گنجور

بخش ۶۵ - باب دوم

بر وی واجب بود که علم رخصت سفر بیاموزد که اگر چه عزم دارد که کار به رخصت نکند، باشد که به ضرورت بدان محتاج بود و علم قبله و وقت نماز بباید آموخت.

و سفر را در طهارت دو رخصت است: یکی مسح موزه و دیگر تیمم. و در نماز دو: قصر و جمیع، و در سنت بود: بر ستور گزاردن و در رفتن گزاردن و در روزه یکی و آن فطر است و این هفت رخصت است:

رخصت اول

مسح موزه: هرکه بر طهارتی تمام موزه پوشید، آنگاه حدث کرد، وی را شاید که بر موزه مسح کشد تا آنگاه که از وقت حدث سه شبانه روز بگذرد. و اگر مقیم باشد یک شبانروز، به پنج شرط.

یکی آن که طهارت تمام کند آنگاه موزه پوشد. اگر یک پای بشوید و در موزه کند پیش از آن که دیگر پای بشوید، نزدیک شافعی این نشاید، پس چون دیگر پای بشوید و در موزه کند، باید که اول پای از موزه بیرون کند و باز درپوشد.

دوم آن که موزه چنان بود که بر وی عادت بود اندکی رفتن، اگر چرم ندارد روا نبود.

سوم آن که تا کعب موزه درست بود، اگر در مقابله محل فرض چیزی پیدا شود یا سوراخ دارد، نشاید نزدیک شافعی و نزدیک مالک آن است که اگرچه دریده بود، چون بر وی بتوان رفتن روا بود. و این قولی قدیم است شافعی را، و نزدیک ما این اولیتر است که موزه در راه بسیار بدرد و دوختن آن به هر وقتی ممکن نباشد.

چهارم آن که موزه از پای بیرون نکند اگر مسح کرد و اگر بیرون کند، اولیتر آن بود که طهارت از سر گیرد و اگر به پای شستن اقتصار کند، ظاهر آن است که روا باشد.

پنجم آن که مسح بر ساق نکند، بلکه در مقابله قدم کند بر پشت پای و اگر به یک انگشت مسح کند کفایت بود و به سه انگشت اولیتر بود و یک بار بیش مسح نکند و چون پیش از آن که بیرون شود مسح کشد بر یک شبانه روز اقتصار کند. و سنت آن است که هرکه موزه در پای خواهد کرد، نخست نگوسار کند، یک روز رسول (ص) موزه در پای کرد. کلاغی آن دیگر موزه در ربود از وی و بیفشاند. ماری از درون موزه بیرون افتاد، رسول (ص) گفت، «هرکه به خدای تعالی و به قیامت ایمان دارد، گو موزه در پای مکن تا آنگاه که بیفشاند».

رخصت دوم

تیمم است و تفصیل این در طهارت گفته ایم.

رخصت سیم

آن است که هر فریضه ای که چهار رکعت است دو رکعت کند، لیکن به چهار شرط.

یکی آن که در وقت گزارد. اگر قضا شود، درست آن است که قصر نشاید.

دوم آن که نیت قصر کند و اگر نیت تمام کند یا در شک افتد که نیت تمام کرد یا نه، لازم آید که تمام کند.

سیم آن که به کسی اقتدا نکند که وی تمام می کند. اگر بکند وی را نیز لازم آید که تمام کند، بلکه اگر گمان برد که امام مقیم است و تمام خواهد کرد و او در شک بود وی را تمام کردن لازم است که مسافر را باز توان دانست، اما چون دانست که مسافر است، اگر در شک بود که امام قصر خواهد کرد، وی را روا بود که قصر کند، اگر چه امام قصر نکند که نیت پوشیده بود و دانستن آن شرط نتوان کرد.

چهارم آن که سفر دراز بود و مباح و سفر کسی که به راه زدن رود یا به طلب ادرار حرام شود، یا بی دستوری مادر و پدر شود، حرام بود و رخصت در وی روا نبود. و همچنین کسی که از وام خواه بگریزد و دارد که بدهد. و در جمله سفر برای غرضی بود، چون آن غرض که باعث وی است حرام بود.

و سفر دراز آن باشد که شانزده فرسنگ بود و در کم از این قصر نشاید و هر فرسنگی دوازده هزار گام بود و اول سفر آن بود که از عمارت شهر بیرون شود، اگرچه از خرابه ها و بستانها بیرون نشده باشد و آخر سفر آن بود که به عمارت وطن رسد یا در شهر دیگر عزم اقامت کند سه روز یا زیادت بیرون از روز درشدن و بیرون آمدن. و اگر عزم نکند، ولیکن در بند گزاردن کارها بود و نداند که کی گزارده شود و هر روزی چشم می دارد تا گزارده شود و زیادت از سه روز تاخیر رود، بر یک قول که به قیاس نزدیکتر است، روا بود که قصر می کند که او همچون مسافر است که به دل قرار نگرفته است و عزم قرار ندارد.

رخصت چهارم

جمع است و روا بود در سفر دراز مباح که نماز پیشین تاخیر کند تا با نماز دیگر به هم کند و نماز دیگر تقدیم کند و یا پیشین به هم بگزارد و نماز شام و خفتن همچنین. و چون نماز دیگر با پیشین به هم کند، باید که اول نماز پیشین کند، آنگاه نماز دیگر. و اولیتر آن بود که سنتها به جای آرد تا فضیلت آن فوت نشود که فایده سفر بدان برنیاید. ولیکن اگر خواهد، سنتها بر پشت ستور می کند یا در میان رفتن. و ترتیب آن بود که اول چهار رکعت که سنت نماز پیشین است بکند و آنگاه آن چهار رکعت که سنت است پیش از عصر بگزارد، آنگاه بانگ نماز و قامت کند و فریضه پیشین بگزارد، آنگاه قامت کند و اگر تیمم می کند اعادت می کند و فریضه نماز دیگر بکند و میان هردو نماز پیش از تیمم و قامت روزگار نبرد. آنگاه آن دو رکعت سنت که پس از نماز پیشین است پس از نماز دیگر بکند. و چون ظهر تاخیر کند تا عصر، همچنین کند و اگر بکرد و پیش از فرو شدن آفتاب به شهر رسید عصر باز نکند. و حکم نماز شام و خفتن همچنین است و بر یک قول جمع در سفر کوتاه نیز روا بود.

رخصت پنجم

آن که سنت بر پشت ستور روا بود و واجب نبود که روی به قبله دارد، بلکه راه به دل قبله است، اگر به قصد آن راه بگرداند در میان نماز و نه به سوی قبله گرداند – نماز باطل شود. و اگر به سهو بود یا ستور حرونی کند، زیان ندارند و رکوع و سجود به اشارت می کند و پشت خم می کند و در سجود خم زیادت دهد و چندان شرط نیست که در خطر باشد که بیفتد. و اگر در مرقد بود، رکوع و سجود تمام بکند.

رخصت ششم

آن که می رود و نماز سنت می کند و در ابتدای تکبیر روی به قبله کند که بر وی آسان بود و بر کسی که راکب بود دشوار بود و رکوع و سجود به اشارت می کند و در وقت تشهد می رود و التحیات می خواند و نگاه دارد تا پای بر نجاست ننهد، و بر وی واجب نیست نجاسات که در راه بود از راه بگردد و بر خویشتن راه دشوار کند. و هرکه از دشمن بگریزد یا در صف قتال بود یا از گرگ می گریزد، وی را روا بود که فریضه کند در رفتن یا بر پشت ستور، همچنین که در سنت گفتیم و قضا واجب نیاید.

رخصت هفتم

روزه گشادن است. و مسافر که نیت روزه کرده باشد، اگر بگشاید روا بود و اگر پس از صبح از شهر بیرون آید روا نباشد که بگشاید و اگر بگشاید پس به شهر رسد، روا باشد که در شهر برود نان خورد، و اگر نگشاده بود که به شهر رسد، روا نبود که بگشاید، و قصر کردن فاضلتر از تمام کردن تا از شبهت خلاف بیرون آید که نزدیک ابوحنیفه اتمام روا نبود، اما روزه داشتن فاضلتر از افطار تا در خطر قضا نیفتد، مگر که بر خویشتن ترسد و طاقت ندارد، آنگاه گشادن فاضلتر.

و از این هفت رخصت، سه در سفر دراز روا بود: قصر و فطر و مسح و سه در سفر کوتاه نیز روا بود: سنت کردن بر پشت ستور در رفتن و جمعه ناکردن و تیمم کردن بی قضای نماز، اما در جمع میان دو نماز خلاف است و ظاهر آن است که در سفر کوتاه نشاید. این علمها لابد بود مسافر را آموختن پیش از سفر، چون در سفر کسی نخواهد بود که از وی بیاموزد به وقت حاجت و علم و دلایل قبله و دلیل وقت نمازها نیز بباید آموخت چون در راه دیه ها نباشد که محراب پوشیده نماند. و این مقدار باید بداند که به وقت نماز پیشین آفتاب به کجا باشد و چون روی به قبله کنی و به وقت فرو شدن و برآمدن چگونه باشد و قلب و قطب چگونه افتد و چون در راه کوهی باشد بداند که بر دست راست قبله بود یا بر دست چب. از این مقدار چاره نبود که بداند.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر وی واجب بود که علم رخصت سفر بیاموزد که اگر چه عزم دارد که کار به رخصت نکند، باشد که به ضرورت بدان محتاج بود و علم قبله و وقت نماز بباید آموخت.
هوش مصنوعی: او باید آداب سفر را بیاموزد، زیرا حتی اگر قصد نداشته باشد از رخصت سفر استفاده کند، ممکن است در مواقع ضروری به آن نیاز پیدا کند. همچنین، باید نحوه شناسایی قبله و زمان نماز را نیز یاد بگیرد.
و سفر را در طهارت دو رخصت است: یکی مسح موزه و دیگر تیمم. و در نماز دو: قصر و جمیع، و در سنت بود: بر ستور گزاردن و در رفتن گزاردن و در روزه یکی و آن فطر است و این هفت رخصت است:
هوش مصنوعی: در سفر دو نوع اجازه برای طهارت وجود دارد: یکی مسح بر موزه و دیگری تیمم. در نمازی که باید خوانده شود، دو حالت وجود دارد: قصر و تمام نماز. در سنت هم در سوار شدن بر مرکب و در مسیر رفتن رعایت می‌شود. در مورد روزه نیز تنها موردی که وجود دارد، روزه فطر است. به طور کلی این هفت مورد از جمله رخصت‌ها یا تسهیلاتی هستند که در این زمینه وجود دارند.
مسح موزه: هرکه بر طهارتی تمام موزه پوشید، آنگاه حدث کرد، وی را شاید که بر موزه مسح کشد تا آنگاه که از وقت حدث سه شبانه روز بگذرد. و اگر مقیم باشد یک شبانروز، به پنج شرط.
هوش مصنوعی: اگر شخصی با وضو موزه به پا داشته باشد و سپس حدثی از او سر بزند، می‌تواند بر روی موزه‌اش مسح بکشد تا اینکه سه شبانه روز از لحظه‌ای که حدث رخ داده بگذرد. اما اگر در همان محل اقامت داشته باشد، می‌تواند به مدت یک روز بر روی موزه‌اش مسح بکشد اما این کار پنج شرط دارد.
یکی آن که طهارت تمام کند آنگاه موزه پوشد. اگر یک پای بشوید و در موزه کند پیش از آن که دیگر پای بشوید، نزدیک شافعی این نشاید، پس چون دیگر پای بشوید و در موزه کند، باید که اول پای از موزه بیرون کند و باز درپوشد.
هوش مصنوعی: یکی از مسائل فقهی این است که شخص باید ابتدا وضو بگیرد و سپس جوراب بپوشد. اگر یک پا را بشوید و قبل از شستن پای دیگر جوراب را بپوشد، این عمل از نظر فقهی مورد تایید شافعی نیست. بنابراین، هنگامی که پای دیگر را می‌شوید و قصد پوشیدن جوراب را دارد، باید ابتدا پایش را از جوراب بیرون بیاورد و سپس دوباره آن را بپوشد.
دوم آن که موزه چنان بود که بر وی عادت بود اندکی رفتن، اگر چرم ندارد روا نبود.
هوش مصنوعی: دومین نکته این است که موزه به گونه‌ای بود که معمولاً کمی از آن بازدید می‌شد. اگر چرم وجود نداشت، بازدید از آن منطقی نبود.
سوم آن که تا کعب موزه درست بود، اگر در مقابله محل فرض چیزی پیدا شود یا سوراخ دارد، نشاید نزدیک شافعی و نزدیک مالک آن است که اگرچه دریده بود، چون بر وی بتوان رفتن روا بود. و این قولی قدیم است شافعی را، و نزدیک ما این اولیتر است که موزه در راه بسیار بدرد و دوختن آن به هر وقتی ممکن نباشد.
هوش مصنوعی: سوم اینکه تا زمانی که کفش سالم باشد، اگر در جایی که قرار است قرار بگیرد، مشکلی یا سوراخی وجود داشته باشد، طبق نظر شافعی و مالک، نباید به آن نزدیک شد، حتی اگر آسیب دیده باشد، زیرا رفتن بر روی آن جایز است. این نظر یکی از نظرات قدیمی شافعی محسوب می‌شود. اما نظر ما این است که بهتر است اگر کفش در وضعیت بسیار بدی قرار دارد و امکان دوخت آن در هر زمانی وجود ندارد، به آن توجه کنیم.
چهارم آن که موزه از پای بیرون نکند اگر مسح کرد و اگر بیرون کند، اولیتر آن بود که طهارت از سر گیرد و اگر به پای شستن اقتصار کند، ظاهر آن است که روا باشد.
هوش مصنوعی: چهارم اینکه موزه را نباید از پا خارج کرد اگر کسی مسح کند. اگر موزه را بیرون کند، بهتر این است که ابتدا طهارت را انجام دهد. اما اگر فقط به شستن پاها اکتفا کند، به نظر می‌رسد که این عمل درست باشد.
پنجم آن که مسح بر ساق نکند، بلکه در مقابله قدم کند بر پشت پای و اگر به یک انگشت مسح کند کفایت بود و به سه انگشت اولیتر بود و یک بار بیش مسح نکند و چون پیش از آن که بیرون شود مسح کشد بر یک شبانه روز اقتصار کند. و سنت آن است که هرکه موزه در پای خواهد کرد، نخست نگوسار کند، یک روز رسول (ص) موزه در پای کرد. کلاغی آن دیگر موزه در ربود از وی و بیفشاند. ماری از درون موزه بیرون افتاد، رسول (ص) گفت، «هرکه به خدای تعالی و به قیامت ایمان دارد، گو موزه در پای مکن تا آنگاه که بیفشاند».
هوش مصنوعی: پنجم این که باید بر روی ساق پا مسح نکند، بلکه باید بر پشت پا مسح کند و اگر فقط با یک انگشت مسح کند کافی است و اگر با سه انگشت مسح کند بهتر است و نباید بیشتر از یک بار این کار را انجام دهد. همچنین وقتی که پیش از بیرون رفتن، بر پا مسح می‌کند، باید به یک شبانه‌روز اکتفا کند. سنت این است که هر کس موزه به پا می‌کند، ابتدا باید غسل کند. روزی پیامبر (ص) موزه به پا کرد و کلاغی آن را از پا ربود و به زمین انداخت. ماری از درون موزه بیرون افتاد و پیامبر (ص) فرمود: «هر کس به خداوند متعال و قیامت ایمان دارد، نباید موزه به پا کند تا زمانی که آن موزه به زمین افتد».
تیمم است و تفصیل این در طهارت گفته ایم.
هوش مصنوعی: تیمم نوعی پاکسازی است و جزئیات مربوط به آن را در بخش مربوط به طهارت توضیح داده‌ایم.
رخصت سیم
هوش مصنوعی: رخصت سیم به معنای اجازه یا مجوزی برای استفاده از منابع یا امکاناتی خاص است. این عبارت ممکن است در زمینه‌های مختلفی مانند امور مالی، حرفه‌ای یا حتی اجتماعی به کار رود و نشان دهنده‌ی تایید یا پذیرش استفاده از چیزی باشد.
آن است که هر فریضه ای که چهار رکعت است دو رکعت کند، لیکن به چهار شرط.
هوش مصنوعی: هر نماز واجبی که چهار رکعت دارد، می‌تواند به دو رکعت تبدیل شود، اما این امر تحت چهار شرط خاص امکان‌پذیر است.
یکی آن که در وقت گزارد. اگر قضا شود، درست آن است که قصر نشاید.
هوش مصنوعی: یکی از نکات این است که باید در زمان مشخصی عمل کرد. اگر فراموش شود یا به تأخیر بیفتد، به درستی نمی‌توان از آن صرف‌نظر کرد.
دوم آن که نیت قصر کند و اگر نیت تمام کند یا در شک افتد که نیت تمام کرد یا نه، لازم آید که تمام کند.
هوش مصنوعی: دوم این که اگر کسی بخواهد نماز قصر بخواند، باید نیت قصر کند. اما اگر نیتش تمام باشد یا در این باره شک داشته باشد که آیا نیتش تمام بوده یا نه، باید نماز کامل را بخواند.
سیم آن که به کسی اقتدا نکند که وی تمام می کند. اگر بکند وی را نیز لازم آید که تمام کند، بلکه اگر گمان برد که امام مقیم است و تمام خواهد کرد و او در شک بود وی را تمام کردن لازم است که مسافر را باز توان دانست، اما چون دانست که مسافر است، اگر در شک بود که امام قصر خواهد کرد، وی را روا بود که قصر کند، اگر چه امام قصر نکند که نیت پوشیده بود و دانستن آن شرط نتوان کرد.
هوش مصنوعی: کسی که به دیگران اقتدا می‌کند، باید به این نکته توجه داشته باشد که امام یا پیشوای نماز ممکن است نماز را کامل بخواند. اگر کسی در مورد این موضوع دچار تردید شود، لازم است که خود او نیز نماز را کامل بخواند. اگر او مطمئن باشد که در حال مسافرت است، اما در مورد نیت امام شک داشته باشد که آیا او نماز را کوتاه می‌کند یا نه، در این صورت می‌تواند نماز خود را کوتاه کند، حتی اگر امام آن را کوتاه نکند. در اینجا نیت پیشوای نماز مهم است و نمی‌توان به راحتی آن را تشخیص داد.
چهارم آن که سفر دراز بود و مباح و سفر کسی که به راه زدن رود یا به طلب ادرار حرام شود، یا بی دستوری مادر و پدر شود، حرام بود و رخصت در وی روا نبود. و همچنین کسی که از وام خواه بگریزد و دارد که بدهد. و در جمله سفر برای غرضی بود، چون آن غرض که باعث وی است حرام بود.
هوش مصنوعی: چهارمین نکته این است که سفر طولانی و حلالی وجود دارد، اما سفرهایی که برای کارهای ناپسند مانند راه رفتن در کنار رودخانه یا به دنبال ادرار کردن انجام شود، یا بدون اجازه والدین باشد، حرام و غیرمجاز است. همچنین، فرار از کسی که از او وام گرفته‌اید و باید بدهید نیز حرام است. به طور کلی، سفر باید برای هدفی انجام شود که آن هدف نیز حرام نباشد.
و سفر دراز آن باشد که شانزده فرسنگ بود و در کم از این قصر نشاید و هر فرسنگی دوازده هزار گام بود و اول سفر آن بود که از عمارت شهر بیرون شود، اگرچه از خرابه ها و بستانها بیرون نشده باشد و آخر سفر آن بود که به عمارت وطن رسد یا در شهر دیگر عزم اقامت کند سه روز یا زیادت بیرون از روز درشدن و بیرون آمدن. و اگر عزم نکند، ولیکن در بند گزاردن کارها بود و نداند که کی گزارده شود و هر روزی چشم می دارد تا گزارده شود و زیادت از سه روز تاخیر رود، بر یک قول که به قیاس نزدیکتر است، روا بود که قصر می کند که او همچون مسافر است که به دل قرار نگرفته است و عزم قرار ندارد.
هوش مصنوعی: سفر طولانی به مسافت شانزده فرسنگ است و کمتر از این مقدار مناسب نیست. هر فرسنگ معادل دوازده هزار گام است. آغاز سفر زمانی است که از ساختمان‌های شهر خارج شویم، حتی اگر هنوز از ویرانه‌ها و باغ‌ها فاصله نگرفته باشیم. پایان سفر هنگامی است که به محل سکونت خود برسیم یا تصمیم بگیریم در شهر دیگری به مدت سه روز یا بیشتر بمانیم، به جز زمانی که در حال ورود و خروج هستیم. اگر تصمیمی برای ماندن نداشته باشیم اما درگیر کارها باشیم و ندانیم کی آن‌ها انجام می‌شود، هر روز منتظر خواهیم بود تا کارها به نتیجه برسند و اگر بیش از سه روز تأخیر بیفتد، در یک نظر این قابل قبول است که بگوییم او مانند مسافری است که هنوز در دلش برای ماندن تصمیم نگرفته است.
جمع است و روا بود در سفر دراز مباح که نماز پیشین تاخیر کند تا با نماز دیگر به هم کند و نماز دیگر تقدیم کند و یا پیشین به هم بگزارد و نماز شام و خفتن همچنین. و چون نماز دیگر با پیشین به هم کند، باید که اول نماز پیشین کند، آنگاه نماز دیگر. و اولیتر آن بود که سنتها به جای آرد تا فضیلت آن فوت نشود که فایده سفر بدان برنیاید. ولیکن اگر خواهد، سنتها بر پشت ستور می کند یا در میان رفتن. و ترتیب آن بود که اول چهار رکعت که سنت نماز پیشین است بکند و آنگاه آن چهار رکعت که سنت است پیش از عصر بگزارد، آنگاه بانگ نماز و قامت کند و فریضه پیشین بگزارد، آنگاه قامت کند و اگر تیمم می کند اعادت می کند و فریضه نماز دیگر بکند و میان هردو نماز پیش از تیمم و قامت روزگار نبرد. آنگاه آن دو رکعت سنت که پس از نماز پیشین است پس از نماز دیگر بکند. و چون ظهر تاخیر کند تا عصر، همچنین کند و اگر بکرد و پیش از فرو شدن آفتاب به شهر رسید عصر باز نکند. و حکم نماز شام و خفتن همچنین است و بر یک قول جمع در سفر کوتاه نیز روا بود.
هوش مصنوعی: در سفرهای طولانی، مجاز است که نماز ظهر را تاخیر بیندازند تا با نماز عصر ترکیب شود یا برعکس. اما در صورتی که نماز عصر و ظهر با هم ترکیب شوند، ابتدا باید نماز ظهر را خواند و سپس نماز عصر را. بهتر است نمازهای مستحب را نیز در سفر به جا آورد تا از فضیلت آن‌ها بهره‌مند شوند. در صورتی که فرد خواسته باشد، می‌تواند نمازهای مستحب را در حین حرکت بر روی اسب یا در حین رفت و آمد بخواند. ترتیب آن به این صورت است که ابتدا چهار رکعت نماز مستحب ظهر خوانده شود، سپس چهار رکعت مستحب پیش از نماز عصر، و بعد از آن اذان و قیام کرده و نماز فریضه ظهر انجام شود. اگر کسی تیمم کند، باید نماز فریضه دیگر را بعد از آن بخواند و میان دو نماز نباید وقفه بیندازد. همچنین بعد از نماز ظهر مستحب نیز می‌تواند بعد از نماز عصر خوانده شود. اگر نماز ظهر را تاخیر بیندازد و پیش از غروب خورشید به شهر برسد، نماز عصر را نمی‌خواند. این قاعده درباره نماز شام و خفتن نیز صادق است و بر اساس یک قول، جمع کردن نمازها در سفرهای کوتاه نیز مجاز است.
رخصت پنجم
هوش مصنوعی: رخصت پنجم به معنای اجازه یا مجوز شماره پنج است.
آن که سنت بر پشت ستور روا بود و واجب نبود که روی به قبله دارد، بلکه راه به دل قبله است، اگر به قصد آن راه بگرداند در میان نماز و نه به سوی قبله گرداند – نماز باطل شود. و اگر به سهو بود یا ستور حرونی کند، زیان ندارند و رکوع و سجود به اشارت می کند و پشت خم می کند و در سجود خم زیادت دهد و چندان شرط نیست که در خطر باشد که بیفتد. و اگر در مرقد بود، رکوع و سجود تمام بکند.
هوش مصنوعی: کسی که بر روی حیوانی نشسته و احتیاجی نیست که به سمت قبله باشد، بلکه توجه به دل قبله اهمیت دارد. اگر در حین نماز بخواهد به قصد قبله بچرخد و نه به سوی قبله چرخاند، نماز او باطل می‌شود. اما اگر این چرخش به طور ناخواسته یا به دلیل حرکت حیوان باشد، اشکالی ندارد و می‌تواند به صورت علامت در رکوع و سجود انجام دهد. در این حالت، اگر خطر افتادن وجود ندارد، می‌تواند خم شدن را بیشتر کند و اگر دراز کشیده باشد، باید رکوع و سجود را کامل انجام دهد.
آن که می رود و نماز سنت می کند و در ابتدای تکبیر روی به قبله کند که بر وی آسان بود و بر کسی که راکب بود دشوار بود و رکوع و سجود به اشارت می کند و در وقت تشهد می رود و التحیات می خواند و نگاه دارد تا پای بر نجاست ننهد، و بر وی واجب نیست نجاسات که در راه بود از راه بگردد و بر خویشتن راه دشوار کند. و هرکه از دشمن بگریزد یا در صف قتال بود یا از گرگ می گریزد، وی را روا بود که فریضه کند در رفتن یا بر پشت ستور، همچنین که در سنت گفتیم و قضا واجب نیاید.
هوش مصنوعی: کسی که در حال حرکت، نماز سنت را انجام می‌دهد و در ابتدای تکبیر به سمت قبله می‌چرخد، اگر این کار برای او آسان باشد و برای کسی که سوار است دشوار، در رکوع و سجود حرکاتش با اشاره خواهد بود. سپس در زمان تشهد می‌ایستد و التحیات را می‌خواند و باید مراقب باشد که پاهایش بر نجاست نرود. بر او واجب نیست که اگر در مسیر خود نجاستی ببیند، مسیرش را تغییر دهد و خود را به زحمت بیندازد. همچنین، کسی که از دشمن فرار می‌کند یا در صف جنگ است یا از گرگ می‌گریزد، مجاز است که فریضه را در حال حرکت یا بر روی حیوان انجام دهد و نیازی به قضا کردن آن نیست.
رخصت هفتم
هوش مصنوعی: رخصت هفتم به معنای اجازه یا تایید شماره هفتم است.
روزه گشادن است. و مسافر که نیت روزه کرده باشد، اگر بگشاید روا بود و اگر پس از صبح از شهر بیرون آید روا نباشد که بگشاید و اگر بگشاید پس به شهر رسد، روا باشد که در شهر برود نان خورد، و اگر نگشاده بود که به شهر رسد، روا نبود که بگشاید، و قصر کردن فاضلتر از تمام کردن تا از شبهت خلاف بیرون آید که نزدیک ابوحنیفه اتمام روا نبود، اما روزه داشتن فاضلتر از افطار تا در خطر قضا نیفتد، مگر که بر خویشتن ترسد و طاقت ندارد، آنگاه گشادن فاضلتر.
هوش مصنوعی: شخصی که در سفر روزه گرفته و بعد از صبح زود از شهر خارج می‌شود، نباید روزه‌اش را باز کند. اما اگر در حین سفر روزه‌اش را باز کند و بعد به شهر برسد، می‌تواند در شهر غذا بخورد. اگر او روزه‌اش را باز نکند و به شهر برسد، دیگر نمی‌تواند روزه‌اش را بشکند. همچنین در مواردی که روزه‌دار در سفر است، بهتر است که از روزه‌اش نگذرد تا از شبهه‌های قانونی دور بماند. طبق نظر ابوحنیفه، تمام کردن روزه در سفر جایز نیست، اما نگه داشتن روزه بهتر از افطار کردن است تا در خطر قضا قرار نگیرد، مگر اینکه فرد احساس کند که نمی‌تواند ادامه بدهد و در آن صورت، باز کردن روزه بهتر است.
و از این هفت رخصت، سه در سفر دراز روا بود: قصر و فطر و مسح و سه در سفر کوتاه نیز روا بود: سنت کردن بر پشت ستور در رفتن و جمعه ناکردن و تیمم کردن بی قضای نماز، اما در جمع میان دو نماز خلاف است و ظاهر آن است که در سفر کوتاه نشاید. این علمها لابد بود مسافر را آموختن پیش از سفر، چون در سفر کسی نخواهد بود که از وی بیاموزد به وقت حاجت و علم و دلایل قبله و دلیل وقت نمازها نیز بباید آموخت چون در راه دیه ها نباشد که محراب پوشیده نماند. و این مقدار باید بداند که به وقت نماز پیشین آفتاب به کجا باشد و چون روی به قبله کنی و به وقت فرو شدن و برآمدن چگونه باشد و قلب و قطب چگونه افتد و چون در راه کوهی باشد بداند که بر دست راست قبله بود یا بر دست چب. از این مقدار چاره نبود که بداند.
هوش مصنوعی: از میان هفت رخصتی که وجود دارد، سه مورد آن مخصوص سفرهای طولانی است: قصر نماز، افطار در روز عید فطر و مسح پاها. همچنین برای سفرهای کوتاه نیز سه مورد رخصت وجود دارد: نماز سنت را هنگام سوار شدن بر مرکب به جا آوردن، ترک نماز جمعه و تیمم بدون قضا کردن نماز. اما جمع کردن دو نماز در سفر کوتاه نادرست است و به نظر می‌رسد در این نوع سفرها نباید انجام گیرد. لازم است مسافران قبل از سفر این احکام را یاد بگیرند، چرا که در زمان سفر کسی نیست که به آنها آموزش دهد. همچنین، باید درباره مسائل قبله و زمان نمازها اطلاعات کسب کنند؛ زیرا در مسیر راه ممکن است محلی برای نمازخوانی وجود نداشته باشد. لازم است فرد بداند در چه ساعتی آفتاب به کجا می‌تابد و چگونه به قبله روی آورند و همچنین از وضعیت خورشید در زمان صبح و غروب آگاه باشد. در صورت عبور از کوهی، باید بداند که قبله در سمت راست اوست یا چپ. اینها نکات ضروری است که باید فراگرفت.