قاسم انوارشمارهٔ ۶۵۱
بیابان را بپیمودی، ولیکن بس ویاوانی
هدایه خوانده ای،اما هدایت را نمی دانی
مپیچان سر، بنه گردن، مترس از جان مترس از تن
درآ در وادی ایمن، اگر موسی عمرانی
ملرزان دل، ملرزان جان، بترس از حضرت جانان
توجه کن بدان سلطان، بوقت آنکه درمانی
سراسر حسن و خوبیها، از آن تست، ای زیبا
اگر گویم صفاتت را ز حسن خود عجب مانی
ز خود بگذر، که تو جانی، چه جای جان؟ که جانانی
رسید از ماه تا ماهی عنایت های ربانی
ز شیطان شهر ایمن شد، بلا و فتنه ساکن شد
چو آمد بر سر کهسار سنجقهای سلطانی
چو عالم را بقایی نیست سلطانیست درویشی
چو دولت را وفایی نیست درویشیست سلطانی
دلم را بر دو جانم بر دو دین خواهد، کجا گویم :
مسلمانان، مسلمانان، مسلمانی، مسلمانی!
الهی رحمت وجود تو از اندازه بیرونست
بقاسم رحمتی فرما، که حنانی و منانی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیابان را بپیمودی، ولیکن بس ویاوانی
هدایه خوانده ای،اما هدایت را نمی دانی
هوش مصنوعی: شما سفر زیادی را در بیابان طی کرده‌اید، اما با وجود اینکه به دنبال نشانه‌ها و راهنماها بوده‌اید، هنوز به حقیقت و راه درست دست نیافته‌اید.
مپیچان سر، بنه گردن، مترس از جان مترس از تن
درآ در وادی ایمن، اگر موسی عمرانی
هوش مصنوعی: به خودت نچرخ، سر را راست کن و گردن را بالا بگیر. از جان و بدن نترس و وارد دنیای امن شو، اگر همچون موسی از بنی اسرائیل هستی.
ملرزان دل، ملرزان جان، بترس از حضرت جانان
توجه کن بدان سلطان، بوقت آنکه درمانی
هوش مصنوعی: دل و جانت را می‌لرزانم، مواظب باش از معشوق و پروردگار، به یاد داشته باش که او پادشاهی است که در زمان مناسب، درمانی برای دردهای تو خواهد داشت.
سراسر حسن و خوبیها، از آن تست، ای زیبا
اگر گویم صفاتت را ز حسن خود عجب مانی
هوش مصنوعی: تمام زیبایی‌ها و خوبیها متعلق به توست، ای زیبا. اگر بخواهم درباره صفات تو صحبت کنم، از زیبایی‌ات خیلی شگفت‌زده می‌شوم.
ز خود بگذر، که تو جانی، چه جای جان؟ که جانانی
رسید از ماه تا ماهی عنایت های ربانی
هوش مصنوعی: از خودت فراتر برو، چرا که تو فقط یک روح هستی؛ چه اهمیتی دارد این روح؟ زیرا آن که از ماه به تو می‌رسد، لطف‌های خداوندی است.
ز شیطان شهر ایمن شد، بلا و فتنه ساکن شد
چو آمد بر سر کهسار سنجقهای سلطانی
هوش مصنوعی: زمانی که شیطان بر شهر حاکم شد، آرامش و صلح به مخاطره افتاد و مشکلات و فتنه‌ها شروع به ظهور کردند. این وضعیت هنگامی شدت گرفت که علامت‌های قدرت و سلطنت نمایان شد.
چو عالم را بقایی نیست سلطانیست درویشی
چو دولت را وفایی نیست درویشیست سلطانی
هوش مصنوعی: هیچ کس در این عالم جاودانگی ندارد، درویشی که توانایی و قدرت را در دست دارد، مانند سلطانی است که به پایانی نمی‌رسد. در واقع، درویش نیز می‌تواند به قدرتمندی یک سلطان باشد، زیرا هیچ کدام از این موقعیت‌ها و داشته‌ها در نهایت پایدار نیست.
دلم را بر دو جانم بر دو دین خواهد، کجا گویم :
مسلمانان، مسلمانان، مسلمانی، مسلمانی!
هوش مصنوعی: دل من به دو چیز وابسته است، دو جان و دو دین. نمی‌دانم چگونه بگویم: ای مسلمانان! ای مسلمان! ای مسلمانی!
الهی رحمت وجود تو از اندازه بیرونست
بقاسم رحمتی فرما، که حنانی و منانی
هوش مصنوعی: پروردگارا، رحمت تو بی‌نهایت است. لطفاً به ما رحمت ده که تو همواره مهربان و بخشنده‌ای.