بخش ۳۳ - فایده
بعد ازین از معدن «هل من مزید»
نکته ای دیگر بگوش جان رسید
کای گرامی تر ز عالی منزلت
چند باشد شهر هستی منزلت؟
نیست بیرون کار مردم از سه حال
زان یکی حالست و دو دیگر محال
گر تو خود را دوستر داری ز یار
کافری را کرده باشی اختیار
ور مساوی داریش با خویشتن
مشرکی باشی بوصف ما و من
دوست را گر دوستر داری ز خود
قابلی در عشق و مقبول ابد
تا تو باشی در میان خامست کار
تا تو نزدیکی بخود دورست یار
خود گناهی،از خود استغفار کن
نور او وابین و ترک نارکن
چند روزی بندگی کن،بنده وار
تا دهندت در حریم شاه بار
بار او را چون تو حامل گشته ای
با چنین باری چه کاهل گشته ای؟
گر سلامت بار با منزل بری
پهلوانی، پر دلی،نیک اختری
گر ترا باری بود در بزم شاه
هم ازین بارست،ای جویان راه
گر ز عشقت یک مدد گردد ندیم
می توانی برد این بار عظیم
زانکه وصف اوست این عشق،ای جواد
خواه حبش نام کن،خواهی وداد
خودبخود بر خویش عاشق گشت دوست
بلکه عشق و عاشق و معشوق اوست
غیر او را من نمی بینم،وجود
پیش او زآنست جانم در شهود
نور او بگرفت عالم را تمام
دیده بگشا تا ببینی، والسلام
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بعد ازین از معدن «هل من مزید»
نکته ای دیگر بگوش جان رسید
هوش مصنوعی: پس از این که از منابع غنی به واژه «آیا چیز بیشتری هست؟» رسیدم، نکتهای دیگر به ذهنم رسید که جانم را نوازش کرد.
کای گرامی تر ز عالی منزلت
چند باشد شهر هستی منزلت؟
هوش مصنوعی: ای عزیز، چه مقدار منزلت تو بالاتر از مکانهای عالی است؟ در حقیقت، منزلت تو در این جهان تا چه اندازه است؟
نیست بیرون کار مردم از سه حال
زان یکی حالست و دو دیگر محال
هوش مصنوعی: کارهای مردم همیشه در سه حالت ممکن است: یکی واقعیت دارد و دو حالت دیگر غیرممکن هستند.
گر تو خود را دوستر داری ز یار
کافری را کرده باشی اختیار
هوش مصنوعی: اگر خودت را بیشتر از یار دوست داشته باشی، نشانهای از کفر است که انتخاب کردهای.
ور مساوی داریش با خویشتن
مشرکی باشی بوصف ما و من
هوش مصنوعی: اگر بخواهی که او را با خودت برابر بدانی، باید به اشتباهات خودت واقف باشی و از خودخواهی و فردگرایی دوری کنی.
دوست را گر دوستر داری ز خود
قابلی در عشق و مقبول ابد
هوش مصنوعی: اگر به دوست خود علاقه بیشتری داری، از خود باید قابلیت عشق ورزیدن و پذیرش او را داشته باشی.
تا تو باشی در میان خامست کار
تا تو نزدیکی بخود دورست یار
هوش مصنوعی: حضورت در زندگیام موجب میشود که همه چیز سامان بگیرد و حتی اگر به کسی نزدیک نباشم، نزدیکی تو به من، احساس دوری را از بین میبرد.
خود گناهی،از خود استغفار کن
نور او وابین و ترک نارکن
هوش مصنوعی: خودت را گناهکار میدانی، پس از خداوند طلب بخشش کن. نور وجود او را درک کن و از کارهای ناپسند دوری کن.
چند روزی بندگی کن،بنده وار
تا دهندت در حریم شاه بار
هوش مصنوعی: چند روزی به خدمتگزاری بپرداز و تسلیم باش تا در درگاه بزرگوار دستاوردی به تو عطا شود.
بار او را چون تو حامل گشته ای
با چنین باری چه کاهل گشته ای؟
هوش مصنوعی: تو که بار سنگینی را بر دوش خود حمل میکنی، چرا اینقدر بیتوجه و سستعزم شدهای؟
گر سلامت بار با منزل بری
پهلوانی، پر دلی،نیک اختری
هوش مصنوعی: اگر با سلامتی به منزل برسی، تو مردی کارآمد و دلیر هستی که دارای نیکی و خوش شانسی نیز هستی.
گر ترا باری بود در بزم شاه
هم ازین بارست،ای جویان راه
هوش مصنوعی: اگر در محفل پادشاه مشکلی داری، این مشکل همانند بار سنگینی است که بر دوش توست، ای کسانی که در جستجوی مسیر درست هستید.
گر ز عشقت یک مدد گردد ندیم
می توانی برد این بار عظیم
هوش مصنوعی: اگر از عشق تو کمکی شود، دوست، میتوانی این بار سنگین را به دوش بکشی.
زانکه وصف اوست این عشق،ای جواد
خواه حبش نام کن،خواهی وداد
هوش مصنوعی: این عشق به خاطر ویژگیهای اوست، ای جواد، اگر میخواهی، نامش را عشق بگذار و اگر میخواهی، به عنوان محبت او قلمداد کن.
خودبخود بر خویش عاشق گشت دوست
بلکه عشق و عاشق و معشوق اوست
هوش مصنوعی: دوست به صورت ناخودآگاه به خود علاقهمند شد، زیرا عشق و عاشق و معشوق همه اوست.
غیر او را من نمی بینم،وجود
پیش او زآنست جانم در شهود
هوش مصنوعی: من هیچکس را جز او نمیبینم و وجود دیگران برای من به اندازهای است که جانم در پیشگاه او قرار دارد.
نور او بگرفت عالم را تمام
دیده بگشا تا ببینی، والسلام
هوش مصنوعی: نور او همهجا را پر کرده است. تمام چشمانت را باز کن تا این را ببینی. خداحافظ.