحقیق این برهان کتب است دراز به تازی و اندر این کتاب چندان گفته آید که کسی که زیرک بود و باطن وی از آلایش تعصب و تقلید پاک بود، این راه بازیابد و کار آخرت در دل وی ثابت و محکم شود که ایمان بیشتر خلق به آخرت ضعیف و متزلزل است.
هوش مصنوعی: در این متن بیان شده است که خداوند برای بندگان صالح خود نعمت‌هایی آماده کرده است که هیچ چشمی آن‌ها را ندیده، هیچ گوشی آن‌ها را نشنیده و به خیال هیچ انسانی نرسیده است. این نعمت‌ها به صورت واقعی در بهشت و در عالم ملکوت قابل مشاهده‌اند. آگاهی واقعی از سعادت و شقاوت در آخرت تنها از طریق بصیرت و مشاهده حاصل می‌شود، نه صرفاً از راه تقلید و شنیدن. همان‌طور که پزشک از طریق نشانه‌های بیماری یا سلامتی بیمار را تشخیص می‌دهد، در اینجا نیز فرد می‌تواند با تجربه و مشاهده درونی خود درک کند که روح او به سعادت یا شقاوت دچار است. عبادت و معرفت به عنوان داروهای این سعادت شناخته می‌شوند، در حالی که جهل و معصیت به نوعی زهر این سعادت‌اند. این آگاهی علمی بسیار ارزشمند است، اما بسیاری از علمای خودخوانده از آن غافل‌اند و تنها به مفاهیم سطحی چون بهشت و جهنم بسنده می‌کنند. در این متن توصیه شده که کسی که می‌خواهد به درک عمیق‌تری از مسایل آخرت برسد، باید از تعصبات و تقلیدها پاک باشد و به مطالعه و تفکر بپردازد تا ایمانی قوی نسبت به آخرت به دست بیاورد.