گنجور

شمارهٔ ۸۷

گر دل برفت، مسکن جانها بکوی تست
گر عقل رفت، جرعه ما در سبوی تست
در جان ما ز بحر صفا شبنمی نماند
ما خوشدلیم کآب سعادت بجوی تست
تا دل جمال روی ترا دید لایزال
در فکر خود نماند، چو در فکر روی تست
عمری بآرزوی تو گرد جهان بگشت
تا هست و بود و باشد در جستجوی تست
آشفته گشت و خرقه بصد پاره چاک زد
جانرا گناه نیست، که جان مست روی تست
گفتی: فنا شو از خود و یکدم بما نگر
ای آرزوی دیده، مرا آرزوی تست
قاسم شراب جمله خم خانه ها کشید
محتاج قطره ایست که اندر کدوی تست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر دل برفت، مسکن جانها بکوی تست
گر عقل رفت، جرعه ما در سبوی تست
هوش مصنوعی: اگر دل‌ها از دست برود، جایگاه جان‌ها در نزد توست. اگر عقل و خرد از دست برود، آنچه ما می‌نوشیم در ظرف توست.
در جان ما ز بحر صفا شبنمی نماند
ما خوشدلیم کآب سعادت بجوی تست
هوش مصنوعی: در دل ما از دریای پاکی، حتی یک قطره هم باقی نمانده است. اما ما خوشحالیم چون خوشبختی در جوی تو قرار دارد.
تا دل جمال روی ترا دید لایزال
در فکر خود نماند، چو در فکر روی تست
هوش مصنوعی: وقتی دل زیبایی چهره تو را مشاهده کرد، دیگر در اندیشه خود باقی نماند، زیرا همواره در اندیشه چهره توست.
عمری بآرزوی تو گرد جهان بگشت
تا هست و بود و باشد در جستجوی تست
هوش مصنوعی: سالیان دراز به خاطر تو در هر گوشه و کنار دنیا سفر کردم و همه جا را گشتم، چرا که تا همیشه در جستجوی تو هستم.
آشفته گشت و خرقه بصد پاره چاک زد
جانرا گناه نیست، که جان مست روی تست
هوش مصنوعی: دل نگرانی و آشفتگی او به قدری است که لباسش هم دچار آسیب و پارگی شده است. اما او به جان خود گناهی نمی‌بیند، چرا که دل او به عشق و زیبایی تو مشغول است.
گفتی: فنا شو از خود و یکدم بما نگر
ای آرزوی دیده، مرا آرزوی تست
هوش مصنوعی: تو گفتی که از خودت بگذر و لحظه‌ای به ما نگاه کن؛ ای آرزوی دیده، من هم آرزوی تو هستم.
قاسم شراب جمله خم خانه ها کشید
محتاج قطره ایست که اندر کدوی تست
هوش مصنوعی: قاسم همه شراب‌های موجود در خانه‌ها را سرکشید و اکنون به یک قطره از آن نیاز دارد که در کدوهای تو وجود دارد.