گنجور

شمارهٔ ۶۲۰

ای دوست، بگو باری تا: عزم کجا داری؟
سرمست و خرامانی انگیز بلا داری
هردم بدگر صورت ظاهر شوی، ای دولت
گه راه صفا گیری، گه تیغ جفا داری
گه رای کنی، گه رو، گه های کنی، گه هو
این مسئله را برگو: در هوی چه ها داری؟
ای صاحب بحر و بر، وی طالب نیک اختر
بگذار سر و افسر، هان! گر سر ما داری
هرجا من و ما باشد، از جنس فنا باشد
فانی نشود هرگز، این عشق و هواداری
ای مایه مستوری، ای چهره مهجوری
خوش قابل و مقبولی، گر قبله خدا داری
هر لحظه کند القا، با ابر دل دریا :
از ما شده ای پیدا، هم روی بما داری
بگذار حکایت ها، مجنون شو و ناپروا
کار تو شود زیبا، گر رو بفنا داری
همراه تو شد جانان، هرجا که روی، ای جان
گر قصد سمک داری، گر رو بسما داری
بگذار تصرفها، تا چند تکلفها
بگذار ره سودا، گر رو بصفا داری
من قاسم حیرانم، بس بی سر و سامانم
در آتش هجرانم آخر تو روا داری؟

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دوست، بگو باری تا: عزم کجا داری؟
سرمست و خرامانی انگیز بلا داری
هوش مصنوعی: ای دوست، بگو کجا می‌خواهی بروی؟ تو در حالی که خوشحال و سرخوشی، مشکلاتی هم داری.
هردم بدگر صورت ظاهر شوی، ای دولت
گه راه صفا گیری، گه تیغ جفا داری
هوش مصنوعی: هر لحظه در چهره‌ای جدید ظاهر می‌شوی، ای خوشبختی! گاهی به من راهی به صفا می‌دهی و گاهی نیز با ظالمی بر من می‌زنی.
گه رای کنی، گه رو، گه های کنی، گه هو
این مسئله را برگو: در هوی چه ها داری؟
هوش مصنوعی: هر زمانی که بخواهی، به سمتی می‌روی؛ گاهی پنهان می‌شوی و گاهی خود را نشان می‌دهی. این مسئله را مشخص کن که در دل و فکر خود چه چیزهایی را داری.
ای صاحب بحر و بر، وی طالب نیک اختر
بگذار سر و افسر، هان! گر سر ما داری
هوش مصنوعی: ای کسی که به دانش و ثروت دست یافته‌ای، و ای کسی که به دنبال خوشبختی هستی، اجازه بده تا به تو بگویم: اگر تو مراقب و نگهبان ما هستی، پس به ما اهمیت بده.
هرجا من و ما باشد، از جنس فنا باشد
فانی نشود هرگز، این عشق و هواداری
هوش مصنوعی: هرجا که من و دیگران کنار هم باشیم، باید از نوع زودگذر و فانی باشد، اما این عشق و دوستی هیچ‌گاه نابود نمی‌شود.
ای مایه مستوری، ای چهره مهجوری
خوش قابل و مقبولی، گر قبله خدا داری
هوش مصنوعی: ای مایه‌ی عفاف و حیا، ای چهره‌ای که در خفا و دور از چشم‌هاست، تو خوش‌صورت و مورد پسند هستی. اگر تو معبودی برای پرستش خداوند داری، باید به مقام والای خود آگاه باشی.
هر لحظه کند القا، با ابر دل دریا :
از ما شده ای پیدا، هم روی بما داری
هوش مصنوعی: در هر لحظه، با دل شفاف و پر از احساس، به ما الهام می‌شود. تو از ما هستی و این را به وضوح نشان می‌دهی، حتی در مواجهه با ما، حضورت محسوس است.
بگذار حکایت ها، مجنون شو و ناپروا
کار تو شود زیبا، گر رو بفنا داری
هوش مصنوعی: بگذار داستان‌ها روایت شوند، مثل مجنون دلیر و بی‌پروا باش و بگذار کارهایت زیبا شوند، اگر عشق به فنا را تجربه کنی.
همراه تو شد جانان، هرجا که روی، ای جان
گر قصد سمک داری، گر رو بسما داری
هوش مصنوعی: محبت و همراهی جانان با توست، هر جا که بروی. اگر به سمت سمک (ماهی) می‌روی، یا اگر به سمت سما (موسیقی و جشن) می‌روی، او همیشه در کنارت خواهد بود.
بگذار تصرفها، تا چند تکلفها
بگذار ره سودا، گر رو بصفا داری
هوش مصنوعی: اجازه بده تا بقیه کارها و زحمت‌ها را بگذاریم کنار، اگر به حقیقت و پاکی دسترسی داری، باید راه تجارت و کسب و کار را دنبال کنی.
من قاسم حیرانم، بس بی سر و سامانم
در آتش هجرانم آخر تو روا داری؟
هوش مصنوعی: من قاسم، در حیرت و سرگردانی به سر می‌برم و در آتش فراق و جدایی می‌سوزم. آیا تو این وضعیت را برمی‌تابی؟