گنجور

شمارهٔ ۵۱۵

دل با تو نظر دارد، اما نظری پنهان
ای مایه شادیها، ای دولت جاویدان
در جمله جهان گشتم، خوبان جهان دیدم
آنیست ترا، ای جان، برگوی: چه چیزست آن؟
می پویم و می مویم، پیوسته همی گویم :
یا رب، تو کرم فرما این درد مرا درمان
این توبه و زهد ما دانی بچه می ماند؟
دشوار بود بستن، بشکستن آن آسان
در عقل تمناها، در عشق تو لاها
ای دوست، بیابنشین، جامی بده و بستان
دوری منما از ما، رو دیده دل بگشا
تا نور یقین بینی در عین همه اعیان
آنجا که خدا باشد صد عیش و ولا باشد
حیران بچه می مانی؟ ای قاسم سرگردان

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل با تو نظر دارد، اما نظری پنهان
ای مایه شادیها، ای دولت جاویدان
هوش مصنوعی: دل به تو توجه دارد، اما این توجه پنهان است ای منبع شادی‌ها، ای منبع خوشبختی ابدی.
در جمله جهان گشتم، خوبان جهان دیدم
آنیست ترا، ای جان، برگوی: چه چیزست آن؟
هوش مصنوعی: در دنیا سفر کرده‌ام و زیبایی‌های زیادی را دیده‌ام، اما هیچ‌کدام از آنها به تو نمی‌رسند، ای جان، بفرما بگو: آنچه که تو هستی چیست؟
می پویم و می مویم، پیوسته همی گویم :
یا رب، تو کرم فرما این درد مرا درمان
هوش مصنوعی: من همیشه مشغول نوشیدن شراب هستم و در دل می‌گویم: ای پروردگار، لطف کن و این درد و رنج مرا درمان کن.
این توبه و زهد ما دانی بچه می ماند؟
دشوار بود بستن، بشکستن آن آسان
هوش مصنوعی: توبه و زهدی که ما داریم، تو می‌دانی چه حالتی دارد؟ برداشتن آن به مراتب ساده‌تر از اقدام به ایجاد کردنش بود.
در عقل تمناها، در عشق تو لاها
ای دوست، بیابنشین، جامی بده و بستان
هوش مصنوعی: در فهم عقل، خواسته‌ها و آرزوها را آزاد گذاشته‌ام، اما در عشق تو هیچ خواسته‌ای ندارم. ای دوست، کنارم باش، و جامی به من بده تا نوش جان کنم و بگیرم.
دوری منما از ما، رو دیده دل بگشا
تا نور یقین بینی در عین همه اعیان
هوش مصنوعی: از ما دور نشو، چشمان دل را باز کن تا نور یقین را در واقعیت همه چیز مشاهده کنی.
آنجا که خدا باشد صد عیش و ولا باشد
حیران بچه می مانی؟ ای قاسم سرگردان
هوش مصنوعی: در جایی که خدا حضور دارد، شادی و سروری بسیار خواهد بود. آیا تو همچنان در حیرت و سردرگمی باقی خواهی ماند، قاسم؟