شرح معرفت حق دراز است، سبحانه و تعالی و در چنین کتاب راست نیاید و این مقدار کفایت است تنبیه و تشویق را به طلب تمامی این معرفت، چندانکه در وسع آدمی باشد که تمامی سعادت بدان بود، بلکه سعادت آدمی در معرفت حق است و در بندگی و عبادت اوست و وجه آن که معرفت سعادت ابدی است، از پیش گفته آمد، اما آن که بندگی و عبادت سبب سعادت آدمی است، آن است که سرکار آدمی، چون بمیرد با حق خواهد بود، و الیه المرجع و المصیر و هر که را قرارگاه باکسی خواهد بود، سعادت وی آن بود که دوستدار وی بود و هر چند دوست تر دارد، سعادت وی بیشتر بود، از آن که لذت و راحت وی در مشاهده محبوب زیادت بود.
و دوستی حق تعالی بر دل غالب نشود الا به معرفت و بسیاری ذکر، هر کس که کسی را دوست دارد، ذکر وی بسیار کند، هر چند دوست دارتر شود و برای این بود که وحی آمد به داود (ع) که انابدک اللازم فالزم بدک، یعنی: «چاره توفیقم سر و کار تو با من است، یک ساعت از ذکر من غافل مباش.»
و ذکر بر دل غالب از آن شود که بر عبادت مواظبت کند و فراغت عبادت آنگاه یابد و آن وقت که علایق شهوات از دل گسسته شود و علایق شهوات بدان گسسته شود که از معاصی دست بدارد، پس دست به داشتن از معصیت سبب فراغت دل است و به جای آوردن طاعت سبب غالب شدن ذکر است و این هر دو سبب محبت است که تخم سعادت است و عبارت از وی فلاح است، چنان که حق تعالی گفت: «قد افلح من تزکی، و ذکر اسم ربه فصلی».
و چون همه اعمال، آن رانشاید که عبادت بود، بلکه بعضی شاید و بعضی نشاید و از همه شهوات ممکن نیست دست بداشتن و نیز روا نیست دست بداشتن، چه اگر طعام نخورد هلاک شود و اگر مباشرت نکند نسل منقطع شود، پس بعضی شهوات دست به داشتنی است و بعضی کردنی است، پس حدی باید که این از آن جدا شود و این حد از دو حال بیرون نبود، یا آدمی از عقل و هوا و اجتهاد خویش گیرد و به نظر خویش اختیار همی کند، یا از دیگری گیرد و محال بود که به اختیار و اجتهاد وی گذارند، چه هوا که بر وی غالب باشد، همیشه راه حق بر وی پوشیده می دارد و هر چه مراد وی در آن بود، به صورت صواب به وی می نماید، پس باید که زمام اختیار به دست وی نباشد، بلکه به دست دیگری باشد و هر کس آن را نشاید که بصیرترین خلق باید و آن انبیایند، صلوات الله علیهم اجمعین.
پس به ضرورت متابعت شریعت و ملازمت حدود و احکام، ضرورت راه سعادت است و معنی بندگی آن بود و هر که از حدود شریعت درگذرد، به تصرف خویش در هلاک افتد و بدین سبب گفت ایزد تعالی، «و من یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه».
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شرح معرفت حق دراز است، سبحانه و تعالی و در چنین کتاب راست نیاید و این مقدار کفایت است تنبیه و تشویق را به طلب تمامی این معرفت، چندانکه در وسع آدمی باشد که تمامی سعادت بدان بود، بلکه سعادت آدمی در معرفت حق است و در بندگی و عبادت اوست و وجه آن که معرفت سعادت ابدی است، از پیش گفته آمد، اما آن که بندگی و عبادت سبب سعادت آدمی است، آن است که سرکار آدمی، چون بمیرد با حق خواهد بود، و الیه المرجع و المصیر و هر که را قرارگاه باکسی خواهد بود، سعادت وی آن بود که دوستدار وی بود و هر چند دوست تر دارد، سعادت وی بیشتر بود، از آن که لذت و راحت وی در مشاهده محبوب زیادت بود.
هوش مصنوعی: شرح شناخت خداوند بسیار طولانی است و در این کتاب نمیتواند به طور کامل بیان شود. اما همین مقدار کافی است که انسان را به جستجوی این شناخت ترغیب کند، زیرا تمام سعادت انسان در شناخت خدا و بندگی و عبادت او نهفته است. دلیل بر اینکه شناخت، سعادت ابدی را به همراه دارد، قبلاً بیان شده است. از طرفی، بندگی و عبادت نیز سبب سعادت انسان هستند، زیرا زمانی که انسان میمیرد، با حق خواهد بود و به سوی او بازمیگردد. هر کسی که خواهان نزدیک شدن به کسی باشد، سعادت او در دوستی با آن فرد است و هر چه دوست بیشتری داشته باشد، سعادت او بیشتر خواهد بود. چرا که لذت و آرامش او در دیدار محبوبش افزایش مییابد.
و دوستی حق تعالی بر دل غالب نشود الا به معرفت و بسیاری ذکر، هر کس که کسی را دوست دارد، ذکر وی بسیار کند، هر چند دوست دارتر شود و برای این بود که وحی آمد به داود (ع) که انابدک اللازم فالزم بدک، یعنی: «چاره توفیقم سر و کار تو با من است، یک ساعت از ذکر من غافل مباش.»
هوش مصنوعی: محبت خداوند بر دل کسی چیره نمیشود مگر با شناخت و ذکر بسیار. هر کس که کسی را دوست دارد، باید او را زیاد یاد کند و این باعث میشود محبتش بیشتر شود. به همین خاطر وحی به داود (ع) نازل شد که: «چارهات در ارتباط با من است، حتی یک ساعت هم از یاد من غافل نخواهی شد.»
و ذکر بر دل غالب از آن شود که بر عبادت مواظبت کند و فراغت عبادت آنگاه یابد و آن وقت که علایق شهوات از دل گسسته شود و علایق شهوات بدان گسسته شود که از معاصی دست بدارد، پس دست به داشتن از معصیت سبب فراغت دل است و به جای آوردن طاعت سبب غالب شدن ذکر است و این هر دو سبب محبت است که تخم سعادت است و عبارت از وی فلاح است، چنان که حق تعالی گفت: «قد افلح من تزکی، و ذکر اسم ربه فصلی».
هوش مصنوعی: ذکر خداوند در دل زمانی غالب میشود که فرد به عبادت توجه و مراقبت کند و بتواند از این عبادت لذت ببرد. این موضوع زمانی اتفاق میافتد که وابستگی به شهوات از دل انسان کنده شود و او از گناهان دوری کند. پرهیز از گناهان باعث آرامش دل میشود و انجام اعمال نیک موجب غلبه ذکر خداوند بر دل میگردد. هر دو این عمل یعنی دوری از گناه و انجام کارهای نیک، منجر به محبت و به دست آوردن سعادت میشوند. همانطور که خداوند در قرآن فرموده است: «کسی که خود را پاک کند و نام پروردگارش را یاد کند، رستگار است».
و چون همه اعمال، آن رانشاید که عبادت بود، بلکه بعضی شاید و بعضی نشاید و از همه شهوات ممکن نیست دست بداشتن و نیز روا نیست دست بداشتن، چه اگر طعام نخورد هلاک شود و اگر مباشرت نکند نسل منقطع شود، پس بعضی شهوات دست به داشتنی است و بعضی کردنی است، پس حدی باید که این از آن جدا شود و این حد از دو حال بیرون نبود، یا آدمی از عقل و هوا و اجتهاد خویش گیرد و به نظر خویش اختیار همی کند، یا از دیگری گیرد و محال بود که به اختیار و اجتهاد وی گذارند، چه هوا که بر وی غالب باشد، همیشه راه حق بر وی پوشیده می دارد و هر چه مراد وی در آن بود، به صورت صواب به وی می نماید، پس باید که زمام اختیار به دست وی نباشد، بلکه به دست دیگری باشد و هر کس آن را نشاید که بصیرترین خلق باید و آن انبیایند، صلوات الله علیهم اجمعین.
هوش مصنوعی: همه اعمال نمیتوانند عبادت محسوب شوند، بلکه برخی از آنها شایسته عبادت هستند و برخی دیگر نه. همچنین نمیتوان از تمام شهوات پرهیز کرد، زیرا از آنجا که انسان برای زنده ماندن نیاز به غذا دارد و برای ادامه نسل به ارتباطات خانوادگی نیازمند است، پس برخی از شهوات قابل تحمل و برخی دیگر باید انجام شوند. بنابراین، باید حد و مرزی میان این دو قائل شویم. این حد در یکی از دو حالت ممکن است: یا انسان باید بر اساس عقل و تمایلات خود تصمیمگیری کند و یا از دیگران کمک بگیرد. اما نمیتوان به صرف انتخاب شخصی اطمینان کرد، زیرا تمایلات نفسانی همواره ممکن است راه درست را بر فرد پنهان کنند و او را به سمت انتخابهای نادرست سوق دهند. از این رو، باید هدایتگری در دست شخصی باشد که از درک و بصیرت بالایی برخوردار است، و این وظیفه بر عهده انبیای الهی است.
پس به ضرورت متابعت شریعت و ملازمت حدود و احکام، ضرورت راه سعادت است و معنی بندگی آن بود و هر که از حدود شریعت درگذرد، به تصرف خویش در هلاک افتد و بدین سبب گفت ایزد تعالی، «و من یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه».
هوش مصنوعی: پس پیروی از شریعت و رعایت قوانین و احکام آن، امری ضروری برای رسیدن به سعادت است و این در حقیقت معنای بندگی است. هر کس از حدود شریعت تجاوز کند، به دست خود به هلاکت میافتد و به همین دلیل خداوند میفرماید: «و هر کس از حدود خدا تجاوز کند، به خود ظلم کرده است».