گنجور

شمارهٔ ۱۱۶

آن ماه دل افروز، که محبوب جهانست
با تست، ولی در پس صد پرده نهانست
خواهم صفتی گویم از آن زلف معنبر
دل در خفقانست و زبان در ذوبانست
در کوچه مایار گرامی گذری کرد
جانها نگران، جامه دران نعره زنانست
هرگز بتجلی الهی نبرد پی
بیچاره دل آن که رهین حدثانست
آن خواجه ما هیچ ندانست، چه حاصل
گر شاه نشین آمد، اگر شاه نشانست؟
از جام وصال تو بهرکس که رسد می
چه جای فریدون؟ که سلیمان زمانست
قاسم بثنای تو غزل خوان و فصیحست
هرچند فصیحست ولی کل لسانست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن ماه دل افروز، که محبوب جهانست
با تست، ولی در پس صد پرده نهانست
هوش مصنوعی: آن ماه زیبا و دلربا که همه دنیا به او علاقه‌مندند، در واقع متعلق به توست، ولی او در پشت هزاران پرده و راز پنهان است.
خواهم صفتی گویم از آن زلف معنبر
دل در خفقانست و زبان در ذوبانست
هوش مصنوعی: می‌خواهم از آن موهای زیبا و دلربا بگویم که دل را به شدت تحت تأثیر قرار داده و باعث شده است که حتی زبانم نیز از حسرت و شوق دچار مشکل شود.
در کوچه مایار گرامی گذری کرد
جانها نگران، جامه دران نعره زنانست
هوش مصنوعی: در کوچه‌ای مملو از عشق و زیبایی، زندگی در حال جریان است و روح‌ها از نگرانی و اشتیاق به تماشا آمده‌اند، در حالی که عده‌ای با هیجان و شور و شوق در حال فریاد زدن هستند.
هرگز بتجلی الهی نبرد پی
بیچاره دل آن که رهین حدثانست
هوش مصنوعی: هرگز کسی که به وقایع دنیایی وابسته است، نتوانسته است به درخشش الهی دست یابد. دل بیچاره‌ای که درگیر این مسائل است، نمی‌تواند به نور و تجلی الهی برسد.
آن خواجه ما هیچ ندانست، چه حاصل
گر شاه نشین آمد، اگر شاه نشانست؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که آن شخص مهم و با نفوذ (خواجه) نمی‌داند که اگر کسی به مقام سلطنت برسد، چه فایده‌ای دارد، اگر خود او نشانی از شایستگی و لیاقت نداشته باشد. به عبارتی دیگر، تنها نشستن بر تخت سلطنت و داشتن عنوان کافی نیست، بلکه باید ویژگی‌های لازم برای رهبری و فرمان‌روایی را نیز داشته باشد.
از جام وصال تو بهرکس که رسد می
چه جای فریدون؟ که سلیمان زمانست
هوش مصنوعی: این اشعار به مفهوم این است که وقتی کسی به وصال و نزدیک شدن به معشوق می‌رسد، احساس خوشحالی و شادمانی می‌کند. در اینجا اشاره شده که این خوشی و لذت، به‌اندازه‌ای بزرگ است که دیگر چیزهای باارزش مانند مقام و قدرت راندن سلیمان یا فریدون در مقایسه با آن بی‌اهمیت به نظر می‌رسند. در واقع، عشق و وصال به معشوق برتری دارد و احساسات ناشی از آن به قدری عمیق و ارزشمند است که تمامی دستاوردهای دیگر را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.
قاسم بثنای تو غزل خوان و فصیحست
هرچند فصیحست ولی کل لسانست
هوش مصنوعی: بیت اشاره به این دارد که قاسم در ستایش و تقدیر از شما به خوبی سخن می‌گوید و هرچند که زبانش زیبا و فصیح است، اما در واقع این مهارتش تنها بخشی از توانایی اوست.