گنجور

بخش ۱۶ - باب اول

بدان که فضل نکاح به سبب فواید وی است و فواید نکاح پنج است:

فواید نکاح

فایده اول در فرزند است و به سبب فرزند چهارگونه ثواب است:

ثواب اول آن که سعی کرده باشد در آنچه محبوب حق تعالی است از وجود آدمی و تناسل وی. و هرکه حکمت آفرینش بشناسد، وی را هیچ شک نماند که این محبوب حق تعالی است که هرگاه خداوند زمینی که زراعت را شاید به بنده خویش دهد و تخم به وی دهد و جفتی گاو و آلات زراعت به وی تسلیم کند و موکلی با وی فرستد که وی را به زراعت می دارد، اگر بنده هیچ خرد دارد بداند که مقصود خداوند از این چیست، اگرچه خداوند به زبان با وی نگوید. و ایزد تعالی که رحم بیافرید و آلت مباشرت بیافرید و تخم فرزند در پشت مردان و سینه زنان بیافرید و شهوت را بر مرد و زن موکل کرد، بر هیچ عاقل پوشیده نماند که مقصود از این چیست. چون کسی تخم ضایع کند و موکل را به حیلت از خود دور کند، بی شک از راه مقصود فطرت بگردیده باشد. و برای این بود که سلف و صحابه رضوان الله علیهم اجمعین کراهیت داشته اند که عزب میرند تا معاذ را دو زن فرمان یافت در طاعون و وی را نیز طاعون پدید آمد، گفت، «مرا زن دهید پیش از آن که بمیرم، نخواهم که عزب باشم بمیرم.»

ثواب دوم آن که سعی کرده باشد در موافقت رسول (ص) تا امت وی بیشتر شود که بدان مباهات خواهد کرد. و برای این نهی کرده است از نکاح زنی که عقیم بود و وی را کودکی نبود و گفته است که حصیری در خانه افکنده باشد بهتر از زنی عقیم. و گفته است که زن زشتی که زاینده باشد بهتر از نیکویی عقیم. و بدین معلوم شود که نکاح از بهر شهوت نیست که زنی نیکو مر شهوت را شایسته تر از زشت.

ثواب سیم آن که از فرزند دعا حاصل آید که در خبر است که از جمله خیراتی که ثواب آن منقطع نشود، یکی فرزند صالح است که دعای وی پس از مرگ پدر و مادر پیوسته می باشد و به پدر و مادر می رسد. و در خبر است که دعا را بر طبقهای نور بر مردگان عرضه می کنند و بدان سبب آسایش ها می یابند.

ثواب چهارم آن بود که فرزند باشد که پیش از پدر و مادر فرمان یابد تا رنج آن مصیبت بکشد و فرزند شفیع وی گردد. رسول علیه السلام می گوید که طفل را گویند که در بهشت شو، خویش را بر خشم و اندوه بیفکند و گوید بی پدر و مادر البته در نشوم. و رسول (ص) جامه کسی بگرفت و می کشید و گفت، «چنین که تو را می کشم، طفل پدر و مادر خویش را به بهشت می کشد». و در خبر است که اطفال بر در بهشت جمع شوند و به یک بار فریاد بردارند و مادر و پدر را طلب کنند تا آنگاه که ایشان را دستوری باشد که در میان جمع شوند و هرکس دست پدر و مادر خویش گیرد و به بهشت درآرد.

و یکی از بزرگان از نکاح حذر می کرد تا شبی به خواب دید که قیامت بود و خلق در رنج تشنگی ماند و گروهی اطفال قدحهای زرین و سیمین بر دست و آب می دادند گروهی را. پس وی آب خواست، وی را ندادند، گفتند تو را در میان ما هیچ فرزند نیست. چون از خواب بیدار شد در وقت نکاح کرد.

فایده دوم در نکاح آن است که دین خویش را در حصار کند و شهوت را که آلت شیطان است از خویشتن بازکند. برای این گفت رسول (ص) که هرکه نکاح کرد، نیمه دین خود را در حصار کرد. و هرکه نکاح نکند، غالب آن بود که چشم از نظر و دل از وسوسه نگاه نتواند داشت، اگرچه فرج نگاه دارد، لیکن باید که نکاح بر نیت فرزند باشد نه برای شهوت که محبوب خدای تعالی به جای آوردن برای فرمان را نه چنان بود که برای دفع موکل را که شهوت برای آن آفریده اند تا مستحت و متقاضی بود، هرچند که در وی حکمتی هست. دیگر آن که لذتی عظیم در وی نهاده اند تا نمودار لذتهای آخرت باشد چنان که آتش آفریده اند تا رنج آن نمودار رنج آتش آخرت باشد، هرچند لذت مباشرت و رنج آتش مختصر باشد در جنب لذت و رنج آخرت و ایزد را سبحانه تعالی در هرچه آفریده است حکمتهاست و باشد که در یک چیز حکمتهای بسیار بود و آن پوشیده بود الا بر بزرگان علما.

و رسول (ص) می گوید که هر زنی که می آید شیطانی با وی باشد. چون کسی را زنی نیکو پیش آید باید که به خانه رود و با اهل خود صحبت کند در وقت که زنان همه برابر باشند در این معنی.

فایده سوم اُنس باشد به دیدار زنان و راحتی که دل را حاصل آید به سبب مجالست و مزاح با ایشان که آن آسایش سبب آن باشد که رغبت عبادت تازه گردد که مواظبت بر عبادت ملالت آرد و دل در آن گرفت شود و این آسایش آن قوت را بازآورد. و علی (ع) می گوید که رات و آسایش به یک راه از دلها باز می گیرند که دل از آن نابینا شود. و رسول (ص) وقت بودی که اندر آن مکاشفات کاری عظیم بر وی درآمدی که قالب وی طاقت نداشتی، دست بر عایشه زدی و گفتی، «کلمینی یا عایشه بامن سخن گوی»، خواستی تا قوتی دهد خود را تا طاقت کشیدن یا روحی دارد، چون وی را باز بدین عالم دادندی و آن قوت تمام شدی، تشنگی آن کار بر وی غالب شدی گفتی، «ارحنا یا بلال» تا روی به نماز آوردی. و گاه بودی که دماغ را به بوی خوش قوت دادی و برای این گفت، «حبب الی من دنیاکم ثلاث: الطیب و النساء و قره عینی فی الصلوه» گفت، «سه چیز در این دنیا دوست من ساخته اند: بوی خوش و زنان و نماز.» ولیکن تخصیص نماز را فرا نمود که مقصود آن است که گفت، «روشنایی چشم من در نماز است»، و بوی خوش و زنان آسایش تن است تا قوت آن یابد که به نماز رسد و قره العین که در وی است حاصل کند.

و برای این بود که رسول (ص) از جمع مال دنیا منع می کرد. عمر گفت رضی الله عنه، «پس از اینجا چه چیز گیریم؟»، گفت، «لیتخذ احدکم لسانا ذاکرا و قلبا شاکرا و زوجه مومنه» گفت، «زبانی ذاکر و دلی شاکر و زنی پارسا» زن را قرین شکر و ذکر کرد.

فایده چهارم آن بود که زن تیمار خانه بدارد و کار رفتن و پختن و شستن کفایت کند که اگر مرد بدین مشغول شود از علم و عمل و عبادت بازماند و بدین سبب زن یار بود در راه دین و بدین سبب است که بوسلیمان دارانی گفته که زن نیک از دنیا نیست که از آخرت است، یعنی که تو را فارغ دارد تا به کار آخرت پردازی. و عمر می گوید، «پس از ایمان هیچ نعمت نیست بزرگتر از زن شایسته».

فایده پنجم آن که صبر کردن بر اخلاق زنان و کفایت کردن مهمات ایشان و نگاهداشتن ایشان بر راه شرع، جز به مجاهدتی تمام نتوان کرد و آن مجاهدت از فاضل ترین عبادات است و در خبر است که نفقه کردن بر عیال از صدقه فاضلتر. و بزرگان گفته اند که کسب حلال برای فرزند و عیال کار ابدال است. و ابن المبارک در غزو بود با طبقه ای از بزرگان، کسی پرسید که هیچ عمل هست فاضلتر از این که ما بدان مشغولیم؟ گفتند که هیچ چیز فاضلتر از این نمی دانیم. ابن المبارک گفت، «من می دانم. کسی که وی را عیال و فرزندان باشد و ایشان را در صلاح بدارد و به شب از خواب بیدار شود، ایشان را برهنه بیند، جامه بر ایشان بپوشد، آن عمل وی از این فاضلتر». و بشر حافی گفت که احمد حنبل را سه فضیلت است که مرا نیست. یکی آن که وی حلال طلب کند برای خویش و برای عیال و من برای خود طلب کنم و بس. و در خبر است که از جمله گناهان گناهی است که جز رنج عیال کشیدن کفارت آن نباشد. و کی را از بزرگان زن فرمان یافت. هرچند نکاح بر وی عرضه کردند قبول نکرد و گفت، «در تنهایی دل حاضرتر و همت را جمع تر می یابم.» شبی به خواب دید که درهای آسمان گشاده بودی و گروهی مردان از پس یکدیگر فرو می آمدند و در هوا می رفتند. چون به وی رسیدند، یکی گفت این آن مرد میشوم است. دوم گفت آری. سوم گفت این آن مرد میشوم است. چهارم گفت آری. و ترسید از هیبت ایشان که بپرسیدی تا بازپسین ایشان پسری بود. وی را گفت، «این میشوم که را همی گویند؟» گفت، «تو را که پیش از این عبادات تو در جمله اعمال مجاهدان به آسمان می آوردند، اکنون یک هفته است تا از جمله مجاهدان بیرون کرده اند. ندانیم تا چه کرده ای؟» چون از خواب بیدار شد، در حال نکاحی کرد تا از جمله مجاهدان باشد. این است جمله فواید نکاح که بدین سبب رغبت باید کردن در وی.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که فضل نکاح به سبب فواید وی است و فواید نکاح پنج است:
هوش مصنوعی: بشناس این را که مزیت ازدواج به خاطر فوایدی است که دارد و این فواید به پنج دسته تقسیم می‌شوند.
فواید نکاح
هوش مصنوعی: نکاح یا ازدواج برای افراد و جامعه مزایای زیادی دارد. این رابطه، به دو فرد امکان می‌دهد تا در کنار هم زندگی کرده و از حمایت عاطفی و اقتصادی یکدیگر بهره‌مند شوند. عشق و همراهی در زندگی زناشویی می‌تواند احساس تنهایی را کاهش دهد و به افزایش خوشبختی فردی کمک کند. همچنین، نکاح به تشکیل خانواده و تربیت فرزندان سالم و با صفات مثبت کمک می‌کند. از دیگر فواید آن می‌توان به ایجاد حس مسئولیت پذیری و تعهد در افراد اشاره کرد که می‌تواند بر رشد اجتماعی و فرهنگی جامعه تأثیر گذار باشد. زوجین در کنار یکدیگر می‌توانند تجربیات و اهداف زندگی خود را مشترک کرده و با همکاری به موفقیت‌های بیشتر دست یابند.
فایده اول در فرزند است و به سبب فرزند چهارگونه ثواب است:
هوش مصنوعی: اولین فایده در زندگی فرزند است و به خاطر وجود فرزند، چهار نوع پاداش وجود دارد.
ثواب اول آن که سعی کرده باشد در آنچه محبوب حق تعالی است از وجود آدمی و تناسل وی. و هرکه حکمت آفرینش بشناسد، وی را هیچ شک نماند که این محبوب حق تعالی است که هرگاه خداوند زمینی که زراعت را شاید به بنده خویش دهد و تخم به وی دهد و جفتی گاو و آلات زراعت به وی تسلیم کند و موکلی با وی فرستد که وی را به زراعت می دارد، اگر بنده هیچ خرد دارد بداند که مقصود خداوند از این چیست، اگرچه خداوند به زبان با وی نگوید. و ایزد تعالی که رحم بیافرید و آلت مباشرت بیافرید و تخم فرزند در پشت مردان و سینه زنان بیافرید و شهوت را بر مرد و زن موکل کرد، بر هیچ عاقل پوشیده نماند که مقصود از این چیست. چون کسی تخم ضایع کند و موکل را به حیلت از خود دور کند، بی شک از راه مقصود فطرت بگردیده باشد. و برای این بود که سلف و صحابه رضوان الله علیهم اجمعین کراهیت داشته اند که عزب میرند تا معاذ را دو زن فرمان یافت در طاعون و وی را نیز طاعون پدید آمد، گفت، «مرا زن دهید پیش از آن که بمیرم، نخواهم که عزب باشم بمیرم.»
هوش مصنوعی: اولین نکته این است که شخص باید در راستای انجام کارهایی که مورد محبت خداوند است، تلاش کند، به ویژه در مورد وجود انسان و نسل‌زایی. هر کسی که به حکمت آفرینش پی ببرد، می‌فهمد که هدف خداوند همان محبت به انسان‌هاست. وقتی خداوند زمینی را به بنده‌ای می‌دهد تا زراعت کند و تمام ابزار لازم را برای او فراهم می‌سازد، باید بنده با اندکی تعقل درک کند که منظور خداوند از این کار چیست، حتی اگر خدا به طور مستقیم با او صحبت نکند. خداوندی که رحم و وسایل ارتباط و نسل‌زایی را خلق کرده و شهوت را میان مرد و زن برقرار کرده، هدف‌های او برای هر عاقل مشخص است. اگر کسی در این مسیر تخم (نسل) را ضایع کند یا از طریق حیله‌گری این امر را از خود دور کند، قطعاً از مسیر طبیعی و فطری خود منحرف شده است. به همین دلیل، نیاکان و صحابه توجه خاصی به ازدواج داشتند و از زندگی تک‌همسری در شرایط دشوار مانند طاعون ناخرسند بودند. مثلاً هنگامی که معاذ دو همسر خود را در طاعون از دست داد و خود نیز با بیماری مواجه شد، گفت: «مرا زنی دهید قبل از آنکه بمیرم، نمی‌خواهم در حال عزب بودن بمیرم.»
ثواب دوم آن که سعی کرده باشد در موافقت رسول (ص) تا امت وی بیشتر شود که بدان مباهات خواهد کرد. و برای این نهی کرده است از نکاح زنی که عقیم بود و وی را کودکی نبود و گفته است که حصیری در خانه افکنده باشد بهتر از زنی عقیم. و گفته است که زن زشتی که زاینده باشد بهتر از نیکویی عقیم. و بدین معلوم شود که نکاح از بهر شهوت نیست که زنی نیکو مر شهوت را شایسته تر از زشت.
هوش مصنوعی: ثواب دوم این است که شخص تلاش کرده باشد تا در پی روی از رسول خدا (ص) باشد تا امت او بیشتر شود و در این باره مباهات کند. بنابراین، او توصیه کرده که نکاح با زنی عقیم که فرزندی ندارد، انجام نشود و بیان کرده که داشتن حصیری در خانه بهتر از ازدواج با زنی عقیم است. همچنین، گفته شده که زن زشت ولی زاینده بهتر از زن خوب و عقیم است. از این رو، مشخص می‌شود که هدف از ازدواج فقط شهوت نیست، چرا که زنی خوب برای ارضای شهوت مناسب‌تر از زنی زشت نیست.
ثواب سیم آن که از فرزند دعا حاصل آید که در خبر است که از جمله خیراتی که ثواب آن منقطع نشود، یکی فرزند صالح است که دعای وی پس از مرگ پدر و مادر پیوسته می باشد و به پدر و مادر می رسد. و در خبر است که دعا را بر طبقهای نور بر مردگان عرضه می کنند و بدان سبب آسایش ها می یابند.
هوش مصنوعی: ثواب دعایی که از سوی فرزند نیکوکار به والدین می‌رسد، از جمله نعمت‌هایی است که پایانی ندارد. در احادیث آمده است که دعای فرزند صالح بعد از فوت پدر و مادر همچنان به آن‌ها می‌رسد و باعث آرامش روح آن‌ها می‌شود. همچنین گفته شده که دعاها را بر صورت‌هایی از نور به مردگان ارائه می‌دهند و این امر موجب راحتی و آرامش آن‌ها می‌گردد.
ثواب چهارم آن بود که فرزند باشد که پیش از پدر و مادر فرمان یابد تا رنج آن مصیبت بکشد و فرزند شفیع وی گردد. رسول علیه السلام می گوید که طفل را گویند که در بهشت شو، خویش را بر خشم و اندوه بیفکند و گوید بی پدر و مادر البته در نشوم. و رسول (ص) جامه کسی بگرفت و می کشید و گفت، «چنین که تو را می کشم، طفل پدر و مادر خویش را به بهشت می کشد». و در خبر است که اطفال بر در بهشت جمع شوند و به یک بار فریاد بردارند و مادر و پدر را طلب کنند تا آنگاه که ایشان را دستوری باشد که در میان جمع شوند و هرکس دست پدر و مادر خویش گیرد و به بهشت درآرد.
هوش مصنوعی: ثواب چهارم این است که فرزندی وجود داشته باشد که قبل از والدینش فرمانبردار باشد تا در برابر مشکلات و رنج‌ها ایستادگی کند و این فرزند شفیع والدینش شود. پیامبر اسلام می‌فرماید که به کودک گفته می‌شود به بهشت برو و او در برابر خشم و اندوه قرار می‌گیرد و می‌گوید که بدون پدر و مادرش نمی‌خواهد به آنجا برود. پیامبر (ص) همچنین اشاره می‌کند که مانند این که من لباس کسی را می‌کشم، کودک نیز والدینش را به بهشت خواهد کشید. در حدیثی آمده است که کودکان در دروازه بهشت جمع می‌شوند و به طور ناگهانی فریاد می‌زنند تا مادر و پدرشان را بخواهند تا وقتی که به آنها اجازه داده شود که به جمع دیگران بپیوندند و هر کس دست والدینش را بگیرد و به بهشت ببرد.
و یکی از بزرگان از نکاح حذر می کرد تا شبی به خواب دید که قیامت بود و خلق در رنج تشنگی ماند و گروهی اطفال قدحهای زرین و سیمین بر دست و آب می دادند گروهی را. پس وی آب خواست، وی را ندادند، گفتند تو را در میان ما هیچ فرزند نیست. چون از خواب بیدار شد در وقت نکاح کرد.
هوش مصنوعی: یکی از بزرگواران از ازدواج پرهیز می‌کرد، تا اینکه شبی خواب دید که روز قیامت است و مردم در تشنگی به سر می‌برند. در آن خواب، گروهی از کودکان با کاسه‌های طلایی و نقره‌ای در دست، به برخی از مردم آب می‌دادند. او هم آب خواست، اما به او ندادند و گفتند که تو میان ما فرزندی نداری. وقتی از خواب بیدار شد، در همان لحظه اقدام به ازدواج کرد.
فایده دوم در نکاح آن است که دین خویش را در حصار کند و شهوت را که آلت شیطان است از خویشتن بازکند. برای این گفت رسول (ص) که هرکه نکاح کرد، نیمه دین خود را در حصار کرد. و هرکه نکاح نکند، غالب آن بود که چشم از نظر و دل از وسوسه نگاه نتواند داشت، اگرچه فرج نگاه دارد، لیکن باید که نکاح بر نیت فرزند باشد نه برای شهوت که محبوب خدای تعالی به جای آوردن برای فرمان را نه چنان بود که برای دفع موکل را که شهوت برای آن آفریده اند تا مستحت و متقاضی بود، هرچند که در وی حکمتی هست. دیگر آن که لذتی عظیم در وی نهاده اند تا نمودار لذتهای آخرت باشد چنان که آتش آفریده اند تا رنج آن نمودار رنج آتش آخرت باشد، هرچند لذت مباشرت و رنج آتش مختصر باشد در جنب لذت و رنج آخرت و ایزد را سبحانه تعالی در هرچه آفریده است حکمتهاست و باشد که در یک چیز حکمتهای بسیار بود و آن پوشیده بود الا بر بزرگان علما.
هوش مصنوعی: دومین فایده ازدواج این است که انسان را از دام شهوت، که ابزار وسوسه شیطان است، حفظ می‌کند و همچنین دین او را در امنیت قرار می‌دهد. به همین دلیل است که پیامبر (ص) فرموده‌اند کسی که ازدواج کند، نیمی از دین خود را محافظت کرده است. از طرف دیگر، اگر فردی ازدواج نکند، احتمال اینکه نتواند از چشم و دل خود محافظت کند بیشتر می‌شود، حتی اگر جایی را از نظر شهوت کنترل کند. اما باید توجه داشت که هدف از ازدواج باید فرزندآوری باشد و نه فقط ارضای شهوت؛ زیرا محبوب خداوند این است که انسان‌ها برای اجرای دستوراتش ازدواج کنند و نه فقط برای فرار از وسوسه‌های شهوت. خداوند در آفرینش هر چیزی حکمتی قرار داده و ممکن است در یک موضوع حکمت‌های زیادی وجود داشته باشد که این حکمت‌ها تنها برای دانشمندان بزرگ روشن است.
و رسول (ص) می گوید که هر زنی که می آید شیطانی با وی باشد. چون کسی را زنی نیکو پیش آید باید که به خانه رود و با اهل خود صحبت کند در وقت که زنان همه برابر باشند در این معنی.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند که هر زنی که به سوی انسان می‌آید، شیطانی همراه اوست. بنابراین، هنگامی که زنی خوب به کسی نزدیک می‌شود، بهترین کار این است که به خانه برود و با خانواده‌اش صحبت کند، زیرا در آن زمان همه زنان برابر هستند.
فایده سوم اُنس باشد به دیدار زنان و راحتی که دل را حاصل آید به سبب مجالست و مزاح با ایشان که آن آسایش سبب آن باشد که رغبت عبادت تازه گردد که مواظبت بر عبادت ملالت آرد و دل در آن گرفت شود و این آسایش آن قوت را بازآورد. و علی (ع) می گوید که رات و آسایش به یک راه از دلها باز می گیرند که دل از آن نابینا شود. و رسول (ص) وقت بودی که اندر آن مکاشفات کاری عظیم بر وی درآمدی که قالب وی طاقت نداشتی، دست بر عایشه زدی و گفتی، «کلمینی یا عایشه بامن سخن گوی»، خواستی تا قوتی دهد خود را تا طاقت کشیدن یا روحی دارد، چون وی را باز بدین عالم دادندی و آن قوت تمام شدی، تشنگی آن کار بر وی غالب شدی گفتی، «ارحنا یا بلال» تا روی به نماز آوردی. و گاه بودی که دماغ را به بوی خوش قوت دادی و برای این گفت، «حبب الی من دنیاکم ثلاث: الطیب و النساء و قره عینی فی الصلوه» گفت، «سه چیز در این دنیا دوست من ساخته اند: بوی خوش و زنان و نماز.» ولیکن تخصیص نماز را فرا نمود که مقصود آن است که گفت، «روشنایی چشم من در نماز است»، و بوی خوش و زنان آسایش تن است تا قوت آن یابد که به نماز رسد و قره العین که در وی است حاصل کند.
هوش مصنوعی: سومین فایده معاشرت با زنان، احساس آرامش و راحتی است که از گفتگو و دوستانه بودن با آن‌ها حاصل می‌شود. این آسایش به انسان کمک می‌کند تا انگیزه‌اش برای عبادت بیشتر شود، زیرا استمرار در عبادت ممکن است خسته‌کننده باشد و دل را به خود مشغول کند. این احساس راحتی، نیروی روحی فرد را تجدید می‌کند. همچنین، علی (ع) بیان می‌کند که آسایش و آرامش می‌تواند دل را از غفلت و کدورت نجات دهد. پیامبر (ص) نیز در لحظات سختی که فشار روحی زیادی بر او بود، از عایشه درخواست کرد تا با او صحبت کند تا کمی آرامش بگیرد و توانش را باز یابد. او زمانی که تشنگی ناشی از کارهای سنگین بر او غلبه می‌کرد، به بلال گفت تا از او دعوت کند تا به نماز بروند. همچنین، او به بویی خوش و زنان به عنوان عناصر آرامش‌بخش در زندگی‌اش اشاره کرده و بیان کرده که نماز برایش نور چشم است. این نشان می‌دهد که بوی خوش و زنان موجب آسایش جسم هستند تا او بتواند با نیروی بیشتری به عبادت و نماز بپردازد و به آرامش درونی دست یابد.
و برای این بود که رسول (ص) از جمع مال دنیا منع می کرد. عمر گفت رضی الله عنه، «پس از اینجا چه چیز گیریم؟»، گفت، «لیتخذ احدکم لسانا ذاکرا و قلبا شاکرا و زوجه مومنه» گفت، «زبانی ذاکر و دلی شاکر و زنی پارسا» زن را قرین شکر و ذکر کرد.
هوش مصنوعی: رسول خدا (ص) از انباشت مال و ثروت دنیوی نهی می‌فرمود. عمر (رضی الله عنه) پرسید: «پس از این چه چیزی باید بگیریم؟» پاسخ داده شد: «هر یک از شما باید زبانی داشته باشد که یاد خدا را بگوید، دلی شکرگزار و همسری مؤمن.» در واقع، سخن از اهمیت زبان یادآور، دل شکرگزار و همسر پارسا به میان آمده است، که زن نیز در کنار شکرگزاری و یاد خداوند قرار دارد.
فایده چهارم آن بود که زن تیمار خانه بدارد و کار رفتن و پختن و شستن کفایت کند که اگر مرد بدین مشغول شود از علم و عمل و عبادت بازماند و بدین سبب زن یار بود در راه دین و بدین سبب است که بوسلیمان دارانی گفته که زن نیک از دنیا نیست که از آخرت است، یعنی که تو را فارغ دارد تا به کار آخرت پردازی. و عمر می گوید، «پس از ایمان هیچ نعمت نیست بزرگتر از زن شایسته».
هوش مصنوعی: یکی از فوائد زن این است که او مسئولیت‌های خانه را بر عهده می‌گیرد و کارهایی مانند رفتن به بازار، پخت و پز و شستن لباس را انجام می‌دهد. این کارها به مرد فرصت می‌دهد تا به علم، عمل و عبادت بپردازد و از این طریق زن به او کمک می‌کند تا در مسیر دین پیشرفت کند. به همین دلیل گفته شده است که زن خوب از دنیا نیست، بلکه از آخرت است، زیرا او به مرد اجازه می‌دهد که به امور آخرتی توجه کند. همچنین عمر گفته است که بعد از ایمان، هیچ نعمتی بزرگ‌تر از زن شایسته نیست.
فایده پنجم آن که صبر کردن بر اخلاق زنان و کفایت کردن مهمات ایشان و نگاهداشتن ایشان بر راه شرع، جز به مجاهدتی تمام نتوان کرد و آن مجاهدت از فاضل ترین عبادات است و در خبر است که نفقه کردن بر عیال از صدقه فاضلتر. و بزرگان گفته اند که کسب حلال برای فرزند و عیال کار ابدال است. و ابن المبارک در غزو بود با طبقه ای از بزرگان، کسی پرسید که هیچ عمل هست فاضلتر از این که ما بدان مشغولیم؟ گفتند که هیچ چیز فاضلتر از این نمی دانیم. ابن المبارک گفت، «من می دانم. کسی که وی را عیال و فرزندان باشد و ایشان را در صلاح بدارد و به شب از خواب بیدار شود، ایشان را برهنه بیند، جامه بر ایشان بپوشد، آن عمل وی از این فاضلتر». و بشر حافی گفت که احمد حنبل را سه فضیلت است که مرا نیست. یکی آن که وی حلال طلب کند برای خویش و برای عیال و من برای خود طلب کنم و بس. و در خبر است که از جمله گناهان گناهی است که جز رنج عیال کشیدن کفارت آن نباشد. و کی را از بزرگان زن فرمان یافت. هرچند نکاح بر وی عرضه کردند قبول نکرد و گفت، «در تنهایی دل حاضرتر و همت را جمع تر می یابم.» شبی به خواب دید که درهای آسمان گشاده بودی و گروهی مردان از پس یکدیگر فرو می آمدند و در هوا می رفتند. چون به وی رسیدند، یکی گفت این آن مرد میشوم است. دوم گفت آری. سوم گفت این آن مرد میشوم است. چهارم گفت آری. و ترسید از هیبت ایشان که بپرسیدی تا بازپسین ایشان پسری بود. وی را گفت، «این میشوم که را همی گویند؟» گفت، «تو را که پیش از این عبادات تو در جمله اعمال مجاهدان به آسمان می آوردند، اکنون یک هفته است تا از جمله مجاهدان بیرون کرده اند. ندانیم تا چه کرده ای؟» چون از خواب بیدار شد، در حال نکاحی کرد تا از جمله مجاهدان باشد. این است جمله فواید نکاح که بدین سبب رغبت باید کردن در وی.
هوش مصنوعی: پنجمین فایده این است که صبر و تحمل بر اخلاق زنان و توجه به نیازهای ایشان، به همراه نگاهداشتن آن‌ها بر راه شرع، نیازمند تلاش و مجاهدت کامل است. این مجاهدت یکی از برترین عبادات به شمار می‌رود. در روایتی آمده که نفقه دادن به خانواده از صدقه دادن بهتر است. بزرگان گفته‌اند که کسب حلال برای خانواده و فرزندان، نوعی عمل مهم و باارزش است. در یک ماجرا، ابن المبارک در حال جهاد بود که از او پرسیدند آیا عملی بهتر از آنچه مشغول آن هستیم وجود دارد؟ او و همراهانش گفتند که نه. اما ابن المبارک پاسخ داد که عمل بهتری وجود دارد: اگر کسی خانواده و فرزندانی داشته باشد و در شب از خواب بیدار شود و ببیند آن‌ها بدون لباس هستند، آن عمل از جهاد هم باارزش‌تر است. بشربن حاف از فضایل احمد حنبل می‌گفت که او در طلب روزی حلال برای خود و خانواده‌اش می‌کوشد، در حالی که او فقط برای خود تلاش می‌کند. همچنین در روایتی آمده که از گناهان بزرگ، گناهی است که تنها با تحمل درد و رنج برای خانواده می‌توان آن را جبران کرد. داستانی نیز از زنی بزرگ‌مرتبه نقل شده که از ازدواج امتناع کرده بود تا به عبادت بپردازد. شب در خواب دید که گروهی از مردان به آسمان می‌روند و فقط او را به خاطر عباداتش به عنوان یکی از مجاهدان یاد می‌کنند، اما به او می‌گویند که به تازگی از آنها جدا شده است. او که از این وضعیت ترسیده بود، بلافاصله اقدام به ازدواج کرد تا در جمع مجاهدان باقی بماند. اینها همه نشان‌دهنده فواید ازدواج است که باید به آن توجه شود.