گنجور

شمارهٔ ۳۴

از حد گذشت قصه درد نهان ما
ترسم که ناله فاش کند راز جان ما
جایی رسید ناله که از آسمان گذشت
با او بهیچ جا نرسید این فغان ما
ما گم شدیم در طلب حی لایموت
از سالکان ره ندهد کس نشان ما
نادیده کرد هر نفس از لطف عیب پوش
چندین جفا که دید ز ما دلستان ما
نی همدمی خوشست، که تا روز رستخیز
با دوستان حدیث کند داستان ما
در آتش تو منتظر آب رحمتیم
ساقی، بیار جام می ارغوان ما
بیحکمتی غریب وحدیثی عجیب نیست
شادی یک زمان و غم جاودان ما
همت نگر، که از عالم فراغتند
دردی کشان کوچه دیر مغان ما
بسیار فکر کرد و ندانست شمه ای
در لطف آن دهان خرد خرده دان ما
گفتم که: قاسمی چه کسست؟ ای مراد جان
گفتا که: رند زنده دل کس مدان ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از حد گذشت قصه درد نهان ما
ترسم که ناله فاش کند راز جان ما
هوش مصنوعی: ماجرای درد پنهان ما به حدی رسیده که ترسم از این است که فریاد ما، اسرار درون‌مان را آشکار کند.
جایی رسید ناله که از آسمان گذشت
با او بهیچ جا نرسید این فغان ما
هوش مصنوعی: به جایی رسیدیم که ناله‌ و فریاد ما به آسمان هم رسید، اما هنوز هیچ‌جا نتوانستیم به آرامش برسیم و درد و رنج ما ادامه دارد.
ما گم شدیم در طلب حی لایموت
از سالکان ره ندهد کس نشان ما
هوش مصنوعی: ما در جستجوی حقیقتی که همیشه زنده است، گم شده‌ایم، و هیچ‌کس در این راه راهنمایی نمی‌کند تا ما را پیدا کند.
نادیده کرد هر نفس از لطف عیب پوش
چندین جفا که دید ز ما دلستان ما
هوش مصنوعی: هر بار که نفس می‌کشم، از روی لطف و محبتی که دارد، عیب‌هایم را نادیده می‌گیرد. با این حال، با وجود این همه خوبی، دلش بارها از من رنجیده شده است.
نی همدمی خوشست، که تا روز رستخیز
با دوستان حدیث کند داستان ما
هوش مصنوعی: دوستی خوب است که تا روز حساب و قیامت، با یارانش از قصه‌های ما صحبت کند.
در آتش تو منتظر آب رحمتیم
ساقی، بیار جام می ارغوان ما
هوش مصنوعی: ما در آتش عشق تو منتظر لطف و رحمت هستیم، ای ساقی، لطفاً جام می ارغوانی ما را بیاور.
بیحکمتی غریب وحدیثی عجیب نیست
شادی یک زمان و غم جاودان ما
هوش مصنوعی: شادی یک دوره‌ای گذراست و غم همیشه باقی می‌ماند. این واقعیت نه عجیبی است و نه با حکمت غیرمعمولی همراه است.
همت نگر، که از عالم فراغتند
دردی کشان کوچه دیر مغان ما
هوش مصنوعی: به زحمت و کوشش خود نگاه کن، زیرا کسانی که در کوچه‌های دیر مغان درد را تجربه می‌کنند، از دغدغه‌های دنیا رها شده‌اند.
بسیار فکر کرد و ندانست شمه ای
در لطف آن دهان خرد خرده دان ما
هوش مصنوعی: فردی خیلی فکر کرد اما نتوانست کوچک‌ترین نشانه‌ای از زیبایی و جذابیت آن دهان معصوم و دلنشین را درک کند که ما به آن اشاره می‌کنیم.
گفتم که: قاسمی چه کسست؟ ای مراد جان
گفتا که: رند زنده دل کس مدان ما
هوش مصنوعی: گفتم قاسمی چه کسی است؟ اویی که زندگی و شادابی‌اش را از دست نداده است، پاسخ داد: کسی را به این بزرگی و جان‌فزایی نشناس.