شمارهٔ ۶۹
کشته را رشک کشته دگرست
من و زخمی که بر دل از جگرست
رمد اجزای روزگار ز هم
روز و شب در قفای یکدگرست
مستی انداز لغزشی دارد
حیف پایی که آفتش ز سرست
ناله را مالدار کرد اثر
دل سختش دکان شیشه گرست
دوستان دشمنند ور نه مدام
تیغ او تیز و خون ما هدرست
پرده عیب جو دریده او
نوک کلکم ز دشنه تیزترست
عقل و دین برده ای دل و جان نیز
آنچه از ما نبرده ای خبرست
شه حریر و گدا پلاس برید
آنچه من قطع کرده ام نظر است
منت از دل نمی توان برداشت
شکر ایزد که ناله بی اثرست
قفس و دام را گناهی نیست
ریختن در نهاد بال و پرست
ریزد آن برگ و این گل افشاند
هم خزان هم بهار در گذرست
کم خود گیر و بیش شو غالب
قطره از ترک خویشتن گهرست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کشته را رشک کشته دگرست
من و زخمی که بر دل از جگرست
هوش مصنوعی: کشته شده به دیگر کشتههایش حسادت میورزد و من نیز زخمی دارم که به دل مینشیند و از جگر من است.
رمد اجزای روزگار ز هم
روز و شب در قفای یکدگرست
هوش مصنوعی: اجزای روز و شب به صورت متناوب و پیوسته با یکدیگر در تعاملاند و هر کدام به طور مداوم بر دیگری تأثیر میگذارد.
مستی انداز لغزشی دارد
حیف پایی که آفتش ز سرست
هوش مصنوعی: مستی دارای یک نوع لذت و شور خاص است که همواره باعث میشود انسان کمتر به خطرها توجه کند. در این حالت، اگر پای انسان در خطر باشد، این خطر به نوعی ناشی از غفلت خود اوست.
ناله را مالدار کرد اثر
دل سختش دکان شیشه گرست
هوش مصنوعی: ناله و فریاد او قیمتی شد و باعث شد تا دل سخت او مانند دکان شیشهگر شود.
دوستان دشمنند ور نه مدام
تیغ او تیز و خون ما هدرست
هوش مصنوعی: دوستان به ما آسیب میزنند، وگرنه همیشه او آماده حمله است و خون ما بیهوده ریخته میشود.
پرده عیب جو دریده او
نوک کلکم ز دشنه تیزترست
هوش مصنوعی: پردهای که عیبها را پنهان میکند، او را کنار زدهام. نوک قلم من از چاقوی تیزتر است.
عقل و دین برده ای دل و جان نیز
آنچه از ما نبرده ای خبرست
هوش مصنوعی: عقل و دین به شما تسلط دارند و همچنین دل و جان شما را تحت تأثیر قرار دادهاند؛ اما آنچه از ما برنمیدارید، اطلاعات و آگاهی است.
شه حریر و گدا پلاس برید
آنچه من قطع کرده ام نظر است
هوش مصنوعی: پادشاه در دنیای خود زندگی نرم و لطیفی دارد و در مقابل، گدا با زندگی ساده و بیپیرایهای مواجه است. آنچه من از این دو حالت برداشت کردهام، برآمده از دیدگاه و نگرش من است.
منت از دل نمی توان برداشت
شکر ایزد که ناله بی اثرست
هوش مصنوعی: تشکر و قدردانی از دل نمیتوان به راحتی کنار گذاشت. زیرا شکرگزاری و سپاسگزاری از خداوند، تأثیر بیشتری دارد نسبت به ناله و گلهی بیفایده.
قفس و دام را گناهی نیست
ریختن در نهاد بال و پرست
هوش مصنوعی: پرندگان در قفس و دام مقصر نیستند، چرا که در وجود آنها آزادی و بال و پر وجود دارد.
ریزد آن برگ و این گل افشاند
هم خزان هم بهار در گذرست
هوش مصنوعی: برگها میریزند و گلها پژمرده میشوند؛ هم فصل خزان و هم فصل بهار در حال عبور هستند و زمان همیشه در حال تغییر است.
کم خود گیر و بیش شو غالب
قطره از ترک خویشتن گهرست
هوش مصنوعی: خود را کم بگیر و در عوض برتر و بیشتر شو، چرا که قطرهای از درون خود میتواند گوهری ارزشمند باشد.