شمارهٔ ۴۳
سخنی می رود به صدق و صواب
جان عالم تویی، به جان دریاب
جمله ذرات رو بدان سویند
که تویی جمله را ملاذ و مآب
با تو کس را برابری نرسد
که تویی مرجع ثواب و عقاب
دل و جان را کجا کند روشن؟
زاهد مرده، واعظ در خواب
سعی کن، سعی، تا برون آری
کشتی عمر خویش از غرقاب
قاسمی، عمر نازنین بگذشت
به شتابست عمر ما، بشتاب
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سخنی می رود به صدق و صواب
جان عالم تویی، به جان دریاب
هوش مصنوعی: سخنی راست و درست به گوش میرسد که تویی جان عالم، پس آن را با همه وجودت درک کن.
جمله ذرات رو بدان سویند
که تویی جمله را ملاذ و مآب
هوش مصنوعی: همهی موجودات و ذرات به سوی تو حرکت میکنند، زیرا تو مقصد و پناهگاه آنان هستی.
با تو کس را برابری نرسد
که تویی مرجع ثواب و عقاب
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند به تواناییها و مقام تو دست یابد؛ زیرا تو منبع پاداش و کیفر هستی.
دل و جان را کجا کند روشن؟
زاهد مرده، واعظ در خواب
هوش مصنوعی: دل و جان را نمیتواند کجا روشن کند؟ زاهد بیحال و واعظی که خواب است.
سعی کن، سعی، تا برون آری
کشتی عمر خویش از غرقاب
هوش مصنوعی: تلاش کن تا بتوانی کشتی زندگیات را از غرق شدن نجات دهی.
قاسمی، عمر نازنین بگذشت
به شتابست عمر ما، بشتاب
هوش مصنوعی: عمر گرانبهای قاسمی به سرعت سپری شد، عمر ما هم همینطور، پس بیدرنگ بجنبید.