شمارهٔ ۳۶ - در مدح ابوالمعمر
ببین آن روی اگر بر سرو بستانت قمر باید
ببین آن زلف اگر بر ماه مشگینت کمر باید
لب و دندان او جوید رخ و زلفین او خواهد
که را مرجان لؤلؤ پوش و مشک گل ببر باید
دو زلف دو رخش بوید دو چشم و دو لبش بوسد
کسی کو را گل و شمشاد و بادام و شکر باید
کسی کش زعفران باید ز روی زرد من جوید
ز روی و لعل او جوید کسی کش درو زر باید
همیشه مهر او جوید کسی کس درد دل باید
همیشه وصل او خواهد کسی کش درد سر باید
بهر تار سر زلفش رباید خود دل و جانی
مرا هر روز با زلفش دل و جان دگر باید
ایا از مه گذر کرده بخوبی مهرت آن جوید
که جانش هر شبی ده بار بر آتش سپر باید
چنان چون بر دل من هست چشمت را ظفر دائم
مرا روزی ببوسیدن بدان دو لب ظفر باید
بیابد آرزوی خویش روزی هرکسی لیکن
ز یزدانش بقا باید ز استادش نظر باید
ستوده بوالمعمر کو معمر کرده گیتی را
بنیکی کار گیتی را چنو خیرالبشر باید
بجوید لفظهای او بخواند نامه های او
کسی کش بی کران علمی بلفظ مختصر باید
ز جود و لفظ او جوید ز دست و کلک او یابد
کسی کش کان روحانی و جسمانی گهر باید
که را از تیغ غم ترسد ز مهر او زره باید
که را از شیر نر ترسد ز مدح او سپر باید
کسی کو را روان باید بصر شهر اندرون فرمان
چو او را هست مرویرا بهر عامی بصر باید
بصد شهرش خرد باید بصد شهرش سخن باید
بصد شهرش گهر باید بصد شهرش هنر باید
عیان این کجا گفتم فزونست از خبر زیرا
عیان مهتران عالم افزون از خبر باید
ببین هنگام گفتارش گرت بحر سخن باید
ببین هنگام کردارش گرت چرخ هنر باید
بدانجائی رسیده است او بهر فضلی کجا خواهد
فلک باید سریر او و تاج او قمر باید
ایا دائم بداد و جود یار مردم گیتی
ترا یار از همه گیتی خدای دادگر باید
چو خوشی دید شمشیر تو از مغز بداندیشان
که در مغز بداندیشان روز و شب مقر باید
همیشه خفتنش در دل همیشه رفتنش در سر
شرابش خون دل باید طعامش مغز سر باید؟
ز هرکس بیشتر بوده است هرجائی مرا نیکی
بفضل تو ز هرجائیم اینجا نیک تر باید
بدست میر خلعتهات هر روزم همی بخشد
بدست تست نتوانم فرو بیش از تو زر باید؟
درخت بخت تو دائم بپیروزی ببر بادا
درخت بخت آزادان ز فیروزی ببر باید
شمارهٔ ۳۵ - در مدح میر ابونصر مملان: بابروان چو کمانی بزلفگان چو کمندشمارهٔ ۳۷ - در مدح ابونصر محمد ( مملان ): تا ز آمدن دوست بر من خبر آمد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ببین آن روی اگر بر سرو بستانت قمر باید
ببین آن زلف اگر بر ماه مشگینت کمر باید
هوش مصنوعی: اگر میخواهی زیباییهای طبیعت را ببینی، به چهرهات که مانند ماه درخشان است، نگاه کن. و اگر زلفهایت مثل کمربند سیاه برگردن ماه است، باید به آن توجه کنی.
لب و دندان او جوید رخ و زلفین او خواهد
که را مرجان لؤلؤ پوش و مشک گل ببر باید
هوش مصنوعی: او به دنبال لب و دندانش است و میخواهد که رخ و موهایش را ببیند. برای رسیدن به این زیبایی، باید مرجان و مروارید را بپوشاند و با گلهای خوشبو زینت دهد.
دو زلف دو رخش بوید دو چشم و دو لبش بوسد
کسی کو را گل و شمشاد و بادام و شکر باید
هوش مصنوعی: دو تا زلف زیبای او به عطر و بوی خوش میماند، دو چشم و دو لبش هم نوازشگرند. کسی که باید گل، شمشاد، بادام و شکر را ببیند و بچشد، باید او را ملاقات کند.
کسی کش زعفران باید ز روی زرد من جوید
ز روی و لعل او جوید کسی کش درو زر باید
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال زیبایی و جذابیت من است باید از رنگ زرد من الهام بگیرد، اما کسی که به دنبال زیبایی و لطافت اوست باید از طلا و زر در وجودش بهره ببرد.
همیشه مهر او جوید کسی کس درد دل باید
همیشه وصل او خواهد کسی کش درد سر باید
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال محبت او باشد، باید با مشکلات زندگی کنار بیاید و در عین حال، از پیوند با او دست نکشد.
بهر تار سر زلفش رباید خود دل و جانی
مرا هر روز با زلفش دل و جان دگر باید
هوش مصنوعی: هر روز با زیبایی و جذابیت موهای او، دل و جان من را میرباید و حالا دیگر برای من چیز جدیدی میطلبد.
ایا از مه گذر کرده بخوبی مهرت آن جوید
که جانش هر شبی ده بار بر آتش سپر باید
هوش مصنوعی: آیا کسی که به خوبی تو را میبیند، جز این نیست که برای حفظ جانش هر شب باید بارها و بارها بر آتش خطر کند؟
چنان چون بر دل من هست چشمت را ظفر دائم
مرا روزی ببوسیدن بدان دو لب ظفر باید
هوش مصنوعی: چشم تو همچون دل من پر از پیروزی است و من باید روزی تو را ببوسم تا آن زیبایی را از نزدیک بچشم.
بیابد آرزوی خویش روزی هرکسی لیکن
ز یزدانش بقا باید ز استادش نظر باید
هوش مصنوعی: هرکسی آرزویی دارد که روزی به آن میرسد، اما برای ماندگاری این آرزو، باید به خدا توکل کند و از استاد خود هم راهنمایی بگیرد.
ستوده بوالمعمر کو معمر کرده گیتی را
بنیکی کار گیتی را چنو خیرالبشر باید
هوش مصنوعی: ستودهام کسی را که عمرش دراز بوده و جهانی را به خوبی ساخته است. همچنانکه در میان آدمیان، نیکوترین فرد باید چنین باشد.
بجوید لفظهای او بخواند نامه های او
کسی کش بی کران علمی بلفظ مختصر باید
هوش مصنوعی: کسی که میخواهد از علم بیپایان او بهرهمند شود، باید کلمات و نوشتههای او را جستجو کرده و بخواند، حتی اگر این کلمات مختصر باشند.
ز جود و لفظ او جوید ز دست و کلک او یابد
کسی کش کان روحانی و جسمانی گهر باید
هوش مصنوعی: از کرم و سخن او، کسی چیزی را میطلبد و از دست و هنر او به دست میآورد. چنین شخصی که ترکیبی از روح و جسم باشد، باید دارای ارزش و گوهر باشد.
که را از تیغ غم ترسد ز مهر او زره باید
که را از شیر نر ترسد ز مدح او سپر باید
هوش مصنوعی: اگر کسی از درد و غم عشق بترسد، باید زرهای داشته باشد تا از خود دفاع کند. و اگر کسی از قدرت و عظمت او بترسد، باید سپری در برابر تمجید و ستایش او در دست داشته باشد.
کسی کو را روان باید بصر شهر اندرون فرمان
چو او را هست مرویرا بهر عامی بصر باید
هوش مصنوعی: کسی که روحش باید در درون شهر ببیند، باید به او فرمان دهد، چون او باید برای عموم دیدگاهی داشته باشد.
بصد شهرش خرد باید بصد شهرش سخن باید
بصد شهرش گهر باید بصد شهرش هنر باید
هوش مصنوعی: در هر شهری باید به اندازهی خودش دانش و خرد وجود داشته باشد، همچنین باید در هر شهر سخنهای مناسب و گرانبهایی مطرح شود. علاوه بر این، هر شهر باید گنجینهای از جواهرات و زیباییها را در خود داشته باشد و هنر نیز در هر شهری باید به خوبی جلوهگر باشد.
عیان این کجا گفتم فزونست از خبر زیرا
عیان مهتران عالم افزون از خبر باید
هوش مصنوعی: اینکه من گفتم واقعیتها بیش از اطلاعات و اخبار هستند، به این معناست که شناخت و درک عمیق از مسائل و شخصیتهای بزرگ جهان، فراتر از آنچه در اخبار میشنویم، اهمیت دارد. واقعیتها و مشاهدات مستقیم از رهبران و بزرگانی که در جامعه هستند، به ما فهم دقیقتری میدهند.
ببین هنگام گفتارش گرت بحر سخن باید
ببین هنگام کردارش گرت چرخ هنر باید
هوش مصنوعی: به هنگام صحبت کردن کسی، اگر میخواهی به عمق سخنانش پی ببری، به رفتار و کردار او نیز نگاهی بینداز. اگر استعداد و مهارت در هنر داشته باشد، نشاندهندهی صداقت و درستی گفتارش خواهد بود.
بدانجائی رسیده است او بهر فضلی کجا خواهد
فلک باید سریر او و تاج او قمر باید
هوش مصنوعی: او به جایی رسیده است که به خاطر فضائلش شایستگی دارد که آسمان باید تخت و تاج او را به عنوان یک قمر ببیند.
ایا دائم بداد و جود یار مردم گیتی
ترا یار از همه گیتی خدای دادگر باید
هوش مصنوعی: آیا همیشه باید برای مردم دنیا به کمک و بخشش یار باشند؟ پس یار تو در این دنیا باید خدایی باشد که دادگر و عادل است.
چو خوشی دید شمشیر تو از مغز بداندیشان
که در مغز بداندیشان روز و شب مقر باید
هوش مصنوعی: چون شمشیر تو خوشی و پیروزی را به نمایش میگذارد، دشمنان نادان باید همیشه و در تمام زمانها تحت فشار و ترس از آن قرار بگیرند.
همیشه خفتنش در دل همیشه رفتنش در سر
شرابش خون دل باید طعامش مغز سر باید؟
هوش مصنوعی: او همیشه در دلش خوابیده و در ذهنش همیشه در حال رفتن است. برای نوشیدنش باید قلبش را به درد بیاورد و خوراکش باید مغز سر باشد.
ز هرکس بیشتر بوده است هرجائی مرا نیکی
بفضل تو ز هرجائیم اینجا نیک تر باید
هوش مصنوعی: هرکس که در زندگیاش بیشتر از بقیه در جایگاههای مختلف بوده، باید بداند که به خاطر لطف تو، حالا مکانی بهتر از هرجای دیگر برای من وجود دارد.
بدست میر خلعتهات هر روزم همی بخشد
بدست تست نتوانم فرو بیش از تو زر باید؟
هوش مصنوعی: هر روز مرا با لباسهای زیبا و رنگارنگ میآرایند، اما آیا میتوانم بیشتر از آنچه که تو به من میدهی، طلا و زر داشته باشم؟
درخت بخت تو دائم بپیروزی ببر بادا
درخت بخت آزادان ز فیروزی ببر باید
هوش مصنوعی: درخت شانس تو همیشه به موفقیت میرسد و بادهای موانع را از سر راهش برمیدارند. همچنین درخت شانس آزادگان هم باید همیشه پیروز باشد.