گنجور

بخش ۱۷ - آفات نکاح

و اما آفات نکاح سه است:

آفت اول آن که باشد که از طلب حلال عاجز بود، خاصه در چنین روزگار و باشد که به سبب عیال در شبهت افتد یا در حرام و آن سبب هلاک دین وی بود و آن عیال وی و هیچ فضیلت این را جبر نکند که در خبر است که بنده را به نزدیک ترازو بدارند و وی را اعمال نیکو بود، هر یکی چند کوهی، پس وی را بپرسند که عیال را از کجا نفقه کردی؟ و وی را بدین بگیرند تا همه حسنات وی بشود بدین سبب. آنگاه منادی کنند که این مرد است که عیال وی جمله حسنات وی بخورد و وی گرفتار شد و در اثر است که اول کسی که در بنده آویزد به قیامت، عیال وی باشد، گوید، «بار خدایا انصاف ما از وی بستان که ما را طعام حرام داده است و ما ندانستیم، و ما را آنچه آموختنی بود نیاموخت تا در جهل بماندیم». پس هر که را مالی میراثی نباشد یا کسبی حلال نباشد، وی را نشاید نکاح کردن، الا بدانکه یقین داند که اگر نکند در زنا افتد.

آفت دوم آن که قیام کردن به حق عیال نتوان الا به خلق نیکو و صبر کردن بر محالات ایشان و احتمال کردن رنج ایشان و به تدبیر کارهای ایشان قیام کردن و این هر کسی نتواند و باشد که ایشان را برنجاند و بدان بزهکار شود یا ضایع فروگذارد. و در خبر است، کسی که از عیال بگریزد همچون بنده گریخته باشد نماز و روزه وی مقبول نبود تا باز به نزدیک ایشان نرود و در جمله با هر آدمی نفسی است. کسی که با نفس خویش برنیاید، اولیتر آن بود که در عهده نفس دیگری نشود.

بشر حافی را گفتند، «چرا نکاح نکنی؟» گفت، «از این آیت می ترسم که : لهن مثل الذی علیهن بالمعروف» و ابراهیم ادهم گفت، «نکاح چگونه کنم که مرا به زن حاجت نیست، زنی را به خویشتن چون غره کنم؟»

آفت سوم آن که دل به اندیشه و تدبیر کار عیال مستغرق شود و از ذکر خدای تعالی و ذکر آخرت و ساختن زاد آخرت و قیامت بماند و هرچه تو را از ذکر حق تعالی مشغول کند آن سبب هلاک توست، و برای این گفت حق تعالی، «یا ایها الذین آمنوا لاتلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکرالله»، پس هر کسی که وی را قوت آن نبود که شغل عیال وی را از خدای تعالی مشغول نکند، چنان که رسول (ص) بود و داند که اگر نکاح نکند همیشه بر سر ذکر و عبادت خواهد بود و از حرام ایمن باشد، نکاح ناکردن وی را فاضلتر. و اگر زنان بترسد نکاح وی را فاضلتر و هرکه نترسد نکاح ناکردن وی را فاضلتر، خاصه کسی که بر حلال قادر بود و بر خلق و شفقت خویش ایمن بود و داند که نکاح او را از ذکر حق تعالی مشغول نخواهد کرد و نیز بر دوام مشغول بخواهد بود.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و اما آفات نکاح سه است:
هوش مصنوعی: نکاح دارای سه نوع آفت است:
آفت اول آن که باشد که از طلب حلال عاجز بود، خاصه در چنین روزگار و باشد که به سبب عیال در شبهت افتد یا در حرام و آن سبب هلاک دین وی بود و آن عیال وی و هیچ فضیلت این را جبر نکند که در خبر است که بنده را به نزدیک ترازو بدارند و وی را اعمال نیکو بود، هر یکی چند کوهی، پس وی را بپرسند که عیال را از کجا نفقه کردی؟ و وی را بدین بگیرند تا همه حسنات وی بشود بدین سبب. آنگاه منادی کنند که این مرد است که عیال وی جمله حسنات وی بخورد و وی گرفتار شد و در اثر است که اول کسی که در بنده آویزد به قیامت، عیال وی باشد، گوید، «بار خدایا انصاف ما از وی بستان که ما را طعام حرام داده است و ما ندانستیم، و ما را آنچه آموختنی بود نیاموخت تا در جهل بماندیم». پس هر که را مالی میراثی نباشد یا کسبی حلال نباشد، وی را نشاید نکاح کردن، الا بدانکه یقین داند که اگر نکند در زنا افتد.
هوش مصنوعی: یکی از مشکلات اصلی آن است که انسان در تأمین روزی حلال ناتوان باشد، خصوصاً در روزگار کنونی. این امر ممکن است به خاطر بار مسئولیت خانواده او را به سمت شبهه و حرام سوق دهد و این موضوع می‌تواند موجب نابودی دین او شود. حال آنکه هیچ فضیلت یا کار نیکی نمی‌تواند این وضعیت را جبران کند. در روایات آمده است که انسان در قیامت به اندازه اعمال نیکو خود مورد سنجش قرار می‌گیرد و از او می‌پرسند که هزینه خانواده‌اش را از کجا تأمین کرده است. اگر او در پاسخ نتواند توجیهی مناسب بیاورد، تمامی حسناتش به خاطر این موضوع از بین خواهد رفت. در نتیجه، در آن روز بنده‌ای که در قیامت به او بدگویی خواهد شد، کسی نخواهد بود جز اهل خانواده‌اش، که از خداوند خواهش خواهند کرد که از او به خاطر نفقه حرامی که به آنها داده، انتقام بگیرد. بنابراین، هرکسی که نه ارثی دارد و نه شغف حلالی برای تأمین زندگی خود، بهتر است ازدواج نکند، مگر اینکه بداند در غیر این صورت به زنا دچار خواهد شد.
آفت دوم آن که قیام کردن به حق عیال نتوان الا به خلق نیکو و صبر کردن بر محالات ایشان و احتمال کردن رنج ایشان و به تدبیر کارهای ایشان قیام کردن و این هر کسی نتواند و باشد که ایشان را برنجاند و بدان بزهکار شود یا ضایع فروگذارد. و در خبر است، کسی که از عیال بگریزد همچون بنده گریخته باشد نماز و روزه وی مقبول نبود تا باز به نزدیک ایشان نرود و در جمله با هر آدمی نفسی است. کسی که با نفس خویش برنیاید، اولیتر آن بود که در عهده نفس دیگری نشود.
هوش مصنوعی: آفت دوم این است که برای به عهده گرفتن خانواده، تنها با داشتن خلق و خوی نیکو، صبر بر مشکلات و تحمل سختی‌های آنها و تدبیر در امورشان می‌توان اقدام کرد. این کار برای هر کسی ممکن نیست و اگر فردی نتواند این کار را به درستی انجام دهد، ممکن است موجب رنجش آنها شود و به این ترتیب خود را به گناه مبتلا کند یا از آنها غافل شود. در روایتی آمده که کسی که از خانواده‌اش فرار کند، مانند یک بنده فراری است و نماز و روزه‌اش مقبول نخواهد بود، تا زمانی که دوباره به خانواده‌اش بازگردد. به طور کلی هر انسان باید با خود به خوبی کنار بیاید؛ اگر نتواند با نفس خودش هماهنگ باشد، بهتر است که به سراغ مسئولیت‌های دیگران نرود.
بشر حافی را گفتند، «چرا نکاح نکنی؟» گفت، «از این آیت می ترسم که : لهن مثل الذی علیهن بالمعروف» و ابراهیم ادهم گفت، «نکاح چگونه کنم که مرا به زن حاجت نیست، زنی را به خویشتن چون غره کنم؟»
هوش مصنوعی: بشر حافی مورد سؤال قرار گرفت که چرا ازدواج نمی‌کند، و او پاسخ داد که از آیه‌ای می‌ترسد که به نوعی به حقوق زنان اشاره دارد. همچنین ابراهیم ادهم هم در پاسخ گفت که چگونه باید ازدواج کند در حالی که به زن نیازی ندارد و نمی‌داند چگونه می‌تواند زنی را به خود جذب کند.
آفت سوم آن که دل به اندیشه و تدبیر کار عیال مستغرق شود و از ذکر خدای تعالی و ذکر آخرت و ساختن زاد آخرت و قیامت بماند و هرچه تو را از ذکر حق تعالی مشغول کند آن سبب هلاک توست، و برای این گفت حق تعالی، «یا ایها الذین آمنوا لاتلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکرالله»، پس هر کسی که وی را قوت آن نبود که شغل عیال وی را از خدای تعالی مشغول نکند، چنان که رسول (ص) بود و داند که اگر نکاح نکند همیشه بر سر ذکر و عبادت خواهد بود و از حرام ایمن باشد، نکاح ناکردن وی را فاضلتر. و اگر زنان بترسد نکاح وی را فاضلتر و هرکه نترسد نکاح ناکردن وی را فاضلتر، خاصه کسی که بر حلال قادر بود و بر خلق و شفقت خویش ایمن بود و داند که نکاح او را از ذکر حق تعالی مشغول نخواهد کرد و نیز بر دوام مشغول بخواهد بود.
هوش مصنوعی: مشکل سوم این است که فرد به فکر و مدیریت امور خانواده مشغول می‌شود و از یاد خداوند و مسائل آخرت غافل می‌شود، در حالی که باید برای آخرت خود آماده شود. هر چیزی که تو را از ذکر خدا دور کند، عامل هلاکت تو است. خداوند نیز فرموده است: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا باز ندارد." بنابراین، اگر فردی قدرت این را داشته باشد که مشغولیات زندگی‌اش او را از یاد خدا دور نکند، مانند پیامبر (ص)، خوشبخت‌تر است. او می‌داند که اگر ازدواج نکند، می‌تواند تمام وقتش را به ذکر و عبادت اختصاص دهد و از گناه دور باشد. در مقابل، اگر کسی از ازدواج می‌ترسد، آن موقع ازدواج برای او بهتر است. اما اگر به ازدواج نیازی احساس نکند و از نظر روحی هم قوی باشد، عدم ازدواج برای او مناسب‌تر خواهد بود، به خصوص اگر مطمئن باشد که ازدواج او را از یاد خدا غافل نخواهد کرد و باز هم می‌تواند در یاد خدا ثابت‌قدم باشد.