گنجور

بخش ۷۰ - آداب سماع

بدان که در سماع سه چیز باید نگاه داشت: زمان و مکان و اخوان. که هر وقت دلمشغولی باشد یا وقت نماز بود یا وقت طعام خوردن و یا وقتی بود که دلها بیشتر پراکنده بود و مشغول باشد، سماع بی فایده بود.

اما مکان چون راه گذری باشد، یا جایی ناخوش و تاریک بود یا به خانه ظالمی بود، همه وقت شوریده بود.

اما اخوان آن بود که هرکه حاضر بود اهل سماع بود. و چون متکبری از اهل دنیا حاضر بود یا قرای منکر باشد یا متکلفی حاضر بود که وی هر زمان به تکلف حال و رقص کند یا قومی از اهل غفلت حاضر باشند که ایشان سماع بر اندیشه باطل کنند یا به حدیث بیهده مشغول باشند و به هر جانبی می نگرند و به حرمت نباشند یا قومی از زنان نظارگی باشند و در میان قوم جوانان باشند، اگر از اندیشه یکدیگر خالی نباشند، این چنین سماع به کار نیاید. معنی این که جنید گفته است که در سماع زمان و مکان و اخوان شرط است این است.

اما نشستن به جایی که زنان جوان به نظاره آیند و مردان جوان باشند از اهل غفلت که شهوت بر ایشان غالب بود، حرام بود که سماع در این وقت آتش شهوت از هر دو جانب تیز کند. و هر کسی به شهوت به جانبی نگرد و باشد نیز که دل آویخته شود و آن تخم بسیاری فسق و فساد شود. هرگز چنین سماع نباید کرد.

پس چون کسانی که اهل سماع باشند و به سماع نشینند، ادب آن است که همه سر در پیش افکنند و در یکدیگر ننگرند و دست و سر نجنبانند و به تکلف هیچ حرکت نکنند بلکه چنان که در تشهد نماز نشینند و همه دل با حق تعالی دارند و منتظر آن باشند که چه فتوح پدید آید از غیبت به سبب سماع و خویشتن نگاه دارند تا به اختیار برنخیزند و حرکت نکنند و چون کسی به سبب غلبات وجد برخیزد با وی موافقت کنند، اگر دستارش بیفتد دستارها بنهد و این همه اگرچه بدعت است و از صحابه و تابعین نقل نکرده اند، لیکن نه هرچه بدعت بود نشاید که بسیار بدعت نیکو باشد که شافعی می گوید، «جماعت در تراویج وضع عمر رضی الله عنه است.» و این بدعتی نیکوست. پس بدعت مذموم آن بود که بر مخالفت سنتی بود، اما حسن خلق و دل مردمان شاد کردن در شرع محمود است. و هر قومی را عادتی باشد و با ایشان مخالفت کردن در اخلاق ایشان بدخویی باشد. و رسول (ص) گفته است، «خالق الناس باخلاقهم. با هر کسی زندگانی بر وفق عادت و خوی وی کن»، چون این قوم بدین موافقت شاد شوند و از این مخالفت مستوحش شوند، موافقت از سنت بود و صحابه مر رسول (ص) را بر پای نخاستندی که وی آن را کاره بود، لیکن چون جایی عادت بیند که برناخستن موحش بود، برخاستن بر پای دلخوشی را اولیتر که عادت عرب دیگر است و عادت عجم دیگر، والله اعلم.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که در سماع سه چیز باید نگاه داشت: زمان و مکان و اخوان. که هر وقت دلمشغولی باشد یا وقت نماز بود یا وقت طعام خوردن و یا وقتی بود که دلها بیشتر پراکنده بود و مشغول باشد، سماع بی فایده بود.
هوش مصنوعی: برای سماع باید به سه نکته توجه کرد: زمان، مکان و جمع دوستان. اگر در زمانی که دل‌ها مشغول کار دیگری است، مثل زمان نماز یا خوردن غذا، یا زمانی که افراد پراکنده و مشغول هستند، سماع انجام شود، تأثیر خاصی نخواهد داشت.
اما مکان چون راه گذری باشد، یا جایی ناخوش و تاریک بود یا به خانه ظالمی بود، همه وقت شوریده بود.
هوش مصنوعی: اما اگر مکان مانند یک مسیر عبوری باشد، یا جایی ناراحت‌کننده و تاریک باشد و یا به خانه فردی ظالم مربوط شود، همیشه فضایی آشفته و بی‌نظم خواهد داشت.
اما اخوان آن بود که هرکه حاضر بود اهل سماع بود. و چون متکبری از اهل دنیا حاضر بود یا قرای منکر باشد یا متکلفی حاضر بود که وی هر زمان به تکلف حال و رقص کند یا قومی از اهل غفلت حاضر باشند که ایشان سماع بر اندیشه باطل کنند یا به حدیث بیهده مشغول باشند و به هر جانبی می نگرند و به حرمت نباشند یا قومی از زنان نظارگی باشند و در میان قوم جوانان باشند، اگر از اندیشه یکدیگر خالی نباشند، این چنین سماع به کار نیاید. معنی این که جنید گفته است که در سماع زمان و مکان و اخوان شرط است این است.
هوش مصنوعی: به طور کلی، افرادی که در مراسم سماع حضور دارند باید از حالت‌های خاصی برخوردار باشند. اگر فردی از اهل دنیا، متکبر یا غیرمعتبر باشد، یا افرادی باشند که در حواشی بی‌ارزش غوطه‌ورند، این‌ها باعث می‌شود که سماع به درستی برگزار نشود. همچنین، افرادی که به صورت تصنعی و بدون حال در مراسم شرکت کنند یا گروهی از زنان که در کنار جوانان حاضرند و تنها مشغول تماشای یکدیگر هستند، نیز نمی‌توانند اثری از سماع بگیرند. به عبارتی، برای اینکه سماع تاثیرگذار باشد، شرایطی از جمله زمان، مکان و همزمانی حضور مناسب افراد ضروری است.
اما نشستن به جایی که زنان جوان به نظاره آیند و مردان جوان باشند از اهل غفلت که شهوت بر ایشان غالب بود، حرام بود که سماع در این وقت آتش شهوت از هر دو جانب تیز کند. و هر کسی به شهوت به جانبی نگرد و باشد نیز که دل آویخته شود و آن تخم بسیاری فسق و فساد شود. هرگز چنین سماع نباید کرد.
هوش مصنوعی: نشستن در جایی که زنان و مردان جوان حضور دارند و همچنین افرادی که تحت تأثیر شهوت هستند، ممنوع است. زیرا چنین وضعیتی باعث افزایش شهوت از هر دو طرف می‌شود و ممکن است که دل‌ها به هم وابسته شوند و زمینه‌ساز بسیاری از فسادها و گناه‌ها گردد. در نتیجه، برگزاری چنین مجالسی جایز نیست.
پس چون کسانی که اهل سماع باشند و به سماع نشینند، ادب آن است که همه سر در پیش افکنند و در یکدیگر ننگرند و دست و سر نجنبانند و به تکلف هیچ حرکت نکنند بلکه چنان که در تشهد نماز نشینند و همه دل با حق تعالی دارند و منتظر آن باشند که چه فتوح پدید آید از غیبت به سبب سماع و خویشتن نگاه دارند تا به اختیار برنخیزند و حرکت نکنند و چون کسی به سبب غلبات وجد برخیزد با وی موافقت کنند، اگر دستارش بیفتد دستارها بنهد و این همه اگرچه بدعت است و از صحابه و تابعین نقل نکرده اند، لیکن نه هرچه بدعت بود نشاید که بسیار بدعت نیکو باشد که شافعی می گوید، «جماعت در تراویج وضع عمر رضی الله عنه است.» و این بدعتی نیکوست. پس بدعت مذموم آن بود که بر مخالفت سنتی بود، اما حسن خلق و دل مردمان شاد کردن در شرع محمود است. و هر قومی را عادتی باشد و با ایشان مخالفت کردن در اخلاق ایشان بدخویی باشد. و رسول (ص) گفته است، «خالق الناس باخلاقهم. با هر کسی زندگانی بر وفق عادت و خوی وی کن»، چون این قوم بدین موافقت شاد شوند و از این مخالفت مستوحش شوند، موافقت از سنت بود و صحابه مر رسول (ص) را بر پای نخاستندی که وی آن را کاره بود، لیکن چون جایی عادت بیند که برناخستن موحش بود، برخاستن بر پای دلخوشی را اولیتر که عادت عرب دیگر است و عادت عجم دیگر، والله اعلم.
هوش مصنوعی: کسانی که به سماع (نغمه‌خوانی و موسیقی معنوی) علاقه‌مند هستند، باید ادب و آداب خاصی را رعایت کنند. این افراد باید سرهای خود را پایین بیندازند، به یکدیگر نگاه نکنند و دست و سر خود را بدون ضرورت حرکت ندهند. آن‌ها باید به طور کامل در دل با خداوند تمرکز کنند و منتظر نمایان شدن رحمت الهی از طریق سماع باشند. هر فرد باید خود را کنترل کند تا بدون اختیار از جای خود بلند نشود و حرکتی انجام ندهد. اگر شخصی به دلیل شور و نشاط برخواسته شود، دیگران باید با او هم‌راستا شوند. در این شرایط، اگر چیزی مانند عمامه کسی بیافتد، باید آن را بر روی سر خود بگذارند. اگرچه چنین رفتاری ممکن است به عنوان بدعت شناخته شود و از صحابه و تابعین نقل نشده باشد، اما همیشه همه بدعت‌ها مذموم نیستند. برخی بدعت‌ها به شکل نیکو هستند. به عنوان مثال، شافعی در مورد جماعت در نماز تراویح بر اساس روش عمر (رض) صحبت کرده است که به نوعی بدعت خوب محسوب می‌شود. بنابراین، بدعت مذموم آن است که با سنت‌های پیشین در تضاد باشد، اما حسن خلق و شادی مردم در چارچوب دین امری پسندیده به شمار می‌آید. هر قومی آداب و رفتار خاص خود را دارد و ناپسند است اگر کسی با این آداب مخالفت کند. پیامبر (ص) نیز فرمودند که باید با مردم طبق اخلاق و عاداتشان رفتار کرد. اگر قوم خاصی با این هماهنگی خوشحال شوند و از مخالفت نگران شوند، این همسویی با سنت‌ها به حساب می‌آید. اصحاب پیامبر (ص) نیز در این مورد رفتارهایی داشتند که نشان‌دهنده احترام به عادات دیگران بود.