گنجور

بخش ۶۳ - پیدا کردن آن که نیت در اختیار نیاید

بدان که مرد سلیم دل چون بشنود که در هر مباحی نیتی ممکن است، باشد که به دل یا به زبان گوید که نیت کردم که نکاح کنم برای خدای یا نان خورم برای خدای یا درس کنم یا مجلس برای خدای، و پندارد که این نیت بود. این یا حدیث زبان بود یا حدیث نفس که نیت کششی و میلی باشد که در دل پدید آید که آن مرد را در کار دارد چون متقاضی که الحاح کند تا تن به اجابت آن برخیزد و آن کار بکند.

و این آن وقت پیدا آید که غرض پدیدار آید و غالب شود، چون این متقاضی نباشد نیت به حدیث چنان بود که کسی سیر بود گوید نیت کردم که گرسنه باشم یا از کسی فارغ بود گوید که وی را دوست دارم و این محال بود. همچنین کسی که شهوت وی را فرا صحبت دارد گوید نیت کردم که صحبت برای فرزند کنم بیهوده بود و چون باعث وی بر عقد شهوت بود گوید نیت کردم که عقد برای سنت کنم این بیهوده بود، بلکه باید که اول ایمان به شرع قوی باشد.

آنگاه در اخبار آمده است که در ثواب نکاح به سبب فرزند تامل کند تا حرص آن ثواب در باطن وی حرکت کند چنان که وی را فرا نکاح دارد. آنگاه این خود نیت بود بی آن که وی بگوید و هرکه حرص فرمانبرداری وی را بر پای انگیخت تا در نماز ایستاد این خود نیت بود. به زبان گفتن که نیت کردم بیهوده بود. چنان که گرسنه گوید که نان خورم برای گرسنگی بیهوده بود که چون گرسنه بود خود خوردن برای آن باشد ناچار و هرجای که حظ نفس پدید آید نیت آخرت دشخوار فراز آید، مگر که کنار آخرت بر جمله غالب افتاده باشد. پس مقصود آن است که نیت آن است که به دست تو نیست. که نیت خواسته است که فراکار دارد و کار تو به قدرت تو هست تا اگر خواهی بکنی و اگر خواهی نکنی.

اما خواست تو به دست تو نیست تا اگر خواهی خواهی و اگر نخواهی نخواهی، بل خواست باشد که آفریند و باشد که نیافریند و سبب پدید آمدن وی آن بود که تو را اعتقاد افتد که غرض تو در این جهان یا در آن جهان در کاری بسته است تا باشد که خواهان آن گردی و کسی که این اسرار ندانست فواید بسیار طاعت دست بدارد که نیت حاضر نیاید.

ابن سیرین بر جنازه حسن بصری نماز نکرد و گفت، «نیت نمی یابم». سفیان ثوری را گفتند، «بر جنازه حماد بن سلیمان نماز نکنی و از علمای کوفه بود؟» گفت، «اگر نیت بود کردمی». و کسی از طاووس دعا خواست. گفت، «تا نیت فراز آید». و چون از وی روایت حدیث خواستندی بودی که نکردی و وقت بودی که ناگاه روایت کردی و گفتی در انتظار نیت باشم تا فراز آید. و یکی می گفت ماهی است تا در آنم که نیت درست کنم در عیادت فلان بیمار، هنوز نشده است.

و در جمله تا حرص دین بر کسی غالب نبود، وی را در هر خیری نیت فراز نیاید، بلکه در فرایض نیز به جهد فراز آید و باشد که تا از آتش دوزخ بازنیندیشد و خویشتن را بدان نترساند فراز نیاید. و چون کسی این حقایق بدانست، باشد که فضایل بگذارد و به مباحات شود که در مباح نیت یابد. چنان که کسی در قصاص نیت یابد و در عفو نیابد قصاص در حق وی فاضلتر باشد. و باشد که نیت نماز شب نیابد و نیت خواب یابد تا بامداد پگاه برخیزد، خوای وی را فاضلتر، بلکه اگر از عبادت ملول شود و داند که اگر ساعتی با اهل خویش تفرج کند یا با کسی حدیث و طیبت کند نشاط وی بازآید، آن طیبت وی را فاضلتر از این عبادت با ملال.

ابوالدردا می گوید، «من گاه گاه خویشتن را به لهو آسایش دهم تا نشاط حق بازآید». علی (ع) می گوید، «چون دل را بر دوام به کره فرا کاری داری نابینا شود». و این همچنان بود که طبیب باشد که بیمار را گوشت دهد، اگرچه محرور بود، تا قوت وی باز آید و طاقت دارو دارد و کسی در صف قتال به هزیمت شود تا خصم از پس او برود و آنگاه ناگاه برگردد و بر وی زند. و استادان چنین حیلتها بسیار کنند. در راه دین همه جنگ و مناظره است با نفس و با شیطان و به تلطف و به حیلت حاجت آید و آن نزدیک بزرگان دین پسندیده آید، اگرچه علمای ناقص راه بدان نبرند.

بخش ۶۲ - قسم سیم مباحات بود: و هیچ عاقل مبادا که غافل وار چون بهایم در مباحات می رود و از نیت نیکو غافل ماند که خسران آن عظیم بود که از همه حرکات سوال خواهند کرد و در همه مباحات حساب خواهد بود. اگر نیت بد بود بر وی بود و اگر نیت نیک بود وی را بود و اگر نه سر به سر بود، ولکن وقت ضایع کرده باشد که بدان صرف کرده باشد و از وی فایده نگرفته و خلاف کرده باشد این آیت را که «ولاتنس نصیبک من الدنیا» یعنی که دنیا گذران است. تو نصیب خود از وی بستان تا با تو بماند.بخش ۶۴ - فصل (بنده پسندیده هرچه کند برای خدا کند): چون بدانستی که معنی نیت باعث است بر عمل، بدان که کس بود که باعث وی بر طاقت بیم دوزخ است و کس بود که باعث وی نعمت بهشت است و هرکه کاری برای بهشت کند بنده شکم و فرج است، خود را می کشد تا جایی افتد که کار شکم و فرج مهیا دارد و آن که برای بیم دوزخ کند چون بنده بد است که الا از بیم کار نکند و این هردو را برای خدای تعالی بس کاری نیست، بلکه بنده پسندیده آن بود که آنچه کند برای خدای کند نه برای بهشت و دوزخ.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که مرد سلیم دل چون بشنود که در هر مباحی نیتی ممکن است، باشد که به دل یا به زبان گوید که نیت کردم که نکاح کنم برای خدای یا نان خورم برای خدای یا درس کنم یا مجلس برای خدای، و پندارد که این نیت بود. این یا حدیث زبان بود یا حدیث نفس که نیت کششی و میلی باشد که در دل پدید آید که آن مرد را در کار دارد چون متقاضی که الحاح کند تا تن به اجابت آن برخیزد و آن کار بکند.
هوش مصنوعی: مردی که دل پاک و سلیم دارد، زمانی که می‌شنود که در هر کار مجازی می‌توان نیت کرد، ممکن است در دل یا با زبان بگوید که نیتی برای خدا دارد، مثلاً برای خدا ازدواج کند، یا روزی به دست آورد، یا علم بیاموزد، یا در یک محفل شرکت کند. او ممکن است فکر کند که واقعاً نیت کرده است. این محتویات یا به صورت گفتار است یا به صورت اندیشه داخلی، که نشان‌دهنده‌ی تمایل و کششی است که در دل او به وجود می‌آید و او را وادار می‌کند تا به سمت آن کار برود و اقدام کند.
و این آن وقت پیدا آید که غرض پدیدار آید و غالب شود، چون این متقاضی نباشد نیت به حدیث چنان بود که کسی سیر بود گوید نیت کردم که گرسنه باشم یا از کسی فارغ بود گوید که وی را دوست دارم و این محال بود. همچنین کسی که شهوت وی را فرا صحبت دارد گوید نیت کردم که صحبت برای فرزند کنم بیهوده بود و چون باعث وی بر عقد شهوت بود گوید نیت کردم که عقد برای سنت کنم این بیهوده بود، بلکه باید که اول ایمان به شرع قوی باشد.
هوش مصنوعی: این زمانی رخ می‌دهد که هدف و خواسته روشن شود و غالب گردد. اگر فردی نیتش مشخص نباشد، مثلاً کسی که سیر است نگوید که می‌خواهم گرسنه باشم یا کسی که مشغول است ادعا نکند که آن شخص را دوست دارد، زیرا این ادعاها منطقی نیستند. همچنین، اگر کسی به خاطر شهوت خود بخواهد که به دوستانش بپیوندد و بگوید که نیت دارم برای فرزندم صحبت کنم، این نیز بی‌ثمر خواهد بود. در واقع، اگر هدف او ناشی از شهوت باشد و بگوید که نیت دارم طبق سنت عمل کنم، این بی‌فایده است. بنابراین، لازم است که ابتدا ایمان به احکام دینی و شرعی قوی باشد.
آنگاه در اخبار آمده است که در ثواب نکاح به سبب فرزند تامل کند تا حرص آن ثواب در باطن وی حرکت کند چنان که وی را فرا نکاح دارد. آنگاه این خود نیت بود بی آن که وی بگوید و هرکه حرص فرمانبرداری وی را بر پای انگیخت تا در نماز ایستاد این خود نیت بود. به زبان گفتن که نیت کردم بیهوده بود. چنان که گرسنه گوید که نان خورم برای گرسنگی بیهوده بود که چون گرسنه بود خود خوردن برای آن باشد ناچار و هرجای که حظ نفس پدید آید نیت آخرت دشخوار فراز آید، مگر که کنار آخرت بر جمله غالب افتاده باشد. پس مقصود آن است که نیت آن است که به دست تو نیست. که نیت خواسته است که فراکار دارد و کار تو به قدرت تو هست تا اگر خواهی بکنی و اگر خواهی نکنی.
هوش مصنوعی: در اخبار آمده است که انسان باید در ثواب ازدواج به فرزند توجه کند تا اشتیاق به آن ثواب در درونش ایجاد شود، به گونه‌ای که او را به انجام ازدواج ترغیب کند. این خود نشان‌دهنده نیت اوست، حتی اگر چیزی را به زبان نیاورد. کسی که برای عبادت و نماز ایستاده، در واقع دارای نیت است. گفتن "نیت کردم" به تنهایی معنای خاصی ندارد، مشابه این است که یک شخص گرسنه بگوید که می‌خواهد غذا بخورد؛ چون هر گرسنه‌ای به طور طبیعی به دنبال غذا می‌رود و این انتخاب به دلیل وضعیت اوست. هرگاه میل به خواسته‌های نفسانی بروز کند، نیت برای آخرت سخت‌تر می‌شود، مگر اینکه فرد در طرز تفکرش بر آخرت غلبه داشته باشد. بنابراین، می‌توان گفت که نیت امری نیست که در اختیار انسان باشد؛ نیت بر اساس خواسته‌ها شکل می‌گیرد و انسان توانایی انجام یا نکردن عمل را دارد.
اما خواست تو به دست تو نیست تا اگر خواهی خواهی و اگر نخواهی نخواهی، بل خواست باشد که آفریند و باشد که نیافریند و سبب پدید آمدن وی آن بود که تو را اعتقاد افتد که غرض تو در این جهان یا در آن جهان در کاری بسته است تا باشد که خواهان آن گردی و کسی که این اسرار ندانست فواید بسیار طاعت دست بدارد که نیت حاضر نیاید.
هوش مصنوعی: خواست انسان همیشه در کنترل او نیست. ممکن است بخواهد چیزی را که در واقع نمی‌تواند به دست آورد یا برعکس، نخواهد چیزی که در نهایت برایش محقق شود. در واقع، آنچه برای انسان پیش می‌آید نتیجه‌ای از اعتقاداتی است که او دارد؛ به‌ویژه این‌که تصور کند هدفش در این دنیا یا دنیای دیگر به چیزی خاص وابسته است. در این میان، کسی که از این رازها بی‌خبر باشد، ممکن است در اعمالش نتیجه‌ه‌ای کسب کند اما نیت واقعی‌اش به وضوح مشخص نیست.
ابن سیرین بر جنازه حسن بصری نماز نکرد و گفت، «نیت نمی یابم». سفیان ثوری را گفتند، «بر جنازه حماد بن سلیمان نماز نکنی و از علمای کوفه بود؟» گفت، «اگر نیت بود کردمی». و کسی از طاووس دعا خواست. گفت، «تا نیت فراز آید». و چون از وی روایت حدیث خواستندی بودی که نکردی و وقت بودی که ناگاه روایت کردی و گفتی در انتظار نیت باشم تا فراز آید. و یکی می گفت ماهی است تا در آنم که نیت درست کنم در عیادت فلان بیمار، هنوز نشده است.
هوش مصنوعی: ابن سیرین بر جنازه حسن بصری نماز نخواند و گفت که «نیت ندارم». از سفیان ثوری پرسیدند که چرا بر جنازه حماد بن سلیمان که از علمای کوفه بود نماز نمی‌خوانی؟ او گفت: «اگر نیت داشته باشم، نماز می‌خوانم». همچنین کسی از طاووس خواست که دعا کند، اما او گفت: «تا زمانی که نیت آماده شود». وقتی هم از او خواستند که حدیثی را روایت کند، او گفت که در انتظار نیت است تا زمانش برسد. یکی دیگر نیز می‌گفت که هنوز زمانی نرسیده که برای عیادت یکی از بیماران نیت درست کند.
و در جمله تا حرص دین بر کسی غالب نبود، وی را در هر خیری نیت فراز نیاید، بلکه در فرایض نیز به جهد فراز آید و باشد که تا از آتش دوزخ بازنیندیشد و خویشتن را بدان نترساند فراز نیاید. و چون کسی این حقایق بدانست، باشد که فضایل بگذارد و به مباحات شود که در مباح نیت یابد. چنان که کسی در قصاص نیت یابد و در عفو نیابد قصاص در حق وی فاضلتر باشد. و باشد که نیت نماز شب نیابد و نیت خواب یابد تا بامداد پگاه برخیزد، خوای وی را فاضلتر، بلکه اگر از عبادت ملول شود و داند که اگر ساعتی با اهل خویش تفرج کند یا با کسی حدیث و طیبت کند نشاط وی بازآید، آن طیبت وی را فاضلتر از این عبادت با ملال.
هوش مصنوعی: تا زمانی که احساس نیاز به دین در دل انسان حاکم نباشد، او نمی‌تواند نیت درست و خالصی در کارهای نیک داشته باشد. حتی در انجام واجبات نیز ممکن است تلاش کافی نکند و تنها زمانی به فکر ترس از آتش جهنم بیفتد که این احساس او را برانگیخته کند. اگر کسی به این نکات توجه کند، ممکن است فضایل را کنار بگذارد و به کارهای مجاز روی بیاورد، زیرا در کارهای مجاز نیتی پیدا می‌کند. مانند کسی که در مورد قصاص نیت کند، اما نتواند در مورد عفو نیت داشته باشد؛ در این صورت قصاص برای او ارجح‌تر خواهد بود. همچنین ممکن است نیت انجام نماز شب نداشته باشد و به جای آن نیت خواب کند تا صبح زود بیدار شود؛ در اینجا خواب او از عبادت با ملال بهتر خواهد بود. اگر او از عبادت خسته شده باشد و بداند که اگر ساعتی را با خانواده‌اش به خوشگذرانی بگذراند یا با کسی به گفتگو بنشیند، نشاط او برمی‌گردد، آن خوشی برایش از آن عبادت بی‌مورد بهتر خواهد بود.
ابوالدردا می گوید، «من گاه گاه خویشتن را به لهو آسایش دهم تا نشاط حق بازآید». علی (ع) می گوید، «چون دل را بر دوام به کره فرا کاری داری نابینا شود». و این همچنان بود که طبیب باشد که بیمار را گوشت دهد، اگرچه محرور بود، تا قوت وی باز آید و طاقت دارو دارد و کسی در صف قتال به هزیمت شود تا خصم از پس او برود و آنگاه ناگاه برگردد و بر وی زند. و استادان چنین حیلتها بسیار کنند. در راه دین همه جنگ و مناظره است با نفس و با شیطان و به تلطف و به حیلت حاجت آید و آن نزدیک بزرگان دین پسندیده آید، اگرچه علمای ناقص راه بدان نبرند.
هوش مصنوعی: ابوالدردا می‌گوید که گاهی اوقات به خود آرامش می‌دهد تا دوباره انرژی و نشاطش بازگردد. حضرت علی (ع) نیز می‌فرمایند که اگر به دل خود فشار زیادی بیاوری، مانند این است که آن را نابینا کرده‌ای. این موضوع شبیه به حالتی است که پزشک به بیمار غذا می‌دهد، حتی اگر بیمار به شدت بی‌حال باشد، تا بتواند دوباره قوت و انرژی لازم را پیدا کند و داروها را تحمل کند. همچنین در میدان جنگ، گاهی برای فرار از دشمن، فرد باید به عقب برگردد و پس از اینکه دشمن از او فاصله گرفت، دوباره به او حمله کند. استادان در این زمینه تکنیک‌های زیادی دارند. در مسیر دین، مبارزه و بحث و جدل وجود دارد؛ هم با نفس خود و هم با وسوسه‌های شیطان. در این راه، استفاده از لطافت و ترفندها لازم است و این امر در نظر بزرگان دین پسندیده است، گرچه برخی علمای ناقص ممکن است به این روش‌ها اعتقادی نداشته باشند.