گنجور

شمارهٔ ۱۲

خوش خاطرم که یار مرا گفت: مرحبا
همراه مرحباست صفا در پی صفا
صافی شدست شیشه دل از صفای عشق
ای لطف مرحبای ترا جان و دل فدا!
زاهد، مگو محال که: از عشق توبه کن
من درد عشق را چه کنم، چون برم دوا؟
تقلید گفت: توبه و تحقیق گفت: عشق
مغلوب شد حکایت تقلید غالبا
چون شد یقین که غیر خدا نیست فاعلی
تلقین «مارمیت » بگو «اذ رمیت » را
جانم ز قصهای مکرر ملول شد
ای جان، بیا بماره توحید وانما
دل دولت وصال ترا رایگان نیافت
از بارهای بس که کشیدست بارها
بیرون ز شاهراه موحد سخن مگوی
این بود ابتدا و همینست انتها
چون واردیت نیست، مگو قصه از گزاف
بر شاهراه عشق بخوان رمز «هل اتا»
چندین مگو که: خون دل از دیده ریختم
فرزند حال باش و گذر کن ز ما مضا
قاسم، سخن مگوی ز هجران جان گداز
در ظل عاشقی شو و بگذر ز ماجرا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوش خاطرم که یار مرا گفت: مرحبا
همراه مرحباست صفا در پی صفا
هوش مصنوعی: خوشحال هستم که دوستم به من گفت: سلام، خوش آمدی! رفاقت و محبت در کنار هم، زندگی را پر از شادی می‌کند.
صافی شدست شیشه دل از صفای عشق
ای لطف مرحبای ترا جان و دل فدا!
هوش مصنوعی: دل من از زیبایی و صفای عشق پاک و روشن شده است. ای مهربان، جان و دل من فدای توست!
زاهد، مگو محال که: از عشق توبه کن
من درد عشق را چه کنم، چون برم دوا؟
هوش مصنوعی: ای زاهد، نگو که نمی‌شود از عشق توبه کرد. من با درد عشق چه کنم، وقتی که درمانی برای آن ندارم؟
تقلید گفت: توبه و تحقیق گفت: عشق
مغلوب شد حکایت تقلید غالبا
هوش مصنوعی: تقلید به معنای پیروی و پیروی از نظرات و رفتارهای دیگران است که در اینجا به توبه اشاره می‌کند. در مقابل، عشق که به معنای احساسات عمیق و واقعی است، بر آن تسلط یافته و نشان‌دهنده این است که عشق، غالب بر توبه و رفتارهای متعارف است. این بیت نشان‌دهنده این است که در بعضی مواقع، احساسات و عشق می‌توانند بر تصمیمات و انتخاب‌های ما غلبه کنند.
چون شد یقین که غیر خدا نیست فاعلی
تلقین «مارمیت » بگو «اذ رمیت » را
هوش مصنوعی: زمانی که یقین حاصل شد که جز خداوند هیچ عاملی وجود ندارد، به خود بگو که "من نمی‌زنم" بلکه "او می‌زند".
جانم ز قصهای مکرر ملول شد
ای جان، بیا بماره توحید وانما
هوش مصنوعی: دل من از شنیدن داستان‌های تکراری خسته شده است، ای جان، بیا و به سوی یکتایی و حقیقت بپرداز.
دل دولت وصال ترا رایگان نیافت
از بارهای بس که کشیدست بارها
هوش مصنوعی: دل به راحتی به وصال تو نرسید، زیرا بارهای زیادی را تحمل کرده است.
بیرون ز شاهراه موحد سخن مگوی
این بود ابتدا و همینست انتها
هوش مصنوعی: در خارج از مسیر درست و مستقیم، به کسی چیزی نگو. این یعنی که آغاز و پایان همه چیز در همین راستا قرار دارد.
چون واردیت نیست، مگو قصه از گزاف
بر شاهراه عشق بخوان رمز «هل اتا»
هوش مصنوعی: چون تو هنوز وارد این مسیر نشده‌ای، بیهوده درباره عشق صحبت نکن و به جای آن به اشاره‌ای از آیه «هل اتی» بپرداز.
چندین مگو که: خون دل از دیده ریختم
فرزند حال باش و گذر کن ز ما مضا
هوش مصنوعی: نمی‌گویم که چقدر از غم و رنج جگرسوز خود اشک ریخته‌ام، ولی حالا باید زندگی‌ات را ادامه بدهی و از ما بگذر.
قاسم، سخن مگوی ز هجران جان گداز
در ظل عاشقی شو و بگذر ز ماجرا
هوش مصنوعی: قاسم، دیگر از جدایی و درد آن صحبت نکن، در سایه عشق قرار بگیر و از این ماجرا بگذر.