گنجور

شمارهٔ ۱۸ - لغزی که در صفت میان بند گفته شده است

چیست آن جبس مختلف آثار
پنبه و ابریشمش شعار ودثار
ساده باشد میانش و یکرنگ
نقش و الوان او بود بکنار
علمیت دروست با ترکیب
لیک هست انصراف او ناچار
باقبا و دوتوئی و چمته
همچو اهل نفاق باشد یار
گاه سجاده را بود نایب
گاه باشد جنیبه دستار
گه بلنکوته اش کنند بدل
که بود زیر جامه در قصار
گاه گردد سپیچ سر در شب
ور بود چارشب مدانش عار
گر نباشد بدعوتی سفره
میشود او دراز خوان هموار
اکثر آنرا بدوش اندازند
نازکان موالی و تجار
که ردای دعای استسقاست
میکنندش بطیلسان احبار
وقت افلاس از همه رختی
بیشتر او کنند در بازار
پیشک آفتاب و بارانیست
بقچه دانست و جامه و ایزار
خواهرش شده و برادر او
کمرست آن بکوه کرده قرار
همه کس را بدامن آویزد
در میانست باصغار و کبار
از عزیزی بسر نهند او را
در برش آورند چون دلدار
در مصائب شکوه اهل عزاست
افکنند از برای او دستار
ور بداری بجای کلکنه اش
شد بحمام نیز خدمتکار
از رخوتی که مانده دردهلیز
محرم خلوت خود او انگار
کار دسمال از و همی آید
لیک دورست از تمیز و وقار
رخت در خانه چون زنان شویند
برسرش میکنند مقنعه وار
در میان بتان بهر ریشه
باشدش ناز و غنج و شیوه هزار
پس میان بستنش بیاموزم
منکشف گرددش هزار اسرار
قصب شیر و شکرش خوانند
بندقی نیز خوانده اند اخیار
بنما در میان جمع رخوت
نرمه کز وی آید این همه کار
ور بودجامه دراز بقد
که فتد دامنش براهگذار
خویشتن در میان در اندازد
تا بپوشاند آن عیوب و عوار
او علمدار رختها آمد
تتق و پرده است و حاجب یار
لقبش فوطه و میان بندست
کنیت او بود نماز گذار
کمر صحبت است قاری را
عوض متکاست یا دیوار
صدر اعظم چو زر برافشاند
دامن او آورد به پیش نثار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چیست آن جبس مختلف آثار
پنبه و ابریشمش شعار ودثار
هوش مصنوعی: چه چیز است آن لباس که از پنبه و ابریشم با نقش و نگارهای مختلف تهیه شده و نماد و پوشش خاصی دارد؟
ساده باشد میانش و یکرنگ
نقش و الوان او بود بکنار
هوش مصنوعی: میان او باید ساده و یکدست باشد و رنگ‌های مختلف باید در کنار او قرار گیرند.
علمیت دروست با ترکیب
لیک هست انصراف او ناچار
هوش مصنوعی: دانش و علم به خوبی وجود دارد و با هم ترکیب شده‌اند، اما ممکن است که از آن استفاده نشود یا به نتیجه نرسد.
باقبا و دوتوئی و چمته
همچو اهل نفاق باشد یار
هوش مصنوعی: دوست و یاری که در ظاهر به خوبی رفتار می‌کند اما در باطن نفاق دارد، مانند کسی است که با دو چهره در برابر دیگران ظاهر می‌شود.
گاه سجاده را بود نایب
گاه باشد جنیبه دستار
هوش مصنوعی: گاهی سجاده در دست کسی است و گاهی دیگر، عمامه به سر شخص دیگری.
گه بلنکوته اش کنند بدل
که بود زیر جامه در قصار
هوش مصنوعی: گاهی اوقات ممکن است افرادی به دلایل خاصی، به طور ناخواسته یا حتی عمدی، تغییراتی در لباس یا ظاهر خود ایجاد کنند. این تغییرات ممکن است نشان‌دهنده وضعیت یا احساسی درونی باشد که زیر سطح قابل مشاهده قرار دارد.
گاه گردد سپیچ سر در شب
ور بود چارشب مدانش عار
هوش مصنوعی: گاهی اوقات سر انسان در تاریکی شب قرار می‌گیرد، اما اگر در شب چهارم آسیب ببیند، نباید آن را ننگین دانست.
گر نباشد بدعوتی سفره
میشود او دراز خوان هموار
هوش مصنوعی: اگر کسی به دعوت برای مهمانی نیاید، سفره‌ای که آماده کرده‌ایم دراز و بی استفاده خواهد ماند.
اکثر آنرا بدوش اندازند
نازکان موالی و تجار
هوش مصنوعی: اکثر اوقات، افراد جوان و ثروتمندان مسئولیت‌های سنگین را به دوش می‌کشند.
که ردای دعای استسقاست
میکنندش بطیلسان احبار
هوش مصنوعی: ردای دعا برای باران را با زبان نرم علماء می‌پوشانند.
وقت افلاس از همه رختی
بیشتر او کنند در بازار
هوش مصنوعی: در زمان سختی و تنگدستی، مردم بیشتر از هر چیز دیگری، تلاش می‌کنند تا خود را در معرض نمایش قرار دهند و خود را در بازار نشان دهند.
پیشک آفتاب و بارانیست
بقچه دانست و جامه و ایزار
هوش مصنوعی: پیش از آمدن آفتاب و باران، انسان باید از وجود لباس و پوشش مناسب با خبر باشد و آن‌ها را آماده کند.
خواهرش شده و برادر او
کمرست آن بکوه کرده قرار
هوش مصنوعی: خواهرش به حدی بزرگ شده که برادرش هم در کنار او کم‌مایه به نظر می‌رسد و او در کوه و دمنوش قرار گرفته است.
همه کس را بدامن آویزد
در میانست باصغار و کبار
هوش مصنوعی: هر کسی به دنبال حمایت و پشتیبانی است و این نیاز در همه افراد، چه کوچک و چه بزرگ، وجود دارد.
از عزیزی بسر نهند او را
در برش آورند چون دلدار
هوش مصنوعی: از شخصی عزیز و دوست‌داشتنی یاد می‌کنند و او را در آغوش می‌گیرند، مانند محبوبی که در کنار خود دارند.
در مصائب شکوه اهل عزاست
افکنند از برای او دستار
هوش مصنوعی: در سختی‌ها و مشکلات، مقام و جایگاه اهل عزت را گرامی می‌دارند و به احترام آن‌ها دستار و نشانه‌هایی از عزت بر سر می‌گذارند.
ور بداری بجای کلکنه اش
شد بحمام نیز خدمتکار
هوش مصنوعی: اگر به جای کسی که بیکار است، او را به حمام بیاوری، می‌شود مثل یک خدمتکار.
از رخوتی که مانده دردهلیز
محرم خلوت خود او انگار
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که حال و هوای خسته و کسل‌کننده‌ای در محیطی که خصوصی و خاص است، وجود دارد و این حالت ناشی از بی‌حوصلگی یا عدم فعالیت است. به نوعی احساس می‌شود که فضا تحت تأثیر این حال و هوا قرار دارد.
کار دسمال از و همی آید
لیک دورست از تمیز و وقار
هوش مصنوعی: کار دسمال از و همی آید لیک دورست از تمیز و وقار دستگاه کارهایی که انجام می‌دهد، خوب است اما دور است از نظم و وقار. به طور کلی، این جمله به این معناست که هرچند کارها به خوبی انجام می‌شوند، اما نقص‌هایی در ترتیب و آراستگی آنها وجود دارد.
رخت در خانه چون زنان شویند
برسرش میکنند مقنعه وار
هوش مصنوعی: وقتی که لباس را در خانه می‌شویند، مانند زنان بر سر آن مقنعه می‌زنند.
در میان بتان بهر ریشه
باشدش ناز و غنج و شیوه هزار
هوش مصنوعی: در بین مجسمه‌ها و زیبایی‌ها، او با لطافت و جذابیت خود، هزار نوع ناز و افسون دارد.
پس میان بستنش بیاموزم
منکشف گرددش هزار اسرار
هوش مصنوعی: پس من یاد می‌گیرم که با بستنش، هزاران راز برایش روشن شود.
قصب شیر و شکرش خوانند
بندقی نیز خوانده اند اخیار
هوش مصنوعی: شیر و شکر را به نام نیکو و خوشمزه می‌شناسند. همچنین، برخی از افراد، چیزی را که شایسته و خوشایند است، «بندقی» نامیده‌اند.
بنما در میان جمع رخوت
نرمه کز وی آید این همه کار
هوش مصنوعی: در میان جمع، چهره‌ات را برای من نشان بده که این همه فعالیت و تاثیر از آن ناشی می‌شود.
ور بودجامه دراز بقد
که فتد دامنش براهگذار
هوش مصنوعی: اگر لباس او آن‌قدر بلند باشد که لبه‌اش بر روی زمین بیفتد و در مسیر راه بیافتد،...
خویشتن در میان در اندازد
تا بپوشاند آن عیوب و عوار
هوش مصنوعی: انسان برای پنهان کردن عیوب و نقص‌های خود، تلاش می‌کند تا خود را به گونه‌ای نشان دهد که آن‌ها قابل مشاهده نباشند.
او علمدار رختها آمد
تتق و پرده است و حاجب یار
هوش مصنوعی: او پیشوای لباس‌ها و پرده‌ها است و یار را محافظت می‌کند.
لقبش فوطه و میان بندست
کنیت او بود نماز گذار
هوش مصنوعی: او را فوطه می‌نامند و لقبش میان بند است، و به عنوان نمازگزار شناخته می‌شود.
کمر صحبت است قاری را
عوض متکاست یا دیوار
هوش مصنوعی: قاری به هنگام خواندن قرآن باید به اصول و قواعد صحبت کردن توجه کند، در غیر این صورت ممکن است مانند دیواری که نمی‌تواند حرف بزند، پر از اشکال و نادرستی شود.
صدر اعظم چو زر برافشاند
دامن او آورد به پیش نثار
هوش مصنوعی: وقتی وزیر بزرگ مانند طلا دامن خود را به نمایش می‌گذارد، همه به پیش او آمده و هدیه و احترام نثار او می‌کنند.