گنجور

بخش ۴۴ - فضیلت درویشی

بدان که خدای تعالی می گوید، «للفقراء المهاجرین»، درویشی را فراپیش داشت از هجرت. و رسول (ص) گفت، «خدای تعالی دوست دارد درویش معیل و پارسا را»، و گفت، «یا بلال! جهد کن تا چون بخواهی رفت از این جهان، درویش باشی نه توانگر»، و گفت، «درویشان امت من پیش از توانگران به پانصد سال در بهشت شدند». و در یک روایت به چهل سال. و مگر بدین درویش حریص خواسته باشد و بدان دیگر درویش خرسند و راضی و گفت، «بهترین امت من درویشانند و زودتر کسی که در بهشت بگردد، ضعیفانند». و گفت، «مرا دو پیشه است. هرکه از آن هردو دست نداشته است مرا دوست داشته است: درویشی و غزا».

و روایت است که جبرئیل (ع) گفت، «یا محمد! خدای تعالی تو را سلا می کند و می گوید: می خواهی که کوههای روی زمین زر گردانم تا هرکجا تو می روی با تو آیند؟» گفت، «یا جبرئیل! نه که دنیا سرای بی سرایان است و مال بی مالان است و جمع مال در وی کار بی عقلان است». گفت، «یا محمد! ثبتک الله بالقول الثابت».

و عیسی (ع) به خفته ای بگذشت. گفت، «برخیز و خدای تعالی را یاد کن!» گفت، «از من چه خواهی؟ من دنیا به اهل دنیا بگذاشته ام». پس گفت، «بخسب و خوش بخسب». و موسی (ع) بر خفته ای بگذشت بر خاک خفته و خشتی به زیر سر نهاده و جز گلیمی نداشت. گفت، «بارخدایا! این بنده تو ضایع است هیچ چیز ندارد». وحی آمد که یا موسی! ندانی که هرکه به همه روی بر من اقبال کند دنیا از وی بازدارم».

ابورافع می گوید که رسول (ص) را مهمانی برسید و هیچ نداشت. گفت نزدیک فلان جهود رو و بگوی تا ما را پاره ای آرد وام دهد تا به اول رجب. برفتم و بگفمت. جهود گفت، «لا والله! جز به گرو ندهم». با رسول (ص) بگفتم. گفت، به خدای که امینم در آسمان و در زمین. اگر بدادی بازدادمی. اکنون برو و این زره من گرو کن». برفتم و گرو کردم. برای دلخوشی وی این آیت فرود آمد، «و لا تمدن عینک الی ما متعنا به ازواجهم زهره الحیوه الدنیا ... الآیه»، گفت، «به گوشه چشم نباید که به دنیا و اهل دنیا نگری که آن همه فتنه ایشان است و آنچه تو را نهاده است، نزد خدای تعالی بهتر و باقی تر است».

و کعب الاخبار گوید: وحی آمد به موسی (ع) که چون درویشی روی به تو نهد گوی، «مرحبا بشعار الصالحین»، و رسول (ص) گفت، «بهشت به من نمودند. بیشتر اهل بهشت درویشان بودند و دوزخ به من نمودند. بیشتر اهل دوزخ توانگران بودند». و گفت، «در بهشت زنان را کمتر دیدم و گفتم، «کجایند؟» گفتند، «شغلبن الاحمران: الذهب و الزعفران. ایشان را مشغول بکرده است زرینه و دربند کرده است جامه رنگین». و روایت است که پیامبری به کنار دریا بگذشت، صیادی را دید که دامی بینداخت و گفت، «به نام شیطان، ماهی بسیار درافتاد. و یکی دیگر دامی درانداخت و گفت، «به نام رحمن. ماهی اندک درافتاد. گفت، «بارخدایا! این همه به توست ولکن این چیست؟» خدای تعالی فرشتگان را گفت حال این هردو بهشت و دوزخ بر وی عرضه کنید، چون بدید گفت راضی شدم.

و رسول (ص) ما گفت، «بازپسین کس از پیغامبران که در بهشت شود سلیمان بود و بازپسین صحابه من که در بهشت شود عبدالرحمن بن عوف بود به سبب توانگری ایشان». و عیسی (ع) گفت، «توانگر بسختی تمام در بهشت شود». و رسول (ص) گفت، «خدای تعالی بنده ای را که دوست دارد وی را به بلا مبتلا گرداند. و اگر دوستی تمامتر بود اقتنا کند. گفتند، «یارسول الله! اقتنا چه باشد؟ گفت، «آن که وی را نه مال گذارد و نه اهل». و موسی (ع) گفت، «بارخدایا! دوستان تو از خلق کیستند تا ایشان را به دوستی گیرم؟» گفت، «هرکجا درویشی هست. درویش یعنی در درویشی تمام». و رسول (ص) گفت، «درویشی را روز قیامت بیاورند و چنان که مردمان از یک دیگر عذر خواهند خدای تعالی از وی عذر خواهد و گوید: بنده من، نه از خواری تو بود که دنیا از تو بازداشتم، ولکن از آن تا خلعتها و کرامتهای من بیابی، میان صف خلایق در رو و هرکه تو را برای من طعامی داد یا جامه ای داد دست وی گیر که وی را در کار تو کردم و خلق آن روز در عرق غرق باشند درشود و هرکه با وی نیکوئی کرده است دست وی گیرد و برون آورد».

و گفت (ع)، «با درویشان آشنایی گیرید و با ایشان نیکوئی کنید که ایشان را دولت در راه است»، گفتند، «آن چیست؟» گفت، «روز قیامت ایشان را گویند هرکه شما را پاره ای نان داد و خرقه ای داد و شربتی آب داد، دست ایشان گیرید و در بهشت برید». و امیر المومنین علی (ع) روایت کند از رسول (ص) که هرگاه که خلق روی به جمع دنیا و عمارت آن آورند و درویشان را دشمن دارند، خدای تعالی ایشان را به چهار خصلت مبتلا کند: قحط زمان و جور سلطان و خیانت قاضیان و شوکت و قوت کافران و دشمنان.

و ابن عباس رحمهم الله گوید، «ملعون است کسی که به سبب درویش کسی را خوار دارد و به سبب توانگری عزیز. و گویند: توانگر در هیچ مجلس خوارتر نبودی که در مجلس سفیان ثوری. ایشان را فراپیش نگذاشتی، در پست ترین صف بودندی و درویشی را نزدیک نشاندی. و لقمان پسر را گفت، یا پسر! بدان که کسی جامه کهن دارد وی را حقیر مدار که خدای تو و آن وی هردو یکی است.

و یحیی بن معاذ گوید، «مسکین آدمی اگر از دوزخ چنان ترسیدی که از درویش از هردو ایمن بودی و اگر طلب بهشت چنان کردی که طلب دنیا به هردو برسیدی. و اگر در باطن از خدای تعالی چنان ترسیدی که در ظاهر از خلق، در هر سرای نیک بخت بودی». و یکی ده هزار درم پیش ابراهیم ادهم آورد. نستد. الحاح بسیار کرد. گفت، «می خواهی که بدین نام خویش از دیوان درویشان بیفگنم؟ هرگز این نکنم». و رسول (ص) عایشه را گفت، «اگر خواهی که مرا دریابی درویش وار زندگی کن و از نشست با توانگران دور باش و هیچ پیراهن بیرون مکن تا پاره برندوزی».

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که خدای تعالی می گوید، «للفقراء المهاجرین»، درویشی را فراپیش داشت از هجرت. و رسول (ص) گفت، «خدای تعالی دوست دارد درویش معیل و پارسا را»، و گفت، «یا بلال! جهد کن تا چون بخواهی رفت از این جهان، درویش باشی نه توانگر»، و گفت، «درویشان امت من پیش از توانگران به پانصد سال در بهشت شدند». و در یک روایت به چهل سال. و مگر بدین درویش حریص خواسته باشد و بدان دیگر درویش خرسند و راضی و گفت، «بهترین امت من درویشانند و زودتر کسی که در بهشت بگردد، ضعیفانند». و گفت، «مرا دو پیشه است. هرکه از آن هردو دست نداشته است مرا دوست داشته است: درویشی و غزا».
هوش مصنوعی: بدان که خداوند می‌فرماید: «مال فقرا و مهاجران است» و در این بیان به اهمیت درویشی اشاره شده است. پیامبر (ص) نیز فرمودند: «خداوند درویش با تقوا را دوست دارد» و به بلال گفتند که تلاش کن زمانی که از این دنیا می‌روی، درویش باشی نه ثروتمند. همچنین فرمودند: «درویشان امت من قبل از ثروتمندان به مدت پانصد سال در بهشت خواهند بود» و در روایتی دیگر به چهل سال اشاره شده است. همچنین یادآور شدند که درویش حریص، درویش خوشحال و راضی را می‌طلبد و بهترین افراد در امت من درویشان هستند و ضعیفان زودتر به بهشت می‌روند. پیامبر همچنین فرموده‌اند که دو شغل برای من وجود دارد و هر کس که از این دو بهره‌ای نداشته باشد، مرا دوست داشته است: درویشی و جهاد.
و روایت است که جبرئیل (ع) گفت، «یا محمد! خدای تعالی تو را سلا می کند و می گوید: می خواهی که کوههای روی زمین زر گردانم تا هرکجا تو می روی با تو آیند؟» گفت، «یا جبرئیل! نه که دنیا سرای بی سرایان است و مال بی مالان است و جمع مال در وی کار بی عقلان است». گفت، «یا محمد! ثبتک الله بالقول الثابت».
هوش مصنوعی: روایت شده که جبرئیل (ع) به پیامبر (ص) گفت: «ای محمد! خداوند به تو سلام می‌کند و می‌فرماید: آیا می‌خواهی کوه‌های زمین را طلا کنم تا هر کجا که بروی، همراه تو بیایند؟» پیامبر (ص) پاسخ داد: «ای جبرئیل! نه، زیرا دنیا محلی است بدون ثبات و مال‌ها، مالی حقیقی نیست و جمع‌آوری ثروت در آن کاری ناپخته است.» جبرئیل (ع) سپس گفت: «ای محمد! خداوند تو را به گفتار ثابت و استوار هدایت کرده است.»
و عیسی (ع) به خفته ای بگذشت. گفت، «برخیز و خدای تعالی را یاد کن!» گفت، «از من چه خواهی؟ من دنیا به اهل دنیا بگذاشته ام». پس گفت، «بخسب و خوش بخسب». و موسی (ع) بر خفته ای بگذشت بر خاک خفته و خشتی به زیر سر نهاده و جز گلیمی نداشت. گفت، «بارخدایا! این بنده تو ضایع است هیچ چیز ندارد». وحی آمد که یا موسی! ندانی که هرکه به همه روی بر من اقبال کند دنیا از وی بازدارم».
هوش مصنوعی: عیسی (ع) از کنار فردی که در خواب بود عبور کرد و به او گفت: «بیدار شو و یاد خدا را فراموش نکن!» او پاسخ داد: «از من چه می‌خواهی؟ من دنیا را به اهل آن سپردم.» عیسی (ع) سپس گفت: «استراحت کن و به خوشی استراحت کن.» همچنین موسی (ع) هم از کنار فردی که روی زمین خوابیده و زیر سرش یک تکه خاک و جز یک قالیچه نداشت عبور کرد. او دعا کرد: «خدایا! این بنده تو بی‌پناه است و هیچ چیز ندارد.» در این لحظه وحی الهی به او رسید که: «ای موسی! نمی‌دانی که هر کس به طور کامل به من روی آورد، دنیا را از او دور می‌سازم.»
ابورافع می گوید که رسول (ص) را مهمانی برسید و هیچ نداشت. گفت نزدیک فلان جهود رو و بگوی تا ما را پاره ای آرد وام دهد تا به اول رجب. برفتم و بگفمت. جهود گفت، «لا والله! جز به گرو ندهم». با رسول (ص) بگفتم. گفت، به خدای که امینم در آسمان و در زمین. اگر بدادی بازدادمی. اکنون برو و این زره من گرو کن». برفتم و گرو کردم. برای دلخوشی وی این آیت فرود آمد، «و لا تمدن عینک الی ما متعنا به ازواجهم زهره الحیوه الدنیا ... الآیه»، گفت، «به گوشه چشم نباید که به دنیا و اهل دنیا نگری که آن همه فتنه ایشان است و آنچه تو را نهاده است، نزد خدای تعالی بهتر و باقی تر است».
هوش مصنوعی: ابورافع می‌گوید که پیامبر (ص) مهمانی داشت و هیچ نان و آبی برای پذیرایی نداشت. به او پیشنهاد دادند که به یکی از یهودیان برود و از او آرد قرض بگیرد تا به اول رجب برساند. او رفت و با یهودی صحبت کرد، اما یهودی گفت که فقط با گرو گذاشتن می‌تواند آرد بدهد. ابورافع این موضوع را به پیامبر (ص) گفت و ایشان فرمودند که بروند و زره این حضرت را به عنوان گرو بگذارند. ابورافع رفت و زره را گرو گذاشت. برای تسکین خاطر پیامبر، این آیه نازل شد که نشان می‌دهد نباید به دنیا و زیبایی‌های آن نظر داشته باشیم؛ زیرا تمام فتنه‌ها در آن است و چیزی که خداوند برای ما قرار داده، بهتر و پایدارتر است.
و کعب الاخبار گوید: وحی آمد به موسی (ع) که چون درویشی روی به تو نهد گوی، «مرحبا بشعار الصالحین»، و رسول (ص) گفت، «بهشت به من نمودند. بیشتر اهل بهشت درویشان بودند و دوزخ به من نمودند. بیشتر اهل دوزخ توانگران بودند». و گفت، «در بهشت زنان را کمتر دیدم و گفتم، «کجایند؟» گفتند، «شغلبن الاحمران: الذهب و الزعفران. ایشان را مشغول بکرده است زرینه و دربند کرده است جامه رنگین». و روایت است که پیامبری به کنار دریا بگذشت، صیادی را دید که دامی بینداخت و گفت، «به نام شیطان، ماهی بسیار درافتاد. و یکی دیگر دامی درانداخت و گفت، «به نام رحمن. ماهی اندک درافتاد. گفت، «بارخدایا! این همه به توست ولکن این چیست؟» خدای تعالی فرشتگان را گفت حال این هردو بهشت و دوزخ بر وی عرضه کنید، چون بدید گفت راضی شدم.
هوش مصنوعی: کعب‌الاخبار روایت می‌کند که وحی به موسی (ع) نازل شد و به او گفتند که وقتی درویشی به او نزدیک شد، به او بگوید: "سلام بر پیروان نیکی." همچنین رسول خدا (ص) اظهار کرد که به او بهشت را نشان دادند و دید که بیشتر ساکنان بهشت درویشان هستند، در حالی که در دوزخ بیشتر مردم از توانگران‌اند. او همچنین گفت که در بهشت کمتر زن دید و پرسید که آن‌ها کجا هستند، که به او پاسخ دادند: "آن‌ها در زینت و لباس‌های رنگارنگ مشغولند." در ادامه، داستانی نقل شده که یک پیامبر از کنار دریا عبور کرد و صیادی را دید که مشغول انداختن دام‌هایش بود. او برای یکی از دام‌ها گفت: "به نام شیطان" و ماهی زیادی صید کرد، اما برای دام دیگر گفت: "به نام رحمان" و فقط ماهی کمی درافتاد. پیامبر از این موضوع تعجب کرد و از خداوند پرسید که این چه وضعیتی است. خداوند به فرشتگان دستور داد تا بهشت و دوزخ را به او نشان دهند و زمانی که آن‌ها را مشاهده کرد، گفت که راضی است.
و رسول (ص) ما گفت، «بازپسین کس از پیغامبران که در بهشت شود سلیمان بود و بازپسین صحابه من که در بهشت شود عبدالرحمن بن عوف بود به سبب توانگری ایشان». و عیسی (ع) گفت، «توانگر بسختی تمام در بهشت شود». و رسول (ص) گفت، «خدای تعالی بنده ای را که دوست دارد وی را به بلا مبتلا گرداند. و اگر دوستی تمامتر بود اقتنا کند. گفتند، «یارسول الله! اقتنا چه باشد؟ گفت، «آن که وی را نه مال گذارد و نه اهل». و موسی (ع) گفت، «بارخدایا! دوستان تو از خلق کیستند تا ایشان را به دوستی گیرم؟» گفت، «هرکجا درویشی هست. درویش یعنی در درویشی تمام». و رسول (ص) گفت، «درویشی را روز قیامت بیاورند و چنان که مردمان از یک دیگر عذر خواهند خدای تعالی از وی عذر خواهد و گوید: بنده من، نه از خواری تو بود که دنیا از تو بازداشتم، ولکن از آن تا خلعتها و کرامتهای من بیابی، میان صف خلایق در رو و هرکه تو را برای من طعامی داد یا جامه ای داد دست وی گیر که وی را در کار تو کردم و خلق آن روز در عرق غرق باشند درشود و هرکه با وی نیکوئی کرده است دست وی گیرد و برون آورد».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمود که آخرین پیامبری که به بهشت می‌رود، سلیمان است و آخرین صحابی که به بهشت خواهد رفت، عبدالرحمن بن عوف است به خاطر ثروتمندی‌اش. عیسی (ع) نیز اشاره کرد که افراد ثروتمند به سختی می‌توانند وارد بهشت شوند. پیامبر (ص) همچنین گفت که خداوند، بنده‌ای را که دوست دارد، به امتحان می‌آزماید و اگر دوستی کامل‌تری داشت، او را به آزمون‌های سخت‌تری می‌سپارد. وقتی پرسیدند این دوستی کامل چیست، او پاسخ داد که چیزی از دنیا برایش نمانده باشد، نه مال و نه خانواده. موسی (ع) از خدا خواست که دوستانش در میان مردم کیستند تا آنها را دوست بدارد. خداوند پاسخ داد که درویشان، دوستان او هستند. پیامبر (ص) نیز گفت که در روز قیامت، درویش را حاضر خواهند کرد و خدا به او خواهد گفت که دلیل رنج‌ها و فقرش، خوار بودن او نبوده بلکه این تصمیم به خاطر این است که او به نعمت‌ها و کرامت‌های خدا برسد. سپس خواهش می‌شود که هر کسی که به او نیکی کرده، دست او را بگیرد و همراه خود به بهشت ببرد در حالی که دیگران در عرق و عذاب هستند.
و گفت (ع)، «با درویشان آشنایی گیرید و با ایشان نیکوئی کنید که ایشان را دولت در راه است»، گفتند، «آن چیست؟» گفت، «روز قیامت ایشان را گویند هرکه شما را پاره ای نان داد و خرقه ای داد و شربتی آب داد، دست ایشان گیرید و در بهشت برید». و امیر المومنین علی (ع) روایت کند از رسول (ص) که هرگاه که خلق روی به جمع دنیا و عمارت آن آورند و درویشان را دشمن دارند، خدای تعالی ایشان را به چهار خصلت مبتلا کند: قحط زمان و جور سلطان و خیانت قاضیان و شوکت و قوت کافران و دشمنان.
هوش مصنوعی: علی (ع) فرمود: «با درویشان صمیمی شوید و با آن‌ها رفتار نیک داشته باشید، زیرا آن‌ها در روز قیامت مورد توجه قرار می‌گیرند.» سؤال کردند: «این توجه چیست؟» فرمود: «در آن روز به آن‌ها گفته می‌شود هر کسی که به شما نانی داد، لباسی داد یا آبی به شما بخشید، او را در دست بگیرید و به بهشت بروید.» همچنین ایشان (ع) از پیامبر (ص) روایت کرد که هنگامی که مردم به جمع کردن دنیا و ساخت و ساز آن مشغول شوند و درویشان را مورد بی‌اعتنایی قرار دهند، خداوند آن‌ها را به چهار بلای سخت دچار می‌کند: قحطی زمان، ظلم حکام، خیانت قاضیان و قدرت یابنده کافران و دشمنان.
و ابن عباس رحمهم الله گوید، «ملعون است کسی که به سبب درویش کسی را خوار دارد و به سبب توانگری عزیز. و گویند: توانگر در هیچ مجلس خوارتر نبودی که در مجلس سفیان ثوری. ایشان را فراپیش نگذاشتی، در پست ترین صف بودندی و درویشی را نزدیک نشاندی. و لقمان پسر را گفت، یا پسر! بدان که کسی جامه کهن دارد وی را حقیر مدار که خدای تو و آن وی هردو یکی است.
هوش مصنوعی: ابن عباس می‌گوید: کسی که به خاطر فقر کسی او را خوار کند و به خاطر ثروت کسی دیگر را احترام بگذارد، ملعون است. همچنین گفته شده است که در هیچ مجلسی، ثروتمندان به اندازه مجلسی که سفیان ثوری در آن حضور داشت، خوار نبودند. در آنجا، ثروتمندان در پایین ترین صف‌ها نشسته بودند و افراد درویش را در نزدیکی قرار می‌دادند. لقمان به پسرش گفت: "ای پسر! بدان که نباید کسی را به خاطر لباس کهنه‌اش حقیر بدانی، زیرا خداوند تو و او هر دو یکی هستند."
و یحیی بن معاذ گوید، «مسکین آدمی اگر از دوزخ چنان ترسیدی که از درویش از هردو ایمن بودی و اگر طلب بهشت چنان کردی که طلب دنیا به هردو برسیدی. و اگر در باطن از خدای تعالی چنان ترسیدی که در ظاهر از خلق، در هر سرای نیک بخت بودی». و یکی ده هزار درم پیش ابراهیم ادهم آورد. نستد. الحاح بسیار کرد. گفت، «می خواهی که بدین نام خویش از دیوان درویشان بیفگنم؟ هرگز این نکنم». و رسول (ص) عایشه را گفت، «اگر خواهی که مرا دریابی درویش وار زندگی کن و از نشست با توانگران دور باش و هیچ پیراهن بیرون مکن تا پاره برندوزی».
هوش مصنوعی: یحیی بن معاذ می‌گوید: "اگر کسی از عذاب جهنم چنان بترسد که از فقر و بی‌نوا بودن خود ایمن باشد و اگر با تمام وجود به دنبال بهشت برود مانند دنیای که برای رسیدن به آن تلاش می‌کند، در درونش از خداوند بترسد مانند ترسی که از خلق دارد، در هر حالی خوشبخت خواهد بود." همچنین، ابراهیم ادهم ده هزار درم به کسی داد و در پاسخ به اصرار او گفت: "آیا می‌خواهی به خاطر این پول نام من را در زمره درویشان ثبت کنی؟ هرگز این کار را نخواهم کرد." پیامبر (ص) به عایشه گفت: "اگر می‌خواهی مرا درک کنی، مانند درویشان زندگی کن و از نشستن با ثروتمندان پرهیز کن و هرگز لباس زیبا نپوش."