گنجور

بخش ۵۰ - پیدا کردن کراهیت دوستی مال

خدای عزوجل همی گوید، «یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فالئک هم الخاسرون هرکه مال و فرزندان، وی را از ذکر خدای سبحانه و تعالی غافل گرداند وی از جمله زیانکاران است» و رسول (ص) گفت، «دوستی و جاه و مال و نفاق را اندر دل چنان رویاند که آب تره رویاند». و گفت (ص)، دو گرگ گرسنه در رمه گوسفند چندان تباهی نکنند که دوستی مال و جاه در دین مرد مسلمان کند» گفتند، «یا رسول الله بدترین امت که اند؟» گفت، «توانگران» و گفت، «پس از من قومی پدید آیند که طعامهای خوش گوناگون و جامهای لونالون و زنان نیکو روی و اسبان گرانمایه همی دارند و شکم ایشان به اندکی سیر نشود و به بسیاری نیز قناعت نکنند. همه همت ایشان دنیا باشد، دنیا را به خدایی گرفته باشند و هرچه کنند برای دنیا کنند عزیمت است از من که محمدم که هرکه ایشان را دریابد از فرزندان فرزندان شما که بر ایشان سلام نکنند و بیمار ایشان را نپرسند و از پس جنازه ایشان فرا نشوند و بزرگان ایشان را حرمت ندارند و هرکه کند یاور باشد بر ویران کردن مسلمانی».

و گفت، «دنیا به اهل دنیا بگذارید که هرکه از وی چیزی فرا گرفت بیش از کفایت خویش اندر هلاک افتاد». و گفت، «آدمی همه گویند مال من مال من. چیست تو را از مال تو جز آن که بخوری و نیست کنی یا بپوشی و کهنه کنی و یا به صدقه بدهی و جاودانه بگذاری؟»

و یکی فرا رسول (ص) گفت که چه سبب است که هیچ گونه برگ مرگ ندارم؟» گفت، «مال داری؟» گفت، «دارم» گفت، «از پیش بفرست یعنی به صدقه بده که دل مرد با آن مال به هم باشد. اگر بگذارد خواهد که بماند و اگر بفرستد خواهد که برود». و گفت، «دوستان آدمی سه اند: یکی با وی وفا کند تا به مرگ و یکی تا به کنار گور و یکی تا به قیامت. آن که تا مرگ بیش وفا ندارد مال است و آن که تا به لب گور بیش وفا ندارد اهل وفرزند و قرابت است و آن که تا به قیامت با وی بود کردار وی بود.» و گفت، «چون آدمی بمیرد مردمان گویند چه باز گذاشت و فرشتگان گویند چه از پیش بفرستاد؟» و گفت، «ضیاع مسازید که آنگاه دنیا را دوست گیرید».

و حواریان فرا عیسی (ع) گفتند، «سبب چیست که تو بر آب می روی و ما نمی توانیم؟» گفت، «قدر زر و سیم اندر دل شما چگونه است؟» گفتند، «نیکو»، گفت، «نزدیک من با خاک برابر است».

آثار یکی بودردا رضی الله عنه را برنجانید. گفت، «بارخدایا تندرستی و عمر دراز و مال بسیارش ارزانی دار». و این بدترین دعاهاست که هرکه را این دادند لابد بطر و غفلت وی را از آخرت غافل کند و هلاک شود. و علی (ع) درمی بر کف دست نهاد و گفت، «تو آنی که تا از دست من نروی مرا هیچ سود نکنی». و حسن بصری رحمهم الله گوید، به خدای که هیچ کس زر و سیم را عزیز نداشت که نه خدای سبحانه و تعالی وی را خوار و ذلیل نکرد». و چنین گفته اند که اول درم و دینار که در دنیا بزدند ابلیس آن را برگرفت و در چشم مالید و بوسه همی داد و همی گفت، «هرکه تو را دوست دارد بنده من است».

و یحیی بن معاذ رحمهم الله گوید، «دینار و درم کژدم است. دست به وی مبرید تا افسون وی بندانید، اگرنه زهر وی تو را هلاک کند». گفتند، «افسون وی چیست؟» گفت، «دخلی از حلال بود و خرجی به حق». و مسلمه بن عبدالملک اندر نزدیک عمر بن عبدالعزیز شد وقت وفات وی و گفت، «یا امیر المومنین! کاری بکردی که هیچ کس نکرده است. سیزده فرزند داری و ایشان را درمی و دیناری بنگذاشتی». گفت، «مرا راست باز نشانید». وی را بازنشاندند. گفت، «ملک ایشان را به دیگری ندادم و ملک دیگری به ایشان ندادم. و فرزندان من از دو بیرون نه اند: یا شایسته و مطیع باشند یا ناشایسته. آن که شایسته و مطیع حق سبحانه و تعالی باشد، وی را خود حق سبحانه و تعالی بسنده است و اگر ناشایسته است به هر صفت که افتد باک ندارم».

و محمد بن کعب القرضی رحمهم الله مال بسیار داشت. گفتند، «برای کودکان بگذار». گفت، «نه که این مال برای خویش بگذارم نزد حق سبحانه تعالی و خدای را سبحانه و تعالی بگذارم برای فرزندان تا ایشان را خود نیکو دارد». و یحیی بن معاذ گوید، «دو معصیت است مالدار را به وقت مرگ که هیچ کس را آن نیست. یکی آن که مال همه از وی فرا ستانند. دیگر آن که وی را به همه بگیرند. و نعوذ بالله من ذلک».

بخش ۴۹ - اصل ششم: بدان که شاخه های دنیا بسیار است و یکی از شاخه های وی مال و نعمت هاست و یکی جاه و حشمت و هم شاخه های دیگر دارد، اما فتنه مال عظیم است و عظیم ترین فتنه وی است و خدای سبحانه و تعالی وی را عقبه خوانده است و گفته است، «فلا اقتحم العقب و ما ادریک ما العقبه؛ فک رقبه او اطعام فی یوم ذی مسغبه» و هیچ عقبه سخت تر از این نیست از آن که از وی چاره نیست که وی با آن که سبب قضای شهوت است زاد آخرت است که از قوت و لباس و مسکن چاره نیست و این عین مال است و به مال به دست توان آورد، پس اندر نایافت وی صبر نیست و اندر وی سلامت نیست. اگر نباشد درویشی بود که از وی به وی بیم کفر است و. اگر باشد توانگری باشد که اندر وی خطر بطر است و درویش را دو حالت است یکی حرص و یکی قناعت. و قناعت محمود است و حریص را دو حالت است یکی طمع به مردمان و یکی کسب به دست خویش این محمود است و توانگر را نیز دو حالت است یکی بخل و امساک و دیگر دادن و سخاوت کردن و دهنده را دو حالت است یکی اسراف و دیگر اقتصار. و از این دو حالت یکی مذموم است و بدان دیگر آمیخته است و شناختن این هم مهم است. اندر جمله، مال از فایده و از آفات خالی نیست و فریضه است هردو را به شناختن تا از آفات وی حذر کنند و طلب وی به قدر فایده وی کنند.بخش ۵۱ - فصل (راه ستودنی بودن مال): بدان که مال هرچند نکوهیده است، به وجوه نیز ستوده است از وجهی که اندر وس هم شر است و هم خیر و از این است که حق سبحانه و تعالی وی را خیر خوانده است در قرآن و گفته، «ان ترک خیر الوصیه... الایه» و رسول (ص) گفته است، «نیک چیز است مال شایسته مرد شایسته را» و گفت، «کان الفقران یکون کفرا، بیم آن است که درویشی به کفر ادا کند» و سبب آن است که کسی که خویشتن را اندر مانده و حاجتمند یکی من نان همی بیند و اندر آن جان همی کند و فرزندان و اهل خویش را رنجور همی بیند و اندر دنیا نعمتهای بسیار همی بیند، شیطان با وی گوید، «این چه عدل است و این چه انصاف است که از خدای همی بینی و این چه قسمن ناهموار است که کرده است که ظالمی و فاسقی را چندان مال داده است که نداند که چه دارد و چه کند و بیچاره ای را از گرسنگی هلاک می کند و یک درم به وی نمی دهد؟ اگر حاجت تو نمی داند خود اندر علم خلل است و اگر تواند و نمی دهد اندر جود و رحمت خلل است و اگر برای آن نمی دهد تا اندر آخرت ثواب دهد بی رنج، گرسنگی ثواب تو آن داد چرا همی ندهد؟ و اگر نمی تواند داد پس قدرت به کمال نیست. و در جمله اعتقاد کردن که وی رحیم است و جواد است و کریم است و همه عالم را اندر رنج همی دارد و خزانه وی پرنعمت و نمی دهد این دشوار بود».

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خدای عزوجل همی گوید، «یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فالئک هم الخاسرون هرکه مال و فرزندان، وی را از ذکر خدای سبحانه و تعالی غافل گرداند وی از جمله زیانکاران است» و رسول (ص) گفت، «دوستی و جاه و مال و نفاق را اندر دل چنان رویاند که آب تره رویاند». و گفت (ص)، دو گرگ گرسنه در رمه گوسفند چندان تباهی نکنند که دوستی مال و جاه در دین مرد مسلمان کند» گفتند، «یا رسول الله بدترین امت که اند؟» گفت، «توانگران» و گفت، «پس از من قومی پدید آیند که طعامهای خوش گوناگون و جامهای لونالون و زنان نیکو روی و اسبان گرانمایه همی دارند و شکم ایشان به اندکی سیر نشود و به بسیاری نیز قناعت نکنند. همه همت ایشان دنیا باشد، دنیا را به خدایی گرفته باشند و هرچه کنند برای دنیا کنند عزیمت است از من که محمدم که هرکه ایشان را دریابد از فرزندان فرزندان شما که بر ایشان سلام نکنند و بیمار ایشان را نپرسند و از پس جنازه ایشان فرا نشوند و بزرگان ایشان را حرمت ندارند و هرکه کند یاور باشد بر ویران کردن مسلمانی».
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مال و فرزندان شما نباید شما را از یاد خدا غافل کند. هر کس چنین کند، قطعاً از زیان‌کاران است.» همچنین پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «علاقه به مال و مقام و نفاق در دل انسان مانند کاشتن تخم تره است؛ به سرعت رشد می‌کند.» ایشان ادامه دادند که «دو گرگ گرسنه در میان گوسفندان به اندازه‌ای خرابی ایجاد نمی‌کنند که علاقه به مال و مقام در دین یک مسلمان. وقتی از ایشان سوال کردند که بدترین مردم چه کسانی هستند؟» پاسخ دادند: «توانگران». پیامبر (ص) همچنین اشاره کردند: «پس از من قومی خواهند آمد که از غذاهای خوشمزه، نوشیدنی‌های رنگارنگ، زنان زیبا و اسب‌های قیمتی برخوردار خواهند بود؛ اما شکم‌‌شان با کم‌ و بیش پر نخواهد شد و همواره به دنبال دنیا خواهند بود. آنها دنیا را به جای خدا خواهند گرفت و هر کاری که انجام می‌دهند به خاطر دنیا خواهد بود. من، محمد، فراموش کرده‌ام که هر که از فرزندان شما با چنین افرادی روبرو شود، باید از سلام کردن به آنها خودداری کند، از بیماری‌هایشان نپرسد و به تشییع جنازه‌هایشان نرود و برای بزرگداشت آنها ارزشی قائل نشود. هر کس این کارها را کند به ویرانی دین مسلمانان کمک کرده است.»
و گفت، «دنیا به اهل دنیا بگذارید که هرکه از وی چیزی فرا گرفت بیش از کفایت خویش اندر هلاک افتاد». و گفت، «آدمی همه گویند مال من مال من. چیست تو را از مال تو جز آن که بخوری و نیست کنی یا بپوشی و کهنه کنی و یا به صدقه بدهی و جاودانه بگذاری؟»
هوش مصنوعی: او گفت: «دنیا را به اهلش واگذارید، زیرا هر کسی که چیزی از آن یاد بگیرد، بیش از حد نیازش به هلاکت می‌رسد». همچنین افزود: «آدم‌ها همه می‌گویند مال من، مال من. اما چه چیزی از مال تو باقی می‌ماند جز آنچه بخوری و از بین ببری یا بپوشی و کهنه‌اش کنی یا اینکه به صدقه بدهی و برای همیشه ترک کنی؟»
و یکی فرا رسول (ص) گفت که چه سبب است که هیچ گونه برگ مرگ ندارم؟» گفت، «مال داری؟» گفت، «دارم» گفت، «از پیش بفرست یعنی به صدقه بده که دل مرد با آن مال به هم باشد. اگر بگذارد خواهد که بماند و اگر بفرستد خواهد که برود». و گفت، «دوستان آدمی سه اند: یکی با وی وفا کند تا به مرگ و یکی تا به کنار گور و یکی تا به قیامت. آن که تا مرگ بیش وفا ندارد مال است و آن که تا به لب گور بیش وفا ندارد اهل وفرزند و قرابت است و آن که تا به قیامت با وی بود کردار وی بود.» و گفت، «چون آدمی بمیرد مردمان گویند چه باز گذاشت و فرشتگان گویند چه از پیش بفرستاد؟» و گفت، «ضیاع مسازید که آنگاه دنیا را دوست گیرید».
هوش مصنوعی: یکی از شنوندگان پیامبر (ص) از ایشان پرسید که چرا هیچ نشانه‌ای از مرگ در زندگی‌اش احساس نمی‌کند. پیامبر در پاسخ گفت: «آیا مالی داری؟» او گفت: «بله، دارم.» پیامبر فرمود: «باید از آن پیش بفرستی، یعنی صدقه بدهی، تا دل مرد به آن مال وابسته نشود. اگر انسان دارایی‌اش را نگه دارد، دوست دارد در این دنیا بماند و اگر آن را از خود دور کند، می‌پذیرد که برود.» ایشان افزودند: «دوستان انسان به سه دسته تقسیم می‌شوند: یکی که تا مرگ با او وفا می‌کند، یکی تا کنار گور و یکی تا قیامت. آنچه تا مرگ وفاداری بیشتری نشان می‌دهد، مال است. آنکه تا لب قبر وفادار است، خانواده و بستگان هستند و آنچه تا قیامت با انسان می‌ماند، کردار و اعمال اوست.» پیامبر ادامه داد: «زمانی که انسان می‌میرد، مردم می‌گویند او چه چیزهایی را باقی گذاشت و فرشتگان می‌پرسند او چه چیزهایی را از خود پیش فرستاد.» و در پایان فرمود: «دنیا را اسیر نکنید، تا زمانی که به آن عشق ورزید، به شما آسیب نرساند.»
و حواریان فرا عیسی (ع) گفتند، «سبب چیست که تو بر آب می روی و ما نمی توانیم؟» گفت، «قدر زر و سیم اندر دل شما چگونه است؟» گفتند، «نیکو»، گفت، «نزدیک من با خاک برابر است».
هوش مصنوعی: حواریان از عیسی (ع) پرسیدند، «چرا تو می‌توانی بر روی آب راه بروی اما ما نمی‌توانیم؟» عیسی پاسخ داد، «در دل شما نسبت به طلا و نقره چه احساسی دارید؟» آن‌ها گفتند، «احساس خوبی داریم.» عیسی گفت، «این احساس من نسبت به خاک است و برای من با آن برابر است.»
آثار یکی بودردا رضی الله عنه را برنجانید. گفت، «بارخدایا تندرستی و عمر دراز و مال بسیارش ارزانی دار». و این بدترین دعاهاست که هرکه را این دادند لابد بطر و غفلت وی را از آخرت غافل کند و هلاک شود. و علی (ع) درمی بر کف دست نهاد و گفت، «تو آنی که تا از دست من نروی مرا هیچ سود نکنی». و حسن بصری رحمهم الله گوید، به خدای که هیچ کس زر و سیم را عزیز نداشت که نه خدای سبحانه و تعالی وی را خوار و ذلیل نکرد». و چنین گفته اند که اول درم و دینار که در دنیا بزدند ابلیس آن را برگرفت و در چشم مالید و بوسه همی داد و همی گفت، «هرکه تو را دوست دارد بنده من است».
هوش مصنوعی: آثار یکی از صحابه پیامبر را ذکر کرده‌اند که دعا کرده است: «بار خدایا، به او سلامتی و عمر طولانی و مال فراوان بده». اما این نوع دعاها برعکس آنچه تصور می‌شود، می‌تواند بدترین دعاها باشد، زیرا کسی که این نعمت‌ها را دریافت کند، ممکن است به غفلت و بطر دچار شود و از یاد آخرت غافل گردد و به نابودی برسد. همچنین علی (ع) دست بر روی کف دستش نهاد و گفت: «تو آنی که تا از دست من نروی، برای من سودی نخواهی داشت». حسن بصری نیز گفته که هیچ کس به طلا و نقره عزتی نبخشید جز اینکه خداوند او را خوار و ذلیل کرده است. بر اساس برخی روایات، ابلیس اولین بار سکه‌های طلا و نقره را گرفت و به آن‌ها عشق ورزید و گفت: «هر کس تو را دوست داشته باشد، بنده من است».
و یحیی بن معاذ رحمهم الله گوید، «دینار و درم کژدم است. دست به وی مبرید تا افسون وی بندانید، اگرنه زهر وی تو را هلاک کند». گفتند، «افسون وی چیست؟» گفت، «دخلی از حلال بود و خرجی به حق». و مسلمه بن عبدالملک اندر نزدیک عمر بن عبدالعزیز شد وقت وفات وی و گفت، «یا امیر المومنین! کاری بکردی که هیچ کس نکرده است. سیزده فرزند داری و ایشان را درمی و دیناری بنگذاشتی». گفت، «مرا راست باز نشانید». وی را بازنشاندند. گفت، «ملک ایشان را به دیگری ندادم و ملک دیگری به ایشان ندادم. و فرزندان من از دو بیرون نه اند: یا شایسته و مطیع باشند یا ناشایسته. آن که شایسته و مطیع حق سبحانه و تعالی باشد، وی را خود حق سبحانه و تعالی بسنده است و اگر ناشایسته است به هر صفت که افتد باک ندارم».
هوش مصنوعی: یحیی بن معاذ می‌فرماید که دینار و درم مانند کژدُم هستند و باید از آن‌ها دوری کرد تا آسیب نرسانند، چون در غیر این صورت سمّ آن‌ها انسان را نابود می‌کند. وقتی از او پرسیدند افسون این موضوع چیست، پاسخ داد که افسون این است که با درآمد حلال خرج شود و صرف امور صحیح گردد. همچنین مسلمه بن عبدالملک زمانی که عمر بن عبدالعزیز در حال احتضار بود، به او گفت: "ای امیر المؤمنین! شما کاری انجام دادید که هیچ‌کس نتوانسته است. سیزده فرزند دارید و هیچ دیناری برای آن‌ها باقی نگذاشتید." عمر پاسخ داد: "اجازه دهید توضیح دهم." پس از آن گفت: "من ملک و دارایی را به فرزندان خود ندادم، بلکه آن‌ها دو دسته هستند: یا شایسته و مطیع خدا هستند که خود خداوند به آن‌ها کافی است، یا ناشایسته که در این صورت من نگران نیستم."
و محمد بن کعب القرضی رحمهم الله مال بسیار داشت. گفتند، «برای کودکان بگذار». گفت، «نه که این مال برای خویش بگذارم نزد حق سبحانه تعالی و خدای را سبحانه و تعالی بگذارم برای فرزندان تا ایشان را خود نیکو دارد». و یحیی بن معاذ گوید، «دو معصیت است مالدار را به وقت مرگ که هیچ کس را آن نیست. یکی آن که مال همه از وی فرا ستانند. دیگر آن که وی را به همه بگیرند. و نعوذ بالله من ذلک».
هوش مصنوعی: محمد بن کعب القرضی رحمه الله دارای ثروت زیادی بود. به او گفتند که این دارایی را برای فرزندانش بگذارد. او پاسخ داد که نمی‌خواهد این ثروت را برای خود نگه دارد، بلکه آن را نزد خداوند بگذارد و به خدا توکل کند تا او برای فرزندانش کارهای نیکو کند. یحیی بن معاذ می‌گوید که زمانی که ثروتمندی بمیرد، دو معصیتی وجود دارد که مخصوص اوست و برای هیچ کس دیگر نیست: یکی اینکه دارایی او از دستش خارج می‌شود و دیگری اینکه همه چیز از او گرفته می‌شود. از خداوند به این وضعیت پناه می‌برم.