گنجور

شمارهٔ ۶۵

هرکه را دهر از عمادالدین بدل دوری دهد
جانش را جاوید پیش دیو مزدوری دهد
خار و خارا دوستانش را گل سوری دهد
دشمنانش را فلک شب‌های دیجوری دهد
سائلان را دیبه زربفت شاپوری دهد
از عمانی درهم و دینار شاپوری دهد
آسمان را چاکر کمترش ماموری دهد
از می غم حاسدش را بخت مخموری دهد
هرکه اندر خدمت او تن به رنجوری دهد
گنج شادی را به جان خویش گنجوری دهد
ایزدم بر کام و نام ملک دستوری دهد
گر مرا دستور شرق و غرب دستوری دهد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکه را دهر از عمادالدین بدل دوری دهد
جانش را جاوید پیش دیو مزدوری دهد
هوش مصنوعی: هر کس که زمان او را از عمادالدین دور کند، جانش را برای همیشه به دیوانگی و بی‌مقداری می‌سپارد.
خار و خارا دوستانش را گل سوری دهد
دشمنانش را فلک شب‌های دیجوری دهد
هوش مصنوعی: دوستانش را در مواقع خوشی و زیبایی به شادی و محبت می‌آورد، اما دشمنانش را در سختی و مشکلات قرار می‌دهد.
سائلان را دیبه زربفت شاپوری دهد
از عمانی درهم و دینار شاپوری دهد
هوش مصنوعی: کسانی که درخواست کمک دارند، از شاپور، پارچه‌ی ابریشمی و زربفت دریافت می‌کنند و از عمان نیز درهم و دینارهای شاپوری به آن‌ها داده می‌شود.
آسمان را چاکر کمترش ماموری دهد
از می غم حاسدش را بخت مخموری دهد
هوش مصنوعی: کمتر کسی می‌تواند از آسمان درخواست کمک کند، زیرا ممکن است غم و حسادت او را دچار مشکل کند و بدی‌ها بر زندگی‌اش سایه بیندازند.
هرکه اندر خدمت او تن به رنجوری دهد
گنج شادی را به جان خویش گنجوری دهد
هوش مصنوعی: هرکس که در خدمت او سختی و زحمت را به جان می‌خرد، در عوض شادی و خوشی را به خود هدیه می‌دهد.
ایزدم بر کام و نام ملک دستوری دهد
گر مرا دستور شرق و غرب دستوری دهد
هوش مصنوعی: من بر لبانم نام و دعوتی از ملک و فرمانروای بزرگ را می‌زنم، حتی اگر او مرا به سمت شرق یا غرب هدایت کند.