گنجور

بخش ۳۰ - حقیقت رجا

بدان که هرکه در مستقبل نیکویی چشم دارد این چشمداشت وی را باشد که رجا گویند و باشد که تمنی گویند و باشد که غرور گویند. و احمقان و ابلهان اینها از یکدیگر بازندانند و پندارند که این همه امید است و رجای محمود است، و این نه چنان است، بلکه اگر کسی تخمی نیک طلب کند و در زمین نرم افگند و خارر و گیاه پاک کند و به وقت آب دهد و چشم دارد که ارتفاع بردارد، چون خدای تعالی صواعق نگاه دارد و آفت دفع کند، این چشم داشتن را امید گویند.

و اگر تخم نیکو طلب نکند و در زمین نرم نیفکند و از خار و گیاه پاک نکند و آب ندهد و ارتفاع چشم دارد، این را غرور گویند و حماقت نه رجا. و اگر تخم نیک در زمین پاک افگند و زمین از خار و گیاه پاک کند، ولکن آب ندارد و چشم می دارد که باران آید، جایی که باران آنجا غالب نباشد، ولکن محال نیز نباشد این را تمنی گویند.

همچنین هرکه تخم ایمان درست در صحرای سینه بنهد و سینه از خار و اخلاق بد پاک بکند و به مواظبت بر طاعت درخت ایمان را آب دهد و چشم دارد از فضل خدای تعالی تا آفات دور دارد، تا به وقت مرگ همچنین بماند و ایمان به سلامت ببرد، این را امید گویند. و نشان این آن بود که در مستقبل به هرچه ممکن بود هیچ تقصیر نکند و تعهد بازنگیرد که فروگذاشت تعهد گشت از نومیدی بود نه از امید.

اما اگر تخم ایمان پوسیده بود یعنی یقین درست نبود یا درست بود، لکن سینه از اخلاق بد پاک نکند و به طاعت آب ندهد چشم داشتن رحمت از حماقت بود نه از امید، چنان که رسول (ص) گفت، «الاحمق من اتبع نفسه هواها و تمنی علی الله عزوجل، احمق آن بود که هرچه خواهد کند و رحمت چشم می دارد»، که حق تعالی می گوید، «فخلف من بعدهم خلف ورثوالکتاب یاخذون عرض هذا الادنی و یقولون سیغفرلنا» مذمت کرد کسانی را که پس از انبیا علم به ایشان رسید، ولکن به دنیا مشغول شدند و گفتند چشم داریم که خدای تعالی بر ما رحمت کند.

پس هرچه اسباب است از آنچه به اختیار بنده تعلق دارد، چون تمام شد ثمرت چشم داشتن رجا باشد و چون اسباب ویران باشد چشم داشتن حماقت بود و غرور و اگر نه ویران بود و نه آبادان آروز باشد. و رسول (ص) گفت، «لیس الدین بالتمنی کار دین به آرزو راست نیاید»، پس هرکه توبه کند باید که امید قبول دارد و هرکه توبه نکرد، لکن به سبب معصیت خود اندوهگین و رنجور بود و چشم می دارد که خدای تعالی وی را توبه دهد این رجاست که رنجوی وی سبب آن است که به توبه کشد. اما اگر رنجور نبود و توبه چشم دارد غرور بود اگرچه ابلهان امید نام کنند.

خدای تعالی می گوید، «والذین هاجروا و جاهدوا الی فی سبیل الله اولئک یرجعون رحمه الله، کسانی که ایمان آورند و آرزوی خویش در شهر و سرای خویش بگذاشتند و غربت اختیار کردند و با کفار جهاد نمودند، ایشان را جای امید است به رحمت ما»، یحیی بن معاذ گوید، «هیچ حماقت نیست بیش از آن که تخم آتش می پراکند و به بهشت چشم می دارد. و سرای مطیعان می جوید و کار عاصیان می کند. و عمل ناکرده را ثواب می بیوسد».

و یکی بود که وی را زیدالخیل گفتندی. رسول (ص) را گفت، «آمده ام تا از تو بپرسم که نشان آن که خدای تعالی به وی شر خواسته باشد چیست؟ و نشان آن که به وی خیر خواهد چیست؟» و گفت، «هر روز برخیزی به چه صفت باشی؟» گفت، «چنان که خیر را و اهل خیر را دوست دارم و اگر خیری پدید آید بزودی بکنم و ثواب آن به یقین بشناسم و اگر از من فوت شود اندوهگین باشم و در آرزوی آن بمانم». گفت، «این است نشان آن که به تو خیر خواسته است. و اگر کاری دیگر خواستی تو را بدان مشغول کردی و آنگاه باک نداشتی که در کدام وادی از وادیهای دنیا تو را هلاک کردی».

بخش ۲۹ - فضیلت رجا: بدان که عبادت خدای تعالی بر امید کرم و فضل نیکوتر از عبادت بر هراس از عقوبت که از امید محبت خیزد و هیچ مقام از مقام محبت فراتر نیست و از خوف بیم و نفرت بود. و برای این گفت رسول (ص)، «لا تموتن احدکم الا و هو حسن الظن بربه. هیچ کس مباد که بمیرد و به خدای تعالی نیکو گمان نبرد». و گفت، «خدای تعالی می گوید: من آنجایم که بنده ام گمان برد. هر گمان که خواهی به من می بر». و رسول (ص) یکی را گفت در وقت جان کندن که خویشتن را چگونه می یابی؟ گفت، «چنان که از گناهان خویش می ترسم و به رحمت وی امید می دارم». گفت، «در دل هیچ کس این جمع نشود که نه حق تعالی وی را ایمن کند از آنچه می ترسد و بدهد آنچه بخواهد».بخش ۳۱ - علاج حاصل کردن رجا: بدان که بدین دارو هیچ کس را حاجت نیست مگر دو بیمار را: یکی آن که از بسیاری گناه نومید شده است و توبه نمی کند و می گوید نپذیرند و دیگر آن که از بسیاری جهد و طاعت خویشتن هلاک می کند و رنج بسیار می کشد که طاقت ندارد. این دو بیمار را بدین دارو حاجت است، اما اهل غفلت را این دارو نبود بلکه زهر قاتل بود. و امید غالب به دو سبب شود: اول اعتبار است که اندیشه کند در عجایب دنیا و آفرینش نبات و حیوان و انواع نعمت، چنان که در کتاب شکر گفتیم تا رحمتی بیند و عنایتی و لطفی که ورای آن نتواند بود. که اگر در خویشتن نگرد هرچه وی را می بایست چگونه آفریده است، تا آنچه به ضرورت بود چون سر و دل، یا بدان حاجت بود بی ضرورت چون دست و پای، و آرایش بود بی حاجت چون سرخی لب و کژی ابرو و سیاهی و راستی مژه چشم چون آفریده است.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که هرکه در مستقبل نیکویی چشم دارد این چشمداشت وی را باشد که رجا گویند و باشد که تمنی گویند و باشد که غرور گویند. و احمقان و ابلهان اینها از یکدیگر بازندانند و پندارند که این همه امید است و رجای محمود است، و این نه چنان است، بلکه اگر کسی تخمی نیک طلب کند و در زمین نرم افگند و خارر و گیاه پاک کند و به وقت آب دهد و چشم دارد که ارتفاع بردارد، چون خدای تعالی صواعق نگاه دارد و آفت دفع کند، این چشم داشتن را امید گویند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به آینده‌ی خوب امیدوار است، این امید ممکن است به نام‌های مختلفی مانند انتظار، آرزو یا فریب اطلاق شود. افراد نادان و احمق این مفاهیم را از هم تفکیک نمی‌کنند و گمان می‌کنند که همه‌ی این‌ها امیدهای خوب هستند، در حالی که این‌گونه نیست. بلکه اگر کسی با نیت خوب بذری بکارد، آن را در خاک مناسب قرار دهد، علف‌های هرز را پاک کند و در زمان مناسب آبیاری کند و به رشد آن امیدوار باشد، در صورتی که خداوند نیز از آن محافظت کند و موانع را از سر راه بردارد، این امید واقعی به شمار می‌آید.
و اگر تخم نیکو طلب نکند و در زمین نرم نیفکند و از خار و گیاه پاک نکند و آب ندهد و ارتفاع چشم دارد، این را غرور گویند و حماقت نه رجا. و اگر تخم نیک در زمین پاک افگند و زمین از خار و گیاه پاک کند، ولکن آب ندارد و چشم می دارد که باران آید، جایی که باران آنجا غالب نباشد، ولکن محال نیز نباشد این را تمنی گویند.
هوش مصنوعی: اگر کسی تخم خوبی را در جای مناسب نکارده و زمین را نرم نکند و از خار و گیاه پاک نکند و به آن آبی نرساند، به این حالت می‌گویند غرور و حماقت، نه امیدواری. اما اگر تخم خوبی را در زمین پاک بکارد و زمین را از خار و گیاه پاک کند، اما آب نداشته باشد و امیدوار باشد باران بیفتد، در شرایطی که باران آنجا چندان رایج نیست، اما غیر ممکن هم نیست، به این حالت می‌گویند آرزو.
همچنین هرکه تخم ایمان درست در صحرای سینه بنهد و سینه از خار و اخلاق بد پاک بکند و به مواظبت بر طاعت درخت ایمان را آب دهد و چشم دارد از فضل خدای تعالی تا آفات دور دارد، تا به وقت مرگ همچنین بماند و ایمان به سلامت ببرد، این را امید گویند. و نشان این آن بود که در مستقبل به هرچه ممکن بود هیچ تقصیر نکند و تعهد بازنگیرد که فروگذاشت تعهد گشت از نومیدی بود نه از امید.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دل خود ایمان را به خوبی بکارد و قلبش را از صفات ناپسند پاک کند و با انجام طاعات، درخت ایمانش را آبیاری کند و همیشه به رحمت و فضل خدا امیدوار باشد تا آسیب‌ها از او دور بماند و تا زمان مرگ این حالت را حفظ کند و با ایمانی سالم از دنیا برود، این فرد امیدواری واقعی است. نشانه این امیدواری این است که در آینده هیچ گونه قصوری نکند و به وعده‌های خود پایبند باشد، زیرا ترک وعده نشان‌دهنده ناامیدی است نه امیدواری.
اما اگر تخم ایمان پوسیده بود یعنی یقین درست نبود یا درست بود، لکن سینه از اخلاق بد پاک نکند و به طاعت آب ندهد چشم داشتن رحمت از حماقت بود نه از امید، چنان که رسول (ص) گفت، «الاحمق من اتبع نفسه هواها و تمنی علی الله عزوجل، احمق آن بود که هرچه خواهد کند و رحمت چشم می دارد»، که حق تعالی می گوید، «فخلف من بعدهم خلف ورثوالکتاب یاخذون عرض هذا الادنی و یقولون سیغفرلنا» مذمت کرد کسانی را که پس از انبیا علم به ایشان رسید، ولکن به دنیا مشغول شدند و گفتند چشم داریم که خدای تعالی بر ما رحمت کند.
هوش مصنوعی: اگر ایمان در دل انسان ضعیف باشد و انسان از اخلاق ناپسند دور نشود و اعمال نیک انجام ندهد، انتظار رحمت خداوند بی‌فایده و احمقانه است. پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: «احمق کسی است که از نفس خود تبعیت کند و خیال کند که خدا به او رحم خواهد کرد»، یعنی آن کس که هر کاری که بخواهد انجام دهد و به رحمت خدا امیدوار باشد، در واقع نادان است. خداوند نیز در قرآن از کسانی که بعد از انبیا به علم رسیدند، ولی به دنیا مشغول شدند و گفتند که خداوند ما را می‌بخشد، نکوهش کرده است.
پس هرچه اسباب است از آنچه به اختیار بنده تعلق دارد، چون تمام شد ثمرت چشم داشتن رجا باشد و چون اسباب ویران باشد چشم داشتن حماقت بود و غرور و اگر نه ویران بود و نه آبادان آروز باشد. و رسول (ص) گفت، «لیس الدین بالتمنی کار دین به آرزو راست نیاید»، پس هرکه توبه کند باید که امید قبول دارد و هرکه توبه نکرد، لکن به سبب معصیت خود اندوهگین و رنجور بود و چشم می دارد که خدای تعالی وی را توبه دهد این رجاست که رنجوی وی سبب آن است که به توبه کشد. اما اگر رنجور نبود و توبه چشم دارد غرور بود اگرچه ابلهان امید نام کنند.
هوش مصنوعی: هرچه که به اختیار انسان مربوط می‌شود، زمانی که تمام شود، تنها به امید ثمره آن می‌توان چشم داشت. اما اگر آن اسباب و امکانات ویران شوند، داشتن امید در این مورد نه تنها نادرست است، بلکه نشانه‌ای از غرور و حماقت نیز محسوب می‌شود. در صورتی که نه چیزی ویران باشد و نه آباد، آروزی داشتن توجیهی نخواهد داشت. پیامبر (ص) فرمودند که دین به آرزوها متکی نیست. بنابراین، هر کسی که توبه کند، باید به قبول توبه‌اش امید داشته باشد. در مقابل، کسی که توبه نکرده و به خاطر گناهش دچار اندوه و ناراحتی است، تنها باید به این دلیل که خداوند او را به توبه بکشاند، امیدوار باشد. اما اگر او به خاطر گناهش غمگین نباشد و فقط به توبه امید داشته باشد، این نوع امید نشانه‌ای از غرور است، هرچند که برخی احمق‌ها آن را امید می‌نامند.
خدای تعالی می گوید، «والذین هاجروا و جاهدوا الی فی سبیل الله اولئک یرجعون رحمه الله، کسانی که ایمان آورند و آرزوی خویش در شهر و سرای خویش بگذاشتند و غربت اختیار کردند و با کفار جهاد نمودند، ایشان را جای امید است به رحمت ما»، یحیی بن معاذ گوید، «هیچ حماقت نیست بیش از آن که تخم آتش می پراکند و به بهشت چشم می دارد. و سرای مطیعان می جوید و کار عاصیان می کند. و عمل ناکرده را ثواب می بیوسد».
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: «کسانی که برای حفظ ایمان خود از وطنشان هجرت کردند و در راه خدا تلاش کردند، امیدوارند که مورد رحمت من قرار گیرند.» یحیی بن معاذ می‌گوید: «هیچ حماقتی بزرگ‌تر از این نیست که شخصی در پی پراکنده کردن آتش باشد و در عین حال آرزوی بهشت را داشته باشد. او به دنبال سرای کسانی است که مطیع خدا هستند، اما خود کارهایی ناپسند انجام می‌دهد و به عمل نکرده‌اش پاداش می‌دهد.»
و یکی بود که وی را زیدالخیل گفتندی. رسول (ص) را گفت، «آمده ام تا از تو بپرسم که نشان آن که خدای تعالی به وی شر خواسته باشد چیست؟ و نشان آن که به وی خیر خواهد چیست؟» و گفت، «هر روز برخیزی به چه صفت باشی؟» گفت، «چنان که خیر را و اهل خیر را دوست دارم و اگر خیری پدید آید بزودی بکنم و ثواب آن به یقین بشناسم و اگر از من فوت شود اندوهگین باشم و در آرزوی آن بمانم». گفت، «این است نشان آن که به تو خیر خواسته است. و اگر کاری دیگر خواستی تو را بدان مشغول کردی و آنگاه باک نداشتی که در کدام وادی از وادیهای دنیا تو را هلاک کردی».
هوش مصنوعی: مردی به نام زیدالخیل به حضور رسول (ص) آمد و پرسشی را مطرح کرد: «می‌خواهم بدانم نشانه‌هایی که نشان می‌دهد خداوند به کسی شر خواسته یا خیر چیست؟» رسول (ص) در پاسخ فرمود: «به طور روزانه وقتی بیدار می‌شوی، وضعیت و احساساتت را در نظر بگیر.» زید گفت: «من کسی هستم که خیر و اهل خیر را دوست دارم و اگر منصب یا فرصتی برای نیکی بوجود آید، سریعاً اقدام می‌کنم و ثواب آن را به خوبی درک می‌کنم. اگر فرصتی از دست برود، ناراحت هستم و به دنبال آن می‌گردم.» رسول (ص) پاسخ داد: «این نشانه‌ایست از اینکه خداوند خیر را برای تو می‌خواهد. اما اگر به کارهای دیگری مشغول شوی و نسبت به هلاکت خود در دنیا بی‌توجه باشی، آنگاه این نشان می‌دهد که خداوند خواهان خیر تو نیست.»