گنجور

بخش ۲۶ - رکن اول (عاقد است)

باید که بازاری با پنج تن معاملت نکند: کودک و دیوانه و بنده و نابینا و حرام خوار. اما کودک که بالغ نبود، بیع وی نزدیک شافعی باطل بود، اگر چه به دستور ولی وی بود و دیوانه همچنین هرچه از ایشان بستادند، در ضمان وی بود اگر هلاک بود و هرچه به ایشان دهد و برایشان تاوان نباشد که وی ضایع کرده باشد که به ایشان داد و اما بنده، خرید و فروخت وی بی دستوری خداوند وی باطل بود و روا نبود قصاب و بقال و نابنا و غیر ایشان را که با بنده معاملت کنند تا آنگاه که از خواجه دستوری نشود یا کسی که عدل بود خبر دهد یا در شهر معروف شود که وی ماذون است، پس اگر بی دستوری چیزی از وی بستاند بر وی تاوان بود، اگر به وی دهد تاوان نتواند ستد تا آنگاه که بنده آزاد نشود.

و اما نابینا، معاملت وی باطل بود، مگر که وکیلی بینا کند، اما آنچه بستاند بر وی تاوان بود که وی مکلف و آزاد است. و اما حرام خوار چون ظالمان و دزدان و کسانی که ربوا دهند و خمر فروشند و غارت کنند و مطربی و نوحه گری کنند و گواهی دروغ دهند و رشوت ستانند، با این همه معاملت کردن روا نبود. پس اگر کند، اگر به حقیقت داند که ملک وی نیست باطل بود، اگر در شک بود نگاه کند. اگر بیشتر مال وی حلال است و آنچه حرام است کمتر است معاملت درست بود و از شبهت خالی نبود و اگر بیشتر حرام است و کمتر حلال، در ظاهر معاملت باطل نکنیم، ولیکن این شبهتی باشد به حرام نزدیک و خطر این بزرگ بود.

اما جهود و ترسا، معاملت ایشان درست بود، ولیکن باید که مصحف و بنده مسلمان به ایشان نفروشد. و اگر اهل حرب باشد سلاح به ایشان نفروشد که این معاملت بر ظاهر مذهب باطل بود و وی عاصی شود، اما اگر اباحتیان و زندیق باشند معاملت با ایشان باطل بود و حکم ایشان حکم مرتدان باشد. و هرکه خمر خوردن و با زنان نامحرم نشستن و نماز ناکردن روا دارد به شبهتی از آن هفت شبهت که در عنوان مسلمانی گفته ایم، وی زندیق بود و معاملت و نکاح وی نبندد.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باید که بازاری با پنج تن معاملت نکند: کودک و دیوانه و بنده و نابینا و حرام خوار. اما کودک که بالغ نبود، بیع وی نزدیک شافعی باطل بود، اگر چه به دستور ولی وی بود و دیوانه همچنین هرچه از ایشان بستادند، در ضمان وی بود اگر هلاک بود و هرچه به ایشان دهد و برایشان تاوان نباشد که وی ضایع کرده باشد که به ایشان داد و اما بنده، خرید و فروخت وی بی دستوری خداوند وی باطل بود و روا نبود قصاب و بقال و نابنا و غیر ایشان را که با بنده معاملت کنند تا آنگاه که از خواجه دستوری نشود یا کسی که عدل بود خبر دهد یا در شهر معروف شود که وی ماذون است، پس اگر بی دستوری چیزی از وی بستاند بر وی تاوان بود، اگر به وی دهد تاوان نتواند ستد تا آنگاه که بنده آزاد نشود.
هوش مصنوعی: در معاملات، برخی افراد نمی‌توانند به عنوان تاجر عمل کنند، از جمله کودک، دیوانه، بنده، نابینا و کسی که حرمت‌خوار است. به عنوان مثال، خرید و فروش یک کودک که به سن بلوغ نرسیده است، از نظر شافعی صحیح نیست، حتی اگر با تایید ولی او باشد. همچنین دیوانه‌ای که چیزی را بخرد، اگر آن مال از بین برود، مسئولیتش بر عهده خودش نیست. در مورد بنده، هرگونه خرید و فروش او بدون دستور صاحبش باطل است و افراد دیگر نمی‌توانند با او معامله کنند مگر اینکه صاحب او اجازه دهد یا فرد عادل دیگری این را تأیید کند. اگر بدون اجازه صاحب، چیزی از او دریافت شود، مسئولیتش با خود او خواهد بود، ولی اگر به او چیزی داده شود، مسئولیتی در قبال آن نخواهد داشت تا زمانی که بنده آزاد شود.
و اما نابینا، معاملت وی باطل بود، مگر که وکیلی بینا کند، اما آنچه بستاند بر وی تاوان بود که وی مکلف و آزاد است. و اما حرام خوار چون ظالمان و دزدان و کسانی که ربوا دهند و خمر فروشند و غارت کنند و مطربی و نوحه گری کنند و گواهی دروغ دهند و رشوت ستانند، با این همه معاملت کردن روا نبود. پس اگر کند، اگر به حقیقت داند که ملک وی نیست باطل بود، اگر در شک بود نگاه کند. اگر بیشتر مال وی حلال است و آنچه حرام است کمتر است معاملت درست بود و از شبهت خالی نبود و اگر بیشتر حرام است و کمتر حلال، در ظاهر معاملت باطل نکنیم، ولیکن این شبهتی باشد به حرام نزدیک و خطر این بزرگ بود.
هوش مصنوعی: نابینا نمی‌تواند معامله کند مگر اینکه وکیلی بینا برای او تعیین شود. اگر نابینا معامله‌ای انجام دهد، به عهده‌اش خواهد بود که آن را جبران کند چون او مکلف و آزاد است. اما افرادی مثل حرام‌خواران، ظالمان، دزدان، رباخواران، فروشندگان مشروبات الکلی، غارتگران، مطرب‌ها و نوحه‌خوان‌ها، و همچنین کسانی که گواهی دروغ می‌دهند و رشوه می‌گیرند، مجاز به انجام معاملات نیستند. اگر چنین معاملاتی انجام دهند و بدانند که آنچه می‌گیرند مال آن‌ها نیست، معامله باطل خواهد بود. اگر در این مورد شک دارند، باید توجه کنند. اگر بیشتر اموال او حلال باشد و حرام کمتر، معامله صحیح است اما دارای شبهه‌ای هم هست. اما اگر بیشتر اموال او حرام باشد و حلال کمتر، در ظاهر معامله باطل نمی‌شود، اما این شبهه به حرام نزدیک است و خطر آن بزرگ است.
اما جهود و ترسا، معاملت ایشان درست بود، ولیکن باید که مصحف و بنده مسلمان به ایشان نفروشد. و اگر اهل حرب باشد سلاح به ایشان نفروشد که این معاملت بر ظاهر مذهب باطل بود و وی عاصی شود، اما اگر اباحتیان و زندیق باشند معاملت با ایشان باطل بود و حکم ایشان حکم مرتدان باشد. و هرکه خمر خوردن و با زنان نامحرم نشستن و نماز ناکردن روا دارد به شبهتی از آن هفت شبهت که در عنوان مسلمانی گفته ایم، وی زندیق بود و معاملت و نکاح وی نبندد.
هوش مصنوعی: درست است که یهودی‌ها و مسیحی‌ها همکاری‌های صحیحی دارند، اما مسلمانی نباید قرآن یا برده‌ای مسلمان را به آن‌ها بفروشد. همچنین، اگر آن‌ها اهل جنگ باشند، نباید سلاح به آن‌ها فروخته شود، زیرا این کار با اصول دین ناسازگار است و فروشنده گناهکار خواهد بود. در مورد افرادی که از نظر فکری آزاداندیش یا بدعت‌گذار هستند، همکاری با آن‌ها نیز نادرست است و حکم آن‌ها مانند مرتدها است. هر فردی که بنوشد، با زنان بی‌حجاب هم‌صحبت شود و نماز نخواند، اگر به دلیل شبهاتی از هفت شکلی که در مورد مسلمانی ذکر شده، بر این کارها ادامه دهد، زندیق شناخته می‌شود و نه‌تنها نمی‌توان با او همکاری کرد، بلکه ازدواج با او نیز ممنوع است.