گنجور

بخش ۴۸ - آداب ستدن عطا

اما آداب ستدن عطا آن است که هرچه از شهبت بود نستاند و هرچه زیادت از حاجت وی بود طلب نکند و نستاند، مگر که به خدمت درویشان مشغول بود. پس اگر در ملاء بستاند و در سر بدهد این درجه صدیقان است و اگر طاقت این ندارد که خود بدهد با خداوند بگوید تا به مستحق رساند، اما مهم است نیت دهنده گوش داشتن که آن به هدیه بود یا به صدقه یا به ریا.

اما آنچه به هدیه قبول کردن سنت است چون از منت خالی باشد و اگر داند که بعضی از منت خالی باشد و بعضی نه، آنقدر بیش نستاند که در وی منت نبود. و یکی رسول (ص) را روغن آورد و گوسپندی. گوسپند بازداد و روغن قبول کرد. و یکی فتح موصلی را پنجاه درم آورد. گفت اندر خبر است که هرکه وی را بی سوال چیزی دهند و رد کند بر خدای رد کرده باشد. یک درم برگفت و باقی بازداد. و حسن بصری هم این حدیث روایت کرد. ولکن مردی یک روز یک کیسه سیم بسیار و جامه ای نیکو نزدیک وی برد، قبول نکرد و گفت، «هرکه مجلس کند و از مردمان چیزی خواهد، روز قیامت چون خدای را بیند وی را نزدیک وی هیچ نصیب نبود». و این از آن قبول نکرده باشد که نیت وی از مجلس ثواب بوده باشد و دانسته بود که این به سبب مجلس است، نخواست که اخلاص باطل شود.

یکی درویشی رات چیزی داد. گفت، «بگذار و نگاه کن. اگر قدر من در دل تو بیشتر خواهد شد که قبول کنم تا قبول کنم». سفیان از کسی چیزی نستدی و گفتی، «اگر دانمی که بازنگوید بستانمی». یعنی که لاف زند و منت نهد. و کس بودی که از دوستان خاص بستدی و از دیگران نستدی. و همه از منت حذر کردندی. بشر حافی می گوید که از هیچ کس سوال نکردم مگر از سری سقطی که زهد وی دانسته بودم که بدان شاد شود که چیزی از دست وی بیرون شود.

اما اگر بر نیت ریا دهند ناستدن اولی تر. و یکی از بزرگان چیزی رد کرد. با وی عتاب کردند. گفت، «شفقتی بود که بر ایشان بردم». که ایشان را گویند، مال بشود و مزد بشود. اما اگر به قصد صدقه بدهند، اگر اهل آن نباشد نستاند و اگر محتاج باشد رد کردن نشاید. در خبر است که هرکه بی سوال وی را چیزی دادند، آن رزقی است که خدای تعالی فرستاده است. و گفته اند که هرکه دهندش و نستاند، مبتلا شود بدان که خواهد و ندهند. سری به هر وقتی چیزی فرستادی که احمد بن حنبل را نستدی. گفتی یا احمد! حذر کن از آفت رد کردن. گفت دیگر بار بگو. بگفت. تامل کرد و پس گفت، «یک ماه را کفایت دارم. این نگاه دار. چون برسد بستانم».

بخش ۴۷ - آداب درویشی: بدان که آداب درویشی در باطن رضایت و در ظاهر آن که گله نکند. وی را در باطن سه حالت است: یکی آن که به درویشی شاد باشد و شاکر که داند که این صرف عنایت است از حق تعالی که با اولیای خویش کند. درجه دوم آن که اگر شاکر نبود باری کاره نبود فعل خدای را تعالی اگرچه درویشی را کاره بود، چنان که کسی حجامت کند کاره بود درد آن را ولکن از حجام ناخشنود نبود و این نیز بزرگ است. سیم آن که از خدای تعالی کاره بود بدین و این حرام است و ثواب فقر را باطل کند، بلکه به همه وقتی واجب است که اعتقاد کند که حق تعالی آن کند که باید کرد و کسی را با وی کراهیتی و انکاری نرسد.بخش ۴۹ - پیدا کردن آن که سوال بی ضرورت حرام است: بدان که رسول (ص) گفت، «سوال از فواحش است و فواحش به جز به ضرورت حلال نشود». و سبب آن که از فواحش است آن است که در آن سه کار بد است: یکی آن که اظهار درویشی شکایت است از حق تعالی و اگر غلام کسی از دیگری چیزی بستاند یا خواهد در خواجه طعن کرده است و کفارت این آن است که جز به ضرورت نگوید و بر سبیل شکایت نگوید. دیگر آن که خود را خوار کرده باشدو نیست مومن را که خویشتن را جز پیش حق تعالی خوار کند و خلاص از این بدان یابد که تا تواند سوال بر دوستی و خویشاوندی و فراخ دلی و کسی کند که به چشم حقارت به وی ننگرد و پیش وی ذلیل نشود. و چون نتواند جز به ضرورت نگوید.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اما آداب ستدن عطا آن است که هرچه از شهبت بود نستاند و هرچه زیادت از حاجت وی بود طلب نکند و نستاند، مگر که به خدمت درویشان مشغول بود. پس اگر در ملاء بستاند و در سر بدهد این درجه صدیقان است و اگر طاقت این ندارد که خود بدهد با خداوند بگوید تا به مستحق رساند، اما مهم است نیت دهنده گوش داشتن که آن به هدیه بود یا به صدقه یا به ریا.
هوش مصنوعی: آداب دریافت عطا به این شکل است که فرد باید از خواسته‌های غیرضروری خود پرهیز کند و تنها نیازهای واقعی‌اش را درخواست نماید و چیزی فراتر از نیاز نگیرد، مگر در شرایطی که مشغول خدمت به افراد نیازمند باشد. اگر فرد در جمع دیگران هدیه‌ای دریافت کند و در آینده آن را به شخص دیگری برساند، این نشان‌دهنده‌ی درجه بالای صداقت اوست. در صورتی که او نتواند به دیگران چیزی بدهد، می‌تواند از خدا بخواهد تا آن عطا را به نیازمندان برساند. اما مهم است که شخص به نیت خود در دادن توجه کند که آیا آن عمل به عنوان هدیه، صدقه یا به دلیل خودنمایی انجام می‌شود.
اما آنچه به هدیه قبول کردن سنت است چون از منت خالی باشد و اگر داند که بعضی از منت خالی باشد و بعضی نه، آنقدر بیش نستاند که در وی منت نبود. و یکی رسول (ص) را روغن آورد و گوسپندی. گوسپند بازداد و روغن قبول کرد. و یکی فتح موصلی را پنجاه درم آورد. گفت اندر خبر است که هرکه وی را بی سوال چیزی دهند و رد کند بر خدای رد کرده باشد. یک درم برگفت و باقی بازداد. و حسن بصری هم این حدیث روایت کرد. ولکن مردی یک روز یک کیسه سیم بسیار و جامه ای نیکو نزدیک وی برد، قبول نکرد و گفت، «هرکه مجلس کند و از مردمان چیزی خواهد، روز قیامت چون خدای را بیند وی را نزدیک وی هیچ نصیب نبود». و این از آن قبول نکرده باشد که نیت وی از مجلس ثواب بوده باشد و دانسته بود که این به سبب مجلس است، نخواست که اخلاص باطل شود.
هوش مصنوعی: وقتی که صحبت از قبول هدیه می‌شود، این موضوع باید بدون هیچ‌گونه احساس منتی باشد. اگر کسی از وجود منتی در هدیه آگاه باشد، باید هدایایی که در آنها منتی وجود ندارد را بپذیرد. به‌عنوان مثال، زمانی یکی از پیامبر (ص) روغن و یک گوسفند را دریافت کرد و گوسفند را بازگرداند، اما روغن را قبول کرد. همچنین، در یکی از فتح‌ها، فردی پنجاه درهم آورد و گفت که شنیده است هر کسی که چیزی را بدون درخواست قبول کند و آن را رد کند، در واقع به خدا خیانت کرده است. او یک درهم را برداشت و بقیه را بازگرداند. حسن بصری نیز این روایت را نقل کرده است. اما روزی مردی کیسه‌ای پر از سکه و لباس‌های زیبا نزد او آورد و او قبول نکرد و گفت که هر کس در جمعی حاضر شود و از دیگران چیزی بخواهد، در روز قیامت که خدا را ملاقات کند، نصیبی نزد او نخواهد داشت. او از قبول این هدیه صرف‌نظر کرد زیرا نیتش از حضور در جمع، کسب ثواب بود و می‌دانست که آن هدیه به خاطر حضور او است و نمی‌خواست که خلوص نیتش از بین برود.
یکی درویشی رات چیزی داد. گفت، «بگذار و نگاه کن. اگر قدر من در دل تو بیشتر خواهد شد که قبول کنم تا قبول کنم». سفیان از کسی چیزی نستدی و گفتی، «اگر دانمی که بازنگوید بستانمی». یعنی که لاف زند و منت نهد. و کس بودی که از دوستان خاص بستدی و از دیگران نستدی. و همه از منت حذر کردندی. بشر حافی می گوید که از هیچ کس سوال نکردم مگر از سری سقطی که زهد وی دانسته بودم که بدان شاد شود که چیزی از دست وی بیرون شود.
هوش مصنوعی: یک درویش چیزی دریافت کرد و گفت: «نگذار و ببین. اگر ارزش من در دل تو افزایش یافت، می‌پذیرم، وگرنه نه.» سفیان نیز هیچ چیزی از کسی نمی‌خواست و می‌گفت: «اگر می‌دانستم که دوباره درخواست نخواهد شد، می‌پذیرفتم.» یعنی او فقط لاف می‌زد و منت می‌گذاشت. افرادی بودند که از دوستان نزدیک چیزی دریافت نمی‌کردند و از دیگران نیز پرهیز می‌کردند. بشر حافی می‌گوید که از هیچ‌کس سوال نکردم، جز از یک سبد باف که می‌دانستم با دادن چیزی از دستش خوشحال می‌شود.
اما اگر بر نیت ریا دهند ناستدن اولی تر. و یکی از بزرگان چیزی رد کرد. با وی عتاب کردند. گفت، «شفقتی بود که بر ایشان بردم». که ایشان را گویند، مال بشود و مزد بشود. اما اگر به قصد صدقه بدهند، اگر اهل آن نباشد نستاند و اگر محتاج باشد رد کردن نشاید. در خبر است که هرکه بی سوال وی را چیزی دادند، آن رزقی است که خدای تعالی فرستاده است. و گفته اند که هرکه دهندش و نستاند، مبتلا شود بدان که خواهد و ندهند. سری به هر وقتی چیزی فرستادی که احمد بن حنبل را نستدی. گفتی یا احمد! حذر کن از آفت رد کردن. گفت دیگر بار بگو. بگفت. تامل کرد و پس گفت، «یک ماه را کفایت دارم. این نگاه دار. چون برسد بستانم».
هوش مصنوعی: اگر کسی با نیت ریا و نمایش به دیگران چیزی بدهد، بهتر است که آن را نگیرد. یکی از بزرگان در مورد چیزی نظری داشت که عده‌ای از او سوال کردند و او پاسخ داد که «این خیرخواهی‌ای بود که برای آن‌ها انجام دادم». برخی می‌گویند که این افراد باید ببخشند و پاداشی دریافت کنند. اما اگر کسی بخواهد با نیت صدقه چیزی بدهد و فرد دریافت‌کننده اهل آن نباشد، بهتر است که آن را نگیرد؛ اما اگر نیازمند باشد، پس رد کردن آن نادرست است. در حدیثی آمده است که اگر کسی بدون سوال چیزی دریافت کند، آن رزق و روزی بود که خدا فرستاده است. همچنین گفته‌اند که اگر به کسی چیزی دهند و او نگیرد، دچار کمبود خواهد شد. زمانی کسی به احمد بن حنبل گفت: «احتیاط کن از رد کردن هدایا». او خواسته بود که این نکته را دوباره به او بگویند. پس از کمی تأمل، گفت: «من برای یک ماه کافی دارم، این را نگه‌دار تا وقتی به آن نیاز پیدا کردم، بگیرم».