شمارهٔ ۷۱
برخیز و بمیخانه خرام ای بت کشمیر
می خور که بمی گردد اندوه جوان پیر
آن ناقد هر گوهر و آن کاشف هر راز
کز رطل همی خندد چون برق بشبگیر
گر بوی بسنگ آرد سنبل دمد از سنگ
ور گونه بقبر آرد شنگرف شود قیر
بر یاد یکی بار خدائی که تو گوئی
با نصرت هم پشت است با دولت همشیر
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برخیز و بمیخانه خرام ای بت کشمیر
می خور که بمی گردد اندوه جوان پیر
هوش مصنوعی: بلند شو و به میخانه برو، ای زیبای کشمیر! مینوش زیرا که غم جوانی پیر میشود.
آن ناقد هر گوهر و آن کاشف هر راز
کز رطل همی خندد چون برق بشبگیر
هوش مصنوعی: آن کسی که هر گوهری را میشناسد و هر رازی را میداند، از خوشحالی و شگفتی به اندازهای میخندد که گویی وزنی را به دوش کشیده است و ناگهان رها میشود.
گر بوی بسنگ آرد سنبل دمد از سنگ
ور گونه بقبر آرد شنگرف شود قیر
هوش مصنوعی: اگر سنبل بوی سنگ را به خود جذب کند، به گونهای که بویش به قبر برسد، سنگی میشود که رنگش شنگرف (خاک سرخ) باشد و قیر شود.
بر یاد یکی بار خدائی که تو گوئی
با نصرت هم پشت است با دولت همشیر
هوش مصنوعی: به یاد کسی که به او میگویی، قدرت و نصرت همیشه در کنار اوست و با دولت هم برابری میکند.