گنجور

بخش ۱ - تمهید

منت خدای راجلت عظمته و علت کلمته،که بشعشعه انوار اسرار شموس، ارواح اقمار قلوب انسان را،یعنی سیارات سماوات نفوس ایشان را،بحکم قدم از عالم عدم موجود گردانید و خاکیان خطه امکان را بتشریف «و لقد کرمنابنی آدم » مشرف داشت،خرد خرده دان،که وزیر سلاطین ارواح انسانست و سبب سعود نقود وجود ایشانست،در مبادی بوادی جمال کمالش از سطوات صدمات اجلال جلالش حیرانست،نظم:

ای برتر از آنکه عقل دراک
در راه تو دم زند ز ادراک
هر کس که بکوی وحدت آمد
قسمش همه درد و حیرت آمد
کس را بتو هیچ دسترس نیست
نی نی،بجز از تو هیچ کس نیست

صفات نامتناهیش را روی در ذات بیچونست و ذات قدیمش را نظر برصفات قدیمست،بیت:

خویشتن عارفست و معروفست
خویشتن واصفست و موصوفست

در بطون جهان حضرت او ظاهر و در ظهور او کثرت حدثان مطموس و از ظهور چیزها او باطن و از بطون چیزها او ظاهر، حقیقت در شریعت و طریقت در حقیقت و حقیقت هستی همه اوست و عقل را در حقیقت او طریقت نیستاء شهباز بلند پرواز عشق، که بر طیور ارواح ملکست، مملوک آستانه اوست، «لیس کمثله شیی ء» آیتی در شأن اوست، الا له الخلق والامر، تبارک الله رب العالمین

بعد از حمد حضرت واجب الوجود و در درود نامعدود بر ارواح زاکیات نقاط مراکز جود، که هر یک در صدر نبوت و سریر رسالت چندین هزار سرگشتگان تیه ضلالت را بسرحد هدایت، بدولت دلالت، رسانیده، صلوات الله علیهم اجمعین و علی الخصوص بر آن سلطان سر ایستان سیادت و آفتاب آسمان سعادت، که سطری از اساطیر مناشیر شهنشاهیش «و ماارسلناک الارحمة للعالمین » است و فصلی از خصل کمالات کثرت قربتش «کنت نبیا و آدم بین الماء والطین » است، صلوات الله علیه و علی آله الطاهرین و رضوان بی شمار بر ارواح مقدس و اشباح بی دنس چهار یار کبار و بر جمیع اصحاب بزرگوار، که کار سازان شریعت مصطفوی و صاحب رازان طریقت نبوی و نجوم بروج هدایت و در درج ولایت بوده اند، رضوان اله علیهم اجمعین و بر ارواح نور و اشباح معطر مشایخ کرام، که مرغ روحشان از حضیضش عالم حدوث به اوج عالم قدم پرواز کرده و در ریاض قدس بر اغصان اشجار ملکوت طیور جبروت گشته و به صفیر صفای صمدیت اسرار سرادقات احدیت میسرایند، قدس الله ارواحهم و بر علمای دین پرور، که بنص «انما یخشی الله من عباده العلماء» منصوص و به هدایای رحمت و عطایای مغفرت مخصوص اند، رحمة الله علیهم اجمعین

و بعد: حق سبحانه و تعالی بنده فقیر الی ربه، الحقیر علی بن نصیر بن هارون بن ابی القاسم الحسینی التبریزی، المشهور بقاسمی، احسن الله عواقبه، نعمت توفیق بارزانی داشت و بحکم «یفعل الله ما یشاء» قلب محکوم را، که نقد وجود انسانست، بی نسیه نقد در ارادت انشای این کتاب تقلب فرمود، که «قلوب العباد بین اصبعین من اصابع الرحمن، تقلبها کیف یشاء» و بی تکلیف تفکر تلقین معانی متوالی شد نکته ای چند از باب دقایق، از معارف جواهر انسانی بنوشت، والله الموفق و منه التوفیق و الاحسان و علیه التکلان، بمنه وجوده

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

منت خدای راجلت عظمته و علت کلمته،که بشعشعه انوار اسرار شموس، ارواح اقمار قلوب انسان را،یعنی سیارات سماوات نفوس ایشان را،بحکم قدم از عالم عدم موجود گردانید و خاکیان خطه امکان را بتشریف «و لقد کرمنابنی آدم » مشرف داشت،خرد خرده دان،که وزیر سلاطین ارواح انسانست و سبب سعود نقود وجود ایشانست،در مبادی بوادی جمال کمالش از سطوات صدمات اجلال جلالش حیرانست،نظم:
هوش مصنوعی: خدا را به خاطر عظمتش شکر می‌گوییم و به خاطر کلماتی که از اوست. او با نور اسرار خود، روح‌های انسان‌ها را روشن کرده و آنها را از عدم به موجودیت رسانده است. او حرکت خاکیان را در عالم وجود با کرامت "ما بنی آدم را گرامی داشتیم" معنا بخشیده است. عقل انسان، به عنوان وزیر روح‌ها، سبب بالا رفتن ارزش وجودی آنهاست. در مسیر زیبایی و کمال، از عظمت و احترام او شگفت‌زده است.
ای برتر از آنکه عقل دراک
در راه تو دم زند ز ادراک
هوش مصنوعی: تو بالاتر از آنی که عقل بتواند در مورد تو به درستی سخن بگوید یا شناختی عمیق از تو پیدا کند.
هر کس که بکوی وحدت آمد
قسمش همه درد و حیرت آمد
هوش مصنوعی: هر کسی که به سوی یگانگی و وحدت بیاید، همه درد و سردرگمی را تجربه می‌کند.
کس را بتو هیچ دسترس نیست
نی نی،بجز از تو هیچ کس نیست
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به تو دسترسی ندارد، ای عزیز، و جز تو هیچ‌کس دیگری وجود ندارد.
صفات نامتناهیش را روی در ذات بیچونست و ذات قدیمش را نظر برصفات قدیمست،بیت:
هوش مصنوعی: صفات نامتناهی او بر در ذات بی‌نظیرش قرار دارد و ذات قدیمش معطوف به صفات قدیم است.
خویشتن عارفست و معروفست
خویشتن واصفست و موصوفست
هوش مصنوعی: انسان دارای شناخت و آگاهی از خود است و در عین حال معرف ویژگی‌ها و صفات خود نیز می‌باشد.
در بطون جهان حضرت او ظاهر و در ظهور او کثرت حدثان مطموس و از ظهور چیزها او باطن و از بطون چیزها او ظاهر، حقیقت در شریعت و طریقت در حقیقت و حقیقت هستی همه اوست و عقل را در حقیقت او طریقت نیستاء شهباز بلند پرواز عشق، که بر طیور ارواح ملکست، مملوک آستانه اوست، «لیس کمثله شیی ء» آیتی در شأن اوست، الا له الخلق والامر، تبارک الله رب العالمین
هوش مصنوعی: در دل‌های عالم، حضرت او نمایان است و در ظهور او، کثرت امور مخفی است. از ظهور اشیاء، او باطن و از باطن اشیاء، او ظاهر است. حقیقت در شریعت و طریقت در حقیقت نهفته است و حقیقت وجود، همگی اوست. عقل در حقیقت او، راهی برای رسیدن به او ندارد. عشق مانند پرنده‌ای بلند پرواز است که در میان ارواح ملک است و بنده درگاه اوست. نشانه‌ای چون «هیچ چیز شبیه او نیست» در شأن او می‌باشد. تنها اوست که آفرینش و فرمان را در دست دارد. سپاس خداوندی را که پروردگار جهانیان است.
بعد از حمد حضرت واجب الوجود و در درود نامعدود بر ارواح زاکیات نقاط مراکز جود، که هر یک در صدر نبوت و سریر رسالت چندین هزار سرگشتگان تیه ضلالت را بسرحد هدایت، بدولت دلالت، رسانیده، صلوات الله علیهم اجمعین و علی الخصوص بر آن سلطان سر ایستان سیادت و آفتاب آسمان سعادت، که سطری از اساطیر مناشیر شهنشاهیش «و ماارسلناک الارحمة للعالمین » است و فصلی از خصل کمالات کثرت قربتش «کنت نبیا و آدم بین الماء والطین » است، صلوات الله علیه و علی آله الطاهرین و رضوان بی شمار بر ارواح مقدس و اشباح بی دنس چهار یار کبار و بر جمیع اصحاب بزرگوار، که کار سازان شریعت مصطفوی و صاحب رازان طریقت نبوی و نجوم بروج هدایت و در درج ولایت بوده اند، رضوان اله علیهم اجمعین و بر ارواح نور و اشباح معطر مشایخ کرام، که مرغ روحشان از حضیضش عالم حدوث به اوج عالم قدم پرواز کرده و در ریاض قدس بر اغصان اشجار ملکوت طیور جبروت گشته و به صفیر صفای صمدیت اسرار سرادقات احدیت میسرایند، قدس الله ارواحهم و بر علمای دین پرور، که بنص «انما یخشی الله من عباده العلماء» منصوص و به هدایای رحمت و عطایای مغفرت مخصوص اند، رحمة الله علیهم اجمعین
هوش مصنوعی: پس از ستایش خداوند متعال و بیان درودهای بی‌شمار به ارواح پاک و فرشتگان دلیر که هر یک در مقام نبوت و رسالت، هزاران گمراه را به سوی راه هدایت هدایت کرده‌اند، درود بر همه آن‌ها و به‌ویژه بر آن بزرگوار که دروازه سیادت و چراغ آسمان سعادت است. او به عنوان رحمت برای جهانیان فرستاده شده و در مقام نبوت، پیش از خلقت انسان‌ها نیز وجود داشته است. درود بر او و خاندان پاکش، و بر ارواح مقدس چهار یار بزرگ و سایر اصحاب بزرگوارش که پایه‌گذاران شریعت پیامبر اسلام و صاحب‌نظران طریقت ایشان بودند. همچنین بر ارواح نورانی و معطر مشایخ بزرگ، که روحشان از عالم مادّی به عوالم اعلی عروج کرده و در بوستان قدس به پرواز درآمده‌اند، درود می‌فرستم. و بر علمای دین که به خاطر علم و دانش خود مورد رحمت و مغفرت الهی قرار گرفته‌اند، درود و رحمت فراوان نازل شود.
و بعد: حق سبحانه و تعالی بنده فقیر الی ربه، الحقیر علی بن نصیر بن هارون بن ابی القاسم الحسینی التبریزی، المشهور بقاسمی، احسن الله عواقبه، نعمت توفیق بارزانی داشت و بحکم «یفعل الله ما یشاء» قلب محکوم را، که نقد وجود انسانست، بی نسیه نقد در ارادت انشای این کتاب تقلب فرمود، که «قلوب العباد بین اصبعین من اصابع الرحمن، تقلبها کیف یشاء» و بی تکلیف تفکر تلقین معانی متوالی شد نکته ای چند از باب دقایق، از معارف جواهر انسانی بنوشت، والله الموفق و منه التوفیق و الاحسان و علیه التکلان، بمنه وجوده
هوش مصنوعی: پس از آن، خداوند متعال به بنده‌ی فقیرش، علی بن نصیر بن هارون بن ابی‌القاسم حسینی تبریزی، که به قاسمی معروف است، توفیق قابل توجهی عطا فرمود و بر اساس اراده‌ی خود، قلب او را که نمایانگر وجود انسانی‌اش است، به نوشتن این کتاب ترغیب کرد. به این معنا که دل‌های بندگان در دست قدرت خداوند است و او هرگونه که بخواهد آن‌ها را به حرکت در می‌آورد. بدون اینکه هیچ گونه فکری در این خصوص به او تحمیل شود، نکات کلیدی و دقایق معارف انسانی را به رشته‌ی تحریر درآورد. خداوند یاری‌گر و توفیق‌دهنده است و بر او توکل داریم، با لطف و مهربانی‌اش.