شمارهٔ ۵۸۷
ساقیا، عذر مگو، باده به سرمستان ده
می به مستان بده و توبه به هشیاران ده
نیک بیمار فراقیم و ز پای افتاده
از شفاخانه تو شربت بیماران ده
اهل دل شربت وصل تو خریدند به جان
ما بضاعت چو نداریم بما ارزان ده
هرکس از شربت سودای تو سرمست شدند
جان ما را به کرم باده استحسان ده
گر تو خواهی که همی فاسد و کاسد نشود
باده از جام ارادت به خریداران ده
ساکن کوی ترا روضه رضوان فرمای
عاشق روی ترا جنت جاویدان ده
قاسمی، اعمش این راه نبیند خود را
زود باش و به کفش آینه رخشان ده
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقیا، عذر مگو، باده به سرمستان ده
می به مستان بده و توبه به هشیاران ده
هوش مصنوعی: ای ساقی، از عذر و بهانه دست بردار، جام شراب را به مستها بده. به مستها شراب برسان و به هوشیارها توبه ببخش.
نیک بیمار فراقیم و ز پای افتاده
از شفاخانه تو شربت بیماران ده
هوش مصنوعی: ما به شدت دلتنگی و بیتابی را احساس میکنیم و از شدت این حال از پا افتادهایم. از تو میخواهیم که برای تسکین دردهای ما دارویی به ما بدهی.
اهل دل شربت وصل تو خریدند به جان
ما بضاعت چو نداریم بما ارزان ده
هوش مصنوعی: محبوبان و عاشقان، برای رسیدن به وصال تو، بهترین و گرانبهاترین چیزها را فدای جان خود کردند. اما ما که شایستگی و توانایی نداریم، درخواست داریم که تو محبت و بخشش خود را رایگان و با سهولت به ما ارزانی داری.
هرکس از شربت سودای تو سرمست شدند
جان ما را به کرم باده استحسان ده
هوش مصنوعی: هر کسی که از شادی و عشق تو سیراب شده، جان ما را با لطف و محبت شراب خود غرق در خوشی کند.
گر تو خواهی که همی فاسد و کاسد نشود
باده از جام ارادت به خریداران ده
هوش مصنوعی: اگر میخواهی که شراب از عشق و محبت خراب و بیکیفیت نشود، آن را به دست کسانی بده که در پی خریدن آن هستند.
ساکن کوی ترا روضه رضوان فرمای
عاشق روی ترا جنت جاویدان ده
هوش مصنوعی: در محلهای که تو زندگی میکنی، باغی بهشتی برای تو ایجاد کن، و عشق تو را به بهشت جاودانی برسان.
قاسمی، اعمش این راه نبیند خود را
زود باش و به کفش آینه رخشان ده
هوش مصنوعی: قاسمی، اعمش نمیتواند به این مسیر نگاه کند؛ بنابراین، باید سریع باشی و چهرهی درخشان خود را در آینهی کفشها ببینی.