گنجور

شمارهٔ ۳

مرا بی وفا خواند آن بی وفا
که هرگز نگوید سخن بی جفا
ز من چون رسد بی وفائی بدوست
که دشمن نبیند ز من جز وفا
ندانم صواب از خطا زین قبل
صواب من او را نبیند خطا
نیازارد آن را بجان هیچ کس
که دل داده باشد مرا در عطا
از آن پس که من دیده باشم بدی
بجز نیکی از من نیابد جزا
ولیک از دل خویش گوید سخن
اگر ناسزا باشد و گر سزا
همیشه خلاف من آنکس کند
که من جویم او را همیشه رضا
قضا گرددان کار ما از سخن
همه کار نیکو کند مان قضا؟

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا بی وفا خواند آن بی وفا
که هرگز نگوید سخن بی جفا
هوش مصنوعی: آن کسی که خود بی وفاست، مرا به بی وفایی متهم می‌کند، در حالی که او هرگز حرفی از بی‌وفایی نمی‌زند.
ز من چون رسد بی وفائی بدوست
که دشمن نبیند ز من جز وفا
هوش مصنوعی: وقتی به او بی‌وفایی می‌کنم، آیا این بی‌وفایی به او می‌رسد؟ او فقط از من وفاداری می‌بیند و نمی‌تواند دشمنی را در من پیدا کند.
ندانم صواب از خطا زین قبل
صواب من او را نبیند خطا
هوش مصنوعی: نمی‌دانم که آیا کارم درست است یا اشتباه، چون از ابتدا کار من را او نمی‌تواند خطا ببیند.
نیازارد آن را بجان هیچ کس
که دل داده باشد مرا در عطا
هوش مصنوعی: کسی که دلش به عشق من گرم است، هیچگاه از فراق و جدایی ناراحت نمی‌شود.
از آن پس که من دیده باشم بدی
بجز نیکی از من نیابد جزا
هوش مصنوعی: از زمانی که من بدی را دیده‌ام، فقط نیکی از من نتیجه می‌گیرد و جزای دیگری نمی‌بیند.
ولیک از دل خویش گوید سخن
اگر ناسزا باشد و گر سزا
هوش مصنوعی: اما او از دل خود سخن می‌گوید، چه حرف ناپسندی باشد و چه حرف مناسبی.
همیشه خلاف من آنکس کند
که من جویم او را همیشه رضا
هوش مصنوعی: کسی که من به دنبالش هستم، همیشه بر خلاف خواسته من عمل می‌کند و در این وضع، رضایت او همیشه برقرار است.
قضا گرددان کار ما از سخن
همه کار نیکو کند مان قضا؟
هوش مصنوعی: سرنوشت ما چگونه به کمک سخن می‌تواند همه کارهای نیک را به انجام برساند؟