گنجور

بخش ۱۲ - اما آداب حاضر شدن

آن است که در انتظار ندارد و تعجیل نکند و بر جای بهتر ننشیند، آن جا نشیند که میزبان اشارت کند و اگر دیگر مهمانان صدر به وی تسلیم کنند. وی راه تواضع گیرد. و در برابر حجره زنان ننشیند و در جایی که طعام از آن جا بیرون آرند بسیار ننگرد و چون بنشیند، کسی را که به وی نزدیک باشد تحیت کند و بپرسد و اگر منکر بیند انکار کند و اگر تغییر نتواند کرد بیرون آید.

احمدبن حنیل گفته است، «اگر سرمه دانی سیمین بیند نشاید که بایستد» و چون شب بخواهد بایستد، ادب میزبانی آن است که قبل طهارت جای به وی نماید.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن است که در انتظار ندارد و تعجیل نکند و بر جای بهتر ننشیند، آن جا نشیند که میزبان اشارت کند و اگر دیگر مهمانان صدر به وی تسلیم کنند. وی راه تواضع گیرد. و در برابر حجره زنان ننشیند و در جایی که طعام از آن جا بیرون آرند بسیار ننگرد و چون بنشیند، کسی را که به وی نزدیک باشد تحیت کند و بپرسد و اگر منکر بیند انکار کند و اگر تغییر نتواند کرد بیرون آید.
هوش مصنوعی: این متن به آداب و رسومی اشاره دارد که یک مهمان باید در هنگام حضور در مهمانی رعایت کند. او نباید منتظر بماند یا عجله کند و باید در جایی که میزبان مشخص می‌کند بنشیند. اگر دیگر مهمانان به او جا دهند، باید فروتنی کند و در کنار زنان ننشیند. همچنین نباید به محل سرو غذا زیاد توجه کند. وقتی که نشسته، باید به کسانی که نزدیکش هستند احترام بگذارد و احوالپرسی کند. اگر چیزی ناپسند ببیند، باید آن را رد کند و اگر قادر به تغییر وضعیت نباشد، بهتر است مکان را ترک کند.
احمدبن حنیل گفته است، «اگر سرمه دانی سیمین بیند نشاید که بایستد» و چون شب بخواهد بایستد، ادب میزبانی آن است که قبل طهارت جای به وی نماید.
هوش مصنوعی: احمدبن حنیل گفته است که اگر کسی سرمه‌دان نقره‌ای ببیند، نباید در آنجا بایستد. و وقتی که شب فرا برسد و بخواهد بایستد، ادب مهمانی این است که قبل از اینکه پاک شود، جایی را به او نشان بدهند.

حاشیه ها

1401/12/09 19:03
saber masoumi۵۳

با سلام
اما در مورد حجره زنان که در متن بدان اشارت رفته است می تواند حاکی از پرداختن به دلبستگی ها و شهوات باشد که خود امام محمد غزالی نیز در مجلس میهمانی نشستن در برابر حجره زنان را مکروه می داندو شیخ شهاب الدین سهروردی نیز در رساله اواز پر جبرئیل بدان اشارت نموده است:
در روزگاری که من از حجره زنان نفوذ برون کردم و از بعضی قید و حجر اطفال خلاص یافتم ...که حجره زنان عالم اجسام و دنیای محسوس که محل احساس و شهوت و لذایذ مادی است و زنان بدانها دلبستگی بیشتری دارند. می خواهد بگوید انسان مجودی میان فرشته و حیوان دارای دو نیروی متضاد است. یکی اصل الهی که همواره جویای معرفت و عروج به عالم پاک دارد و دیگری اصل حیوانی که همواره جویای لذت های دنیوی و غرق شدن در ظلمت و کدورات عالم خاکی است. 
صابر معصومی 18 اسفند 1401