گنجور

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

شکر و سپاس فراوان به عدد ستارهٔ آسمان و قطرهٔ باران و برگ درختان و ریگ بیابان و ذره‌های‌ زمین و آسمان مر آن خدای را که یگانگی صفت اوست و جلال و کبریا و عظمت و علا و مجد و بها خاصیت اوست و از کمال جلال وی هیچ آفریده آگاه نیست و جز وی هیچ‌کس را به حقیقت معرفت وی راه نیست. بلکه اقرار دادن به عجز از حقیقت معرفت وی منتهای معرفت صدیقان است و اعتراف آوردن به تقصیر در حمد و ثنای وی نهایت ثنای فریشتگان سالکان و مریدان در طلب قرب حضرت جمال وی دهشت است.

گسستن امید از اصل معرفت وی تعطیل است و دعوی کمال معرفت وی از خیال تشبیه و تمثیل است. نصیب همه چشمها از ملاحظت جمال ذات وی خیرگی است و ثمرهٔ همهٔ عقلها از نظر به عجایب صنع وی معرفت ضروری است. هیچ‌کس مبادات که در عظمت ذات وی اندیشه کند تا چگونه و چیست و هیچ دل مبادا که یک لحظه از عجایب صنع وی غاقل ماند تا هستی وی به چیست و به کیست تا به ضرورت بشناسد که همه آثار قدرت اوست و همه انوار عظمت اوست و همه بدایع و غرایب حکمت اوست و همه پرتو جمال حضرت اوست و همه از اوست و همه بدوست بلکه خود اوست که هیچ چیزی را جز وی هستی بحقیقت نیست بلکه هستی همه چیزها پرتو نور هستی اوست.

و درود به مصطفی که سید پیامبران است و راهنمای و راهبر مؤمنان است و آمین اسرار ربوبیت است و گزیده و برداشتهٔ حضرت الهیت است و بر جملهٔ یاران و اهل بیت وی که هر یکی از ایشان قدوه امت و پیداکنندهٔ راه شریعت است.

اما بعد، بدان که آدمی را به بازی و هرزه نیافریده‌اند بلکه کار وی عظیم است و خطر وی بزرگ است که اگر چه وی ازلی نیست ابدی است و اگر چه کالبد وی خاکی و سفلی است حقیقت روح وی علوی و ربانی است و گوهری وی اگر چه در ابتدا آمیخته و آویخته به صفات بهیمی و سبعی شیطانی است چون در بوته مجاهدت نهی از این آمیزش و آلایش پاک گردد و شایستهٔ جوار حضرت ربوبیت شود و از اسفل‌السافلین تا اعلی علیین همه نشیب و بالا کار وی است و اسفل‌السافلین وی آن است که در مقام بهائم و سباع فرود آید و اسیر شهوت و غضب شود و اعلی علیین وی آن است که به درجهٔ ملک رسد و چنان که از دست شهوت و غضب خلاص یابد و هر دو اسیر وی گردند و وی پادشاه ایشان گردد و چون بدین پادشاهی رسد شایستهٔ بندگی حضرت الوهیت گردد و این شایستگی صفت ملائکه است و کمال درجهٔ آدمی است و چون وی را لذت انس به جمال حضرت الوهیت حاصل شد از مطالعت آن جمال حضرت یک لحظه صبر نتواند و نظاره کردن در آن جمال بهشت وی شود و آن بهشت که نصیب شهوت چشم و فرج و شکم است نزدیک وی مختصر شود.

و چو گوهر آدمی در اول آفرینش ناقص و خسیس است ممکن نگردد وی را از این نقصان به درجهٔ کمال رسانیدن الا به مجاهدت و معالجت.

و چنان که آن کیمیا که مس و برنج را به صفای زر خالص رساند دشوار بود و هر کس نشناسد همچنین این کیمیا که گوهر آدمی را از خشت بهیمیت به صفا و نفاست ملکیت رسانید تا بدان سعادت ابدی یابد هم دشوار بود و هر کسی نداند.

و مقصود از نهادن این کتاب شرح اخلاط این کیمیاست که به حقیقت کیمیای سعادت ابدی است و این کتاب را بدین معنی «کیمیای سعادت» نام کردیم و نام کیمیا بر وی اولیتر. چه، تفاوت میان مس و زر بیش از صفرت و رزانت نیست و ثمرهٔ آن کیمیا بیش از تنعم دنیا نیست و مدت دنیا خود چند است و نعمت دنیا خود چیست؟ و تفاوت میان صفات بهائم و صفات ملائکه چندان است که از اسفل سافلین تا به اعلی علیین و ثمرت وی سعادت ابدی است که مدت وی را آخر نیست و انواع نعیم وی را نهایت نیست و هیچ کدورت را به صفای نعیم وی راه نیست. پس نام کیمیا جز بدین کیمیا عاریت است.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شکر و سپاس فراوان به عدد ستارهٔ آسمان و قطرهٔ باران و برگ درختان و ریگ بیابان و ذره‌های‌ زمین و آسمان مر آن خدای را که یگانگی صفت اوست و جلال و کبریا و عظمت و علا و مجد و بها خاصیت اوست و از کمال جلال وی هیچ آفریده آگاه نیست و جز وی هیچ‌کس را به حقیقت معرفت وی راه نیست. بلکه اقرار دادن به عجز از حقیقت معرفت وی منتهای معرفت صدیقان است و اعتراف آوردن به تقصیر در حمد و ثنای وی نهایت ثنای فریشتگان سالکان و مریدان در طلب قرب حضرت جمال وی دهشت است.
هوش مصنوعی: شکر و سپاس بی‌پایان به تعداد ستاره‌های آسمان، قطرات باران، برگ‌های درختان، ریگ‌های بیابان و ذرات زمین و آسمان به خاطر آن خدایی که یگانه است و صفاتش چون جلال، عظمت و بزرگی خاص اوست. هیچ مخلوقی به کمال جلال او آگاه نیست و هیچ‌کس جز او به حقیقت شناخت او دسترسی ندارد. در واقع، پذیرفتن ناتوانی از درک حقیقت او، بالاترین مرتبه‌ی شناخت صدیقان است و اعتراف به کاستی در ستایش او، اوج ستایش فرشتگان و سالکان در راه نزدیکی به جمال اوست.
گسستن امید از اصل معرفت وی تعطیل است و دعوی کمال معرفت وی از خیال تشبیه و تمثیل است. نصیب همه چشمها از ملاحظت جمال ذات وی خیرگی است و ثمرهٔ همهٔ عقلها از نظر به عجایب صنع وی معرفت ضروری است. هیچ‌کس مبادات که در عظمت ذات وی اندیشه کند تا چگونه و چیست و هیچ دل مبادا که یک لحظه از عجایب صنع وی غاقل ماند تا هستی وی به چیست و به کیست تا به ضرورت بشناسد که همه آثار قدرت اوست و همه انوار عظمت اوست و همه بدایع و غرایب حکمت اوست و همه پرتو جمال حضرت اوست و همه از اوست و همه بدوست بلکه خود اوست که هیچ چیزی را جز وی هستی بحقیقت نیست بلکه هستی همه چیزها پرتو نور هستی اوست.
هوش مصنوعی: قطع ارتباط امید از اصل شناخت او ناممکن است و ادعای کمال شناخت او ناشی از خیال تشبیه و تمثیل است. هر چشمی که به زیبایی ذات او نگاه کند، تنها حیرت می‌افتد و هر عقلی که به شگفتی‌های آفرینش او توجه کند، به شناخت ضروری می‌رسد. هیچ‌کس نباید در عظمت ذات او تأمل کند و فکر کند که او چگونه و چه خصوصیاتی دارد و هیچ دل نباید حتی برای یک لحظه از شگفتی‌های آفرینش او غافل بماند. باید به ضرورت درک کند که همه چیزها از قدرت او ناشی می‌شوند، تمام آثار آن بزرگ، نشانه‌های حکمت او و جلوه‌گاه زیبایی اوست. همه چیز از او است و اوست که حقیقت وجود ندارد مگر وجود او، به طوری که هستی سایر اشیا تنها پرتو وجود اوست.
و درود به مصطفی که سید پیامبران است و راهنمای و راهبر مؤمنان است و آمین اسرار ربوبیت است و گزیده و برداشتهٔ حضرت الهیت است و بر جملهٔ یاران و اهل بیت وی که هر یکی از ایشان قدوه امت و پیداکنندهٔ راه شریعت است.
هوش مصنوعی: سلام بر مصطفی که سید پیامبران است و به مؤمنان هدایت و راهنمایی می‌کند. او نماد اسرار خداوند و انتخاب‌شده از جانب حضرت حق است. همچنین، سلام بر تمامی یاران و اهل بیت او که هر یک الگوی امت و نمایانگر راه دین و شریعت هستند.
اما بعد، بدان که آدمی را به بازی و هرزه نیافریده‌اند بلکه کار وی عظیم است و خطر وی بزرگ است که اگر چه وی ازلی نیست ابدی است و اگر چه کالبد وی خاکی و سفلی است حقیقت روح وی علوی و ربانی است و گوهری وی اگر چه در ابتدا آمیخته و آویخته به صفات بهیمی و سبعی شیطانی است چون در بوته مجاهدت نهی از این آمیزش و آلایش پاک گردد و شایستهٔ جوار حضرت ربوبیت شود و از اسفل‌السافلین تا اعلی علیین همه نشیب و بالا کار وی است و اسفل‌السافلین وی آن است که در مقام بهائم و سباع فرود آید و اسیر شهوت و غضب شود و اعلی علیین وی آن است که به درجهٔ ملک رسد و چنان که از دست شهوت و غضب خلاص یابد و هر دو اسیر وی گردند و وی پادشاه ایشان گردد و چون بدین پادشاهی رسد شایستهٔ بندگی حضرت الوهیت گردد و این شایستگی صفت ملائکه است و کمال درجهٔ آدمی است و چون وی را لذت انس به جمال حضرت الوهیت حاصل شد از مطالعت آن جمال حضرت یک لحظه صبر نتواند و نظاره کردن در آن جمال بهشت وی شود و آن بهشت که نصیب شهوت چشم و فرج و شکم است نزدیک وی مختصر شود.
هوش مصنوعی: انسان به طور تصادفی و برای تفریح ساخته نشده است؛ بلکه وظیفه‌ی او بسیار با اهمیت و خطرناک است. هرچند انسان ازلی نیست، اما ابدی است و جسم او از خاک و مادیات ساخته شده، در حالی که روح او از حقیقتی معنوی و الهی برخوردار است. هرچند در ابتدا به صفات حیوانی و شیطانی آغشته است، اما با تلاش و کوشش می‌تواند خود را از این آلودگی‌ها پاک کند و شایسته‌ی قرب الهی شود. مسیر او از پایین‌ترین درجات تا بالاترین مرتبه‌ها حرکت می‌کند؛ پایین‌ترین درجه هنگامی است که انسان به وضعیت حیوانی سقوط کند و در دام هوس و غضب افتد. در عوض، بالاترین درجه آن است که به مقام فرشتگی نائل آید و از چنگال هوس و خشم رهایی یابد. زمانی که انسان به این مرتبه از سلطنت برسد، شایسته‌ی بندگی خداوند می‌شود؛ این سِما خاص فرشتگان و مصداق کمال انسانی است. وقتی انسان از نزدیک به جمال الهی نظر کند، دیگر نمی‌تواند یک لحظه بدون آن بماند و دیدن آن جمال برایش بهشتی خواهد بود، در حالی که بهشت‌های مادی نزدیک او بسیار ناچیز جلوه می‌کند.
و چو گوهر آدمی در اول آفرینش ناقص و خسیس است ممکن نگردد وی را از این نقصان به درجهٔ کمال رسانیدن الا به مجاهدت و معالجت.
هوش مصنوعی: انسان در آغاز خلق، ناقص و کم‌ارج است و نمی‌تواند خود را از این نواقص به مقام کمال برساند مگر با تلاش و کوشش.
و چنان که آن کیمیا که مس و برنج را به صفای زر خالص رساند دشوار بود و هر کس نشناسد همچنین این کیمیا که گوهر آدمی را از خشت بهیمیت به صفا و نفاست ملکیت رسانید تا بدان سعادت ابدی یابد هم دشوار بود و هر کسی نداند.
هوش مصنوعی: دست یافتن به کیمیا که بتواند مس و برنج را به طلا تبدیل کند کار ساده‌ای نیست و تنها عده‌ای از آن آگاهند. به همین ترتیب، تبدیل گوهر انسانی از وضعیت ناپاک و دنیوی به صفا و پاکی ملکوتی و رسیدن به سعادت ابدی نیز بسیار دشوار است و کمتر کسی از آن اطلاع دارد.
و مقصود از نهادن این کتاب شرح اخلاط این کیمیاست که به حقیقت کیمیای سعادت ابدی است و این کتاب را بدین معنی «کیمیای سعادت» نام کردیم و نام کیمیا بر وی اولیتر. چه، تفاوت میان مس و زر بیش از صفرت و رزانت نیست و ثمرهٔ آن کیمیا بیش از تنعم دنیا نیست و مدت دنیا خود چند است و نعمت دنیا خود چیست؟ و تفاوت میان صفات بهائم و صفات ملائکه چندان است که از اسفل سافلین تا به اعلی علیین و ثمرت وی سعادت ابدی است که مدت وی را آخر نیست و انواع نعیم وی را نهایت نیست و هیچ کدورت را به صفای نعیم وی راه نیست. پس نام کیمیا جز بدین کیمیا عاریت است.
هوش مصنوعی: هدف از تألیف این کتاب تشریح ترکیب‌های مختلفی است که به نوعی خود کیمیای سعادت ابدی محسوب می‌شوند. به همین دلیل این کتاب را «کیمیای سعادت» نامگذاری کرده‌ایم، زیرا نام کیمیا به آن بیشتر می‌پارد. تفاوت بین مس و زر تنها در حدی است که محتوای آن‌ها از هم متفاوت است و نتیجه آن کیمیا هم بیشتر از لذت‌های دنیوی نیست. اما عمر دنیا و نعمت‌های آن به چه معناست؟ تفاوت بین ویژگی‌های حیوانات و ویژگی‌های فرشتگان چقدر است؛ از پایین‌ترین سطوح تا بالاترین درجات، و نتیجه‌ی این تفاوت سعادت ابدی است که پایان و محدودیتی ندارد و هر لذتی در آن بدون هیچ کدورتی خواهد بود. از این رو، نام کیمیا تنها به این مفهوم واقعی آن تعلق دارد.

حاشیه ها

1402/06/01 23:09
یوسف شریفی

امام محمد غزالی برای همگان الگوست.