گنجور

شمارهٔ ۱۵۰

آن یار جفا پیشه، که پشتست و پناهست
هم پشت و پناه آمد و هم عزت و جاهست
جانها همه مستند، بدان شیوه که هستند
زان شاه دل افروز، که سلطان سپاهست
زان خواجه چه حاصل؟ که ز خود در نگذشتست
گر مفخر شهرست وگر مرشد راهست
با واعظ افسرده بگویید که: غم نیست
گر چشم سفیدست ولی روی سیاهست
گفتی که: اگر قصه این راه نگوییم
زنهار مکن پیشه، که این پیشه تباهست
هرجا که کند زلف تو غارت دل و جانها
آن جای یقینست که دامی ز بلا هست
قاسم، نظر از دوست مگردان، که دریغست
جان تو، که در عین حجابست و گناهست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن یار جفا پیشه، که پشتست و پناهست
هم پشت و پناه آمد و هم عزت و جاهست
هوش مصنوعی: معنی این بیت این است که آن معشوقی که به او سختی و ناملایمتی می‌رسد، همانطور که پشت و پناه انسان است، در عین حال باعث عزت و مقام نیز می‌شود. به عبارت دیگر، محبت به او نه تنها حمایت و آرامش به انسان می‌دهد، بلکه موجب افتخار و اهمیت نیز می‌شود.
جانها همه مستند، بدان شیوه که هستند
زان شاه دل افروز، که سلطان سپاهست
هوش مصنوعی: همه جان‌ها تحت تأثیر و تسلط آن شاه دل‌فریبا قرار دارند، به همان شکل که هستند، زیرا او فرمانروای دل‌ها و سپاه است.
زان خواجه چه حاصل؟ که ز خود در نگذشتست
گر مفخر شهرست وگر مرشد راهست
هوش مصنوعی: چه فایده‌ای دارد که او خود را بزرگ و مهم بشمارد، در حالی که از خود عبور نکرده است؟ هرچند که ممکن است در شهر به عنوان یک شخصیت محترم یا راهنمایی شناخته شود.
با واعظ افسرده بگویید که: غم نیست
گر چشم سفیدست ولی روی سیاهست
هوش مصنوعی: به واعظ غمگین بگویید که ناراحتی ندارد اگر کسی دارای چشمان سفید است، اما چهره‌اش تیره و سیاه باشد.
گفتی که: اگر قصه این راه نگوییم
زنهار مکن پیشه، که این پیشه تباهست
هوش مصنوعی: تو گفتی که اگر داستان این مسیر را نگویم، به خودم سخت نگیر، که این کار بی‌فایده است.
هرجا که کند زلف تو غارت دل و جانها
آن جای یقینست که دامی ز بلا هست
هوش مصنوعی: هر جا که زلف تو دل و جان مردم را به خطر بیندازد، یقینا همان جا جایی است که دام بلا و سختی در کمین است.
قاسم، نظر از دوست مگردان، که دریغست
جان تو، که در عین حجابست و گناهست
هوش مصنوعی: قاسم، چشم از دوست بر مدار، زیرا که این موضوع بر تو خسارت‌بار است، چرا که در لایه‌ای از حجاب و گناه قرار داری.