گنجور

بخش ۷۲ - اصل هفتم

بدان که رسول (ص) گفته است، «تفکر ساعته خیر من عباده سنه. یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت»، و در قرآن جایهای بسیار است که تدبیر و نظر و اعتبار فرموده اند. و این همه تفکر بود. و هر کسی فضل تفکر بشناسد ولکن حقیقت وی و چگونگی وی نشناسد که این تفکر در چیست و برای چیست و ثمرت وی چسیت. پس شرح آن مهم است. و ما اول فضیلت وی بگوییم، پس حقیقت وی، پس آنچه تفکر برای وی است، پس آن چه تفکر در وی است.

فضیلت تفکر

بدان که کاری که یک ساعت از آن عبادت سالی فاضلتر بود درجه وی بزرگ بود، و ابن عباس رحمهم الله گوید که قومی تفکر می کردند در خدای تعالی. رسول (ص) گفت، «در خلق وی تفکر کنید، در وی تفکر مکنید که طاقت آن ندارید و قدر وی نتوانید شناخت». و عایشه رضی الله عنها می گوید که رسول (ص) نماز می کرد و می گریست. گفتم، «چرا می گریی که گناهان تو عفو کرده اند!» گفت، «چرا نگریم و این آیت بر من فرود آمده است، «ان فی خلق السموات و الارض واختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب» پس گفت، «وای بر آن کس که برخواند و تفکر نکند». و عیسی (ع) را گفتند که بر روی زمین مثل تو هست یا روح الله؟ گفت، «هست. هرکه سخن وی همه ذکر بود و خاموشی وی همه فکر بود و نظر وی همه عبرت، مثل من است». و رسول (ص) گفت، «چشمهای خویش را از عبادت نصیب دهید». گفتند، «چگونه؟» گفت، «به خواندن قرآن از مصحف و تفکر اندر آن و عبرت از عجایب وی» ابوسلیمان دارانی می گوید، «تفکر در دنیا حجاب آخرت است و تفکر در آخرت ثمرت وی حکمت است و زندگانی دلها». داوود طایی در ملکوت آسمان تفکر می کرد و می گریست تا به سرای همسایه فرو افتاد. همسایه برجست و شمشیر برگرفت. پنداشت که دزد است چون وی را دید گفت، «تو را که انداخت؟» گفت، «بی خبر بودم ندانم».

حقیقت تفکر

بدان که معنی تفکر علم است. و هرعلم که از بدیهه معلوم نبود وی را طلب می باید کرد و آن ممکن نیست الا بدان که معرفت دیگر را با یکدیگر جمع کنی و میان ایشان تالیف کنی تا جفت گیرند و از میان آن دو معرفت سیمی تولد کند، چنان که میان نر و ماده بچه تولد کند. آن دو معرفت چون دو اصل باشد این معرفت سیم را، آنگاه با دیگری جمع کند تا از وی چهارمی پدید آید. همچنین تناسل علوم بی نهایت می افزاید. و هرکه بدین طریق علوم حاصل نتواند کرد از آن است که راه بدان علوم که اصول است نمی برد. و مثل وی چون کسی بود که سرمایه ندارد، تجارت چون کند؟

و اگر می داند، ولکن نمی داند که میان ایشان جمع چون باید داشت، چون کسی بود که سرمایه دارد ولکن بازرگانی نداند. و شرح حقیقت این دراز است و در این یک مثال بگوییم: کسی که خواهد که بداند که آخرت بهتر از دنیا، نتواند تا آنگاه که دو چیز نداند از دنیا. یکی آن که بداند که باقی از فانی بهتر، دیگر آن که بداند که آخرت باقی است و دنیا فانی. چون این دو اصل بدانست به ضرورت این دیگر علم که آخرت بهتر از دنیاست از وی تولد کند. و بدین تولد نمی خواهیم آن که معتزله می خواهند. و شرح این دراز است.

پس حقیقت همه تفکرها طلب علم است از احضار دو علم در دل، ولکن چنان که از دو اسب که جفت گیرند گوسپندی تولد نکند، همچنین از هردو علم که باشد هر علم که خواهی تولد نکند، بلکه هر نوعی را از علم دو اصل دیگر است. تا آن دو اصل در دل حاضر نکنی این فرع پدید نیاید.

بخش ۷۱ - فصل (مراقبت صدیقان و مراقبت پارسایان): بدان که مراقبت بر دو وجه است: یکی مراقبت صدیقان است که دل ایشان به عظمت حق تعالی مستغرق بود و در هیبت وی شکسته بود و در وی جای التفات به غیر نباشد. این مراقبت کوتاه بود. چون دل راست بایستاد و جوارح خود تبع بود از مناجات باز ماند به معاصی چون پردازد؟ وی را به تدبیر و حیلت حاجت نبود تا جوارح را نگاه دارد و این آن بود که رسول (ص) گفت، «من اصبح و همومه هم واحد کفاه الله هموم الدنیا و الاخره هرکه بامداد به یک همت خیزد، همه کارهای وی را کفایت کنند».بخش ۷۳ - پیدا کردن تفکر که برای چه می باید: بدان که آدمی را در ظلمت و جهل آفریده اند و در جهل وی را به نوری حاجت است که از آن ظلمت بیرون آید و راه به کار خویش داند که چه می باید کرد و از کدام سو باید رفت، از سوی دنیا یا از سوی آخرت. و به خود مشغول می باید بود یا به حق؟ و این پیدا نشود الا به نور معرفت. و نور معرفت از تفکر پدید آید، چنان که کسی در تاریکی عاجز باشد و راه نبرد، سنگ بر آهن زند تا از وی نور آتش پدید آید و چراغ برافروزد. از آن چراغ حالت وی بگردد تا بینا شود و راه از بی راهی بشناسد، پس رفتن گیرد. همچنین مثل آن دو علم که اصل است و میان ایشان جمع می باید کرد تا معرفت سیم تولد کند چون سنگ و آهن است و مثل تفکر چون زدن سنگ است بر آهن و مثل معرفت چون نور است که از وی پدید آید تا از آن حالت دل بگردد و چون حال دل بگردد کار و عمل بگردد، چون بدید مثلا که اخرت بهتر است پشت با دنیا کند و روی به آخرت آرد.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که رسول (ص) گفته است، «تفکر ساعته خیر من عباده سنه. یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت»، و در قرآن جایهای بسیار است که تدبیر و نظر و اعتبار فرموده اند. و این همه تفکر بود. و هر کسی فضل تفکر بشناسد ولکن حقیقت وی و چگونگی وی نشناسد که این تفکر در چیست و برای چیست و ثمرت وی چسیت. پس شرح آن مهم است. و ما اول فضیلت وی بگوییم، پس حقیقت وی، پس آنچه تفکر برای وی است، پس آن چه تفکر در وی است.
هوش مصنوعی: بدان که پیامبر (ص) فرموده‌اند: "یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت." در قرآن نیز بارها بر اهمیت تدبیر و اندیشه تأکید شده است. این جملات نشان‌دهنده اهمیت تفکر هستند. اما بسیاری از افراد نمی‌دانند که واقعاً تفکر چیست، چرا باید تفکر کنیم و میوه یا نتیجه آن چیست. به همین خاطر توضیح این موضوع ضروری است. ابتدا به بیان فضیلت تفکر می‌پردازیم، سپس به حقیقت آن و همچنین به آنچه که تفکر برای انسان به همراه دارد و در او ایجاد می‌کند.
فضیلت تفکر
هوش مصنوعی: فضیلت تفکر به معنای اهمیت و ارزش اندیشیدن به موضوعات مختلف است. این فضیلت باعث می‌شود که انسان‌ها بتوانند بهتر تصمیم بگیرند، مشکلات را حل کنند و درک عمیق‌تری از جهان اطراف خود پیدا کنند. تفکر عمیق و انتقادی به ما کمک می‌کند تا نظرات و دیدگاه‌های مختلف را بررسی کنیم و به نتایج بهتری دست یابیم. در واقع، عقل و تفکر ابزارهایی هستند که ما را در مسیر پیشرفت و یادگیری هدایت می‌کنند.
بدان که کاری که یک ساعت از آن عبادت سالی فاضلتر بود درجه وی بزرگ بود، و ابن عباس رحمهم الله گوید که قومی تفکر می کردند در خدای تعالی. رسول (ص) گفت، «در خلق وی تفکر کنید، در وی تفکر مکنید که طاقت آن ندارید و قدر وی نتوانید شناخت». و عایشه رضی الله عنها می گوید که رسول (ص) نماز می کرد و می گریست. گفتم، «چرا می گریی که گناهان تو عفو کرده اند!» گفت، «چرا نگریم و این آیت بر من فرود آمده است، «ان فی خلق السموات و الارض واختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب» پس گفت، «وای بر آن کس که برخواند و تفکر نکند». و عیسی (ع) را گفتند که بر روی زمین مثل تو هست یا روح الله؟ گفت، «هست. هرکه سخن وی همه ذکر بود و خاموشی وی همه فکر بود و نظر وی همه عبرت، مثل من است». و رسول (ص) گفت، «چشمهای خویش را از عبادت نصیب دهید». گفتند، «چگونه؟» گفت، «به خواندن قرآن از مصحف و تفکر اندر آن و عبرت از عجایب وی» ابوسلیمان دارانی می گوید، «تفکر در دنیا حجاب آخرت است و تفکر در آخرت ثمرت وی حکمت است و زندگانی دلها». داوود طایی در ملکوت آسمان تفکر می کرد و می گریست تا به سرای همسایه فرو افتاد. همسایه برجست و شمشیر برگرفت. پنداشت که دزد است چون وی را دید گفت، «تو را که انداخت؟» گفت، «بی خبر بودم ندانم».
هوش مصنوعی: افرادی که در خداوند تفکر می‌کنند، دلی بزرگ و مرتبه‌ای والا دارند. ابن عباس می‌گوید که بهتر است در آفرینش خدا تفکر کنید تا در ذات خدا، زیرا ظرفیت فهم عمق ذات او را ندارید. عایشه نیز نقل می‌کند که پیامبر (ص) در حال نماز گریه می‌کرد و وقتی از او پرسیدند چرا گریه می‌کنی در حالی که گناهانت بخشیده شده، او پاسخ داد که آیه‌ای از قرآن بر او نازل شده و از این موضوع نگران است. او همچنین به تفکر در آفرینش آسمان‌ها و زمین اشاره کرده و گفت که وای بر کسی که فقط تلاوت کند و در آن فکر نکند. عیسی (ع) نیز در این زمینه می‌فرماید که کسی که تمام سخنش ذکر باشد و در سکوتش فکر کند، مانند اوست. پیامبر (ص) هم تأکید می‌کند که باید از قرآن خواندن و تفکر در آن بهره‌برداری کرد. ابوسلیمان دارانی می‌گوید که تفکر در دنیا مانع درک آخرت است و تفکر در آخرت منجر به حکمت و زندگی قلب‌ها می‌شود. همچنین داوود طایی در تفکر درباره آسمان می‌گریست و به خاطر این ژرف‌‌اندیشی به سوی همسایه‌اش افتاد و او ترسید و با شمشیر به او نزدیک شد. داوود در پاسخ به او گفت که نمی‌داند چگونه زمین‌خورده است.
حقیقت تفکر
هوش مصنوعی: حقیقت تفکر به معنای شناخت و هدایت درست در فرایند اندیشه است. این نوع تفکر شامل تجزیه و تحلیل دقیق اطلاعات، پرسشگری عمیق و توانایی بررسی و درک نظرات مختلف می‌شود. تفکر حقیقت‌جو به فرد کمک می‌کند تا از پیش‌فرض‌ها و تعصبات خود فاصله بگیرد و با نگرشی باز و منطقی به مسائل نگاه کند. در نهایت، هدف این است که به درک بهتری از واقعیت‌ها و ارتباطات آن‌ها برسیم.
بدان که معنی تفکر علم است. و هرعلم که از بدیهه معلوم نبود وی را طلب می باید کرد و آن ممکن نیست الا بدان که معرفت دیگر را با یکدیگر جمع کنی و میان ایشان تالیف کنی تا جفت گیرند و از میان آن دو معرفت سیمی تولد کند، چنان که میان نر و ماده بچه تولد کند. آن دو معرفت چون دو اصل باشد این معرفت سیم را، آنگاه با دیگری جمع کند تا از وی چهارمی پدید آید. همچنین تناسل علوم بی نهایت می افزاید. و هرکه بدین طریق علوم حاصل نتواند کرد از آن است که راه بدان علوم که اصول است نمی برد. و مثل وی چون کسی بود که سرمایه ندارد، تجارت چون کند؟
هوش مصنوعی: تفکر به معنای علم است و هر علمی که از بدیهیات روشن نیست، باید آن را جستجو کرد. این عمل ممکن نیست مگر این که توانایی ترکیب و تلفیق شناخت‌های مختلف را داشته باشی و از این ترکیب یک فهم جدید به وجود آوری، درست مانند تولد یک فرزند از ترکیب دو والد نر و ماده. این دو شناخت می‌توانند به عنوان دو اصل در نظر گرفته شوند و با اضافه کردن شناخت‌های دیگر، می‌توان به دانش‌های بیشتری دست یافت. بنابراین، پیوستگی و زنجیره‌وار بودن علوم هیچ حد و مرزی ندارد. اگر کسی نتواند به این طریق به علم دست یابد، به این دلیل است که به اصول و مبانی آن علوم دسترسی ندارد. حال اگر فردی سرمایه‌ای نداشته باشد، چگونه می‌تواند در تجارت موفق باشد؟
و اگر می داند، ولکن نمی داند که میان ایشان جمع چون باید داشت، چون کسی بود که سرمایه دارد ولکن بازرگانی نداند. و شرح حقیقت این دراز است و در این یک مثال بگوییم: کسی که خواهد که بداند که آخرت بهتر از دنیا، نتواند تا آنگاه که دو چیز نداند از دنیا. یکی آن که بداند که باقی از فانی بهتر، دیگر آن که بداند که آخرت باقی است و دنیا فانی. چون این دو اصل بدانست به ضرورت این دیگر علم که آخرت بهتر از دنیاست از وی تولد کند. و بدین تولد نمی خواهیم آن که معتزله می خواهند. و شرح این دراز است.
هوش مصنوعی: اگر فردی چیزی را می‌داند، اما نمی‌داند چطور میان دو موضوع جمع کند، مانند کسی است که سرمایه‌ای دارد اما از بازرگانی بی‌خبر است. توضیح این موضوع مفصل است، اما به‌طور مختصر می‌توان گفت: کسی که می‌خواهد بفهمد آخرت از دنیا بهتر است، نمی‌تواند به این درک برسد تا زمانی که دو نکته را درباره‌ی دنیا متوجه نشود. اولین نکته این است که بفهمد چیزی که باقی‌است بهتر از آن چیزی است که زودگذر و فانی است. دوم اینکه باید بداند آخرت باقی است و دنیا فانی‌ست. زمانی که این دو نکته برایش روشن شود، به طور طبیعی می‌تواند دریابد که آخرت بهتر از دنیاست. این توضیحات نیازی به پیچیدگی‌هایی که برخی گروه‌ها می‌خواهند ندارد و این بحث نیازمند جزییات بیشتری است.
پس حقیقت همه تفکرها طلب علم است از احضار دو علم در دل، ولکن چنان که از دو اسب که جفت گیرند گوسپندی تولد نکند، همچنین از هردو علم که باشد هر علم که خواهی تولد نکند، بلکه هر نوعی را از علم دو اصل دیگر است. تا آن دو اصل در دل حاضر نکنی این فرع پدید نیاید.
هوش مصنوعی: در واقع، تمام تفکرها به دنبال دانایی هستند و برای به دست آوردن علم، نیاز به حضور دو نوع علم در ذهن داریم. اما درست مانند اینکه دو اسب جفت شوند و نتوانند یک گوساله به دنیا آورند، داشتن تنها دو نوع علم کافی نیست تا نتیجه‌ای حاصل شود. هر نوع دانشی نیازمند دو اصل دیگر است. تا وقتی که این دو اصل در ذهن شما وجود نداشته باشد، هیچ نتیجه‌ای به بار نخواهد نشست.