گنجور

شمارهٔ ۳۸۰

منم و عشق سرکش عیار
«ثانی اثنین اذهما فی الغار»
عشق چبود؟ بگو: بلای عظیم
عقل چبود؟ بگو که: دارا دار
اول و آخر زمین و زمان
که جهان را بتست استظهار
تو اگر حاضری، مشو غافل
جام گلرنگ باده را بکف آر
پیش ما آر جام سرمستان
تا ببازیم عالمی را بقمار
ساقیا دیر شد که مخموریم
بهر دفع خمار باده خم آر
هر کسی را عیار معلومست
قاسم و شیشه تمام عیار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

منم و عشق سرکش عیار
«ثانی اثنین اذهما فی الغار»
هوش مصنوعی: من در عشق و عشقی پرشور و سرکش غرق هستم، همچون دو نفر که در غاری پنهان شده‌اند و تنها امید آن‌ها به یکدیگر است.
عشق چبود؟ بگو: بلای عظیم
عقل چبود؟ بگو که: دارا دار
هوش مصنوعی: عشق چه چیزی بود؟ بگو: یک درد و مشکل بزرگ. عقل چه چیزی بود؟ بگو که: مایه‌ی ثروت و دارایی.
اول و آخر زمین و زمان
که جهان را بتست استظهار
هوش مصنوعی: در آغاز و پایان هر چیزی، زمین و زمان، تنها اوست که بر همه چیز تسلط دارد.
تو اگر حاضری، مشو غافل
جام گلرنگ باده را بکف آر
هوش مصنوعی: اگر تو آماده‌ای، پس بی‌توجه نباش و جام رنگین شراب را در دست بگیر.
پیش ما آر جام سرمستان
تا ببازیم عالمی را بقمار
هوش مصنوعی: به ما بگو تا باده‌ی سرمستی را بیاورند تا با آن یک دنیایی را در قمار ببازیم.
ساقیا دیر شد که مخموریم
بهر دفع خمار باده خم آر
هوش مصنوعی: ای ساقی، زمان زیادی گذشته و ما بی‌حال و مست هستیم. بیا برای رفع خستگی و بی‌حالی‌مان، جام شراب را حاضر کن.
هر کسی را عیار معلومست
قاسم و شیشه تمام عیار
هوش مصنوعی: هر کسی دارای ویژگی‌ها و مشخصات خاص خود است، مانند قاسم که در کارش خوب و با کیفیت است و شیشه‌ای که به بهترین شکل ساخته شده است.