گنجور

شمارهٔ ۴۲ - نامه ای از ولیعهد به امیر نظام

مقرب الخاقان امیرنظام بداند که: عریضه و سایر مسطورات آن عالیجاه بنظر رسید. در باب محمود پاشا و وزیر، بدان تفصیل عرض کرده بود، استمالت نامة را با رقم سردشت نزد آن عالیجاه فرستادیم که ان شاءالله تعالی او را باین دستاویز بیارد و اگر نیاید مختصری که ما به وزیر مرقوم داشته ایم، با مفصلی از خود به ملاعبدالعزیز انفاد بغداد کند و اگر آن هم موثر نشود چاه کلی و تدبیر اصلی این مقوله مهمات همان است که به اقتضای وقت اقدامی مجدد بشود.

فلایومنوا حتی یوالعذاب الالیم. آدمی که نزد وزیر رود باید از همان نوکرها که در آذربایجانند انتخاب شود.

دیگر در باب کرور دهم که عالیجاه میرزا صالح مضمون نامة را مصلحت ندانسته حق است و از روی دولت خواهی است. بلی آن روز که این مضمون نوشته شد با امروز که انصافا دولت و مملکت عثمانی کلا در تحت اقتدار امپراطور است تفاوت کلی دارد و در نظر داریم که محمدحسین خان ایشیک آقاسی را با هدایا بفرستیم و درخواستی برای مهلت بکنیم. محمدحسین خان برای این خدمت از هر که برود بجهات عدیده بهتر و خوب تر است، الا آن که هر وقت بهر کار از آستانه والا مفارقت کند، حرکت او قسری و اضطراری خواهد بود، نه شوقی وطبیعی.

دیگر چون از مضمون مسطورات آن عالیجاه چنین مفهوم میشد که عالیجاه محمدخان سرتیب لاغیر مأمور خدمت سلیمانیه باشد و فی الحقیقه شهرت وبلدیت او را هم سایر نوکرها نداشتند. لهذا اذن و اختیار کلی در این باب به آن عالیجاه دادیم.

در باب مراغه که باز تجدید عرضی از آن عالیجاه شده شایسته نیست که هر روز تجدید حکمی از ما بشود. قضی الامرفیه تستفتیان.

فتحعلی خان قاجار حاکم شد و میرزا مجید عامل و خلعت حکومت را با رقم مصحوب آقاحسین فرستادیم و بعد از این، اوقات آن عالیجاه باید مصروف باشد که پول آنجا نسوزد و بقایا بوصول رسد و رعایا از اوضاعی که در سهند معروض میداشتند آسوده شوند و نفسی بفراغت بکشند.

مرند هم که ببیژن مفوض شده حکمی برخلاف آن صادر نشده، تاکیدی که در باب وصل طلب های مرحوم یوسف خان کردیم ربط بتغییر حکومت و ایالت ندارد. البته بیژن خان در کار خود به دلگرمی مشغول باشد و آن عالیجاه اهتمامی که باید و شاید بکند که طلب مرحوم یوسف خان در مرند نسوزد و گفتگوهای املاک ارونق در محکمه صدرالفضلا بگذرد، قرار اروانق ومهران رود را هم هر طور آن عالیجاه صلاح داند بانجفقلی خان و آقا ابراهیم بدهد.

اما شیشوان و سایر جاها که بملک قاسم میرزا واگذاشته ایم باید حکما باو برسد؛ صدای او بیرون نیاید.

فرزندی طهماسب میرزا هم هر طور رضای خاطرش باشد ما راضی هستیم و آن عالیجاه هم همین قاعده را باید معمول دارد. آقا حسین قلی آدم او یک چند که در دارالخلافه توقف نموده با میرزا تقی سخن داشته که مابین او و حشمت الدوله سازشی بدهد یک دل و یک جا باشند، آن عالیجاه بهتر میداند که این دو نفر هر دو را همیشه ما بچشم فرزندی دیده ایم و زیاده طالب و مایل هستیم که در هر حل یک دل و یک جا باشند. عالیجاه میرزا ابوالقاسم که دو بار در این باب اظهار و اصرار کرد؛ چون بواسطه انکاری که حشمت الدوله از عربستان کرد فرزندی طهماسب میرزا دل گران بود ما ملاحظه رضای او کردیم اما حالا آن عالیجاه مأذون است که این خدمت را ان شاءالله بطوری که مرضی خاطر فرزندان باشد صورت انجام دهد.

دیگر در باب تفنگ های ارمغانی امپراطور که بسیار بموقع و بجا رسید. آن چه بای در رقیمه وزیر مختار اظهار رضامندی نمودیم، آن عالیجاه هم اگر تواند که بطور خوش پانصد قبضه را بگیرد، البته بسیار بسیار خوب است.

احضار میرزا احمد مستوفی را که آن عالیجاه بدان روش مرض کرده بود، باید کاغذی که در این باب باو نوشته ملاحظه کند. حقیقت این است که او استدعای احضار کرده بود و جوابی که باو نوشته شد این است که بعد از تفریغ محاسبات کاغذ پاکی بگیرد و بیاید و این مطلب منافاتی با مضمون عرایض آن عالیجاه ندارد.

و دیگر در باب معاون ستیک خان؛ از قراری که آن عالیجاه صلاح دیده از داکتر کارمیک خواهیم پرسید و باستیک خان گفتگو خواهیم فرمود؛ لکن اصل کار آن است که آن عالیجاه مراقب باشد و اهتمام کند که این کار ان شاءالله تعالی مایة و پایه بهم رساند.

در باب شاطرانلو و خلخال که آن عالیجاه تفصیلی عرض کرده، حکم همان است که سابقا مرقوم داشته ایم، البته یک نفر از اهل نظام که محل اعتماد باشد در میان شاطرانلو و یک تحویل دار که ملاحظه خدمت محمدقلی خان را بکند در میان خلخال بگذارد، حکومت ایل و رعیت با محمدقلی خان و داد و ستد مال دیوان با تحویل دار باشد و بقایای طاعونی و لم یصل که آن عالیجاه بی پا داند بتخفیف مقرر شود.

تحریرا فی شهر ربیع الاول ۱۲۴۹

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مقرب الخاقان امیرنظام بداند که: عریضه و سایر مسطورات آن عالیجاه بنظر رسید. در باب محمود پاشا و وزیر، بدان تفصیل عرض کرده بود، استمالت نامة را با رقم سردشت نزد آن عالیجاه فرستادیم که ان شاءالله تعالی او را باین دستاویز بیارد و اگر نیاید مختصری که ما به وزیر مرقوم داشته ایم، با مفصلی از خود به ملاعبدالعزیز انفاد بغداد کند و اگر آن هم موثر نشود چاه کلی و تدبیر اصلی این مقوله مهمات همان است که به اقتضای وقت اقدامی مجدد بشود.
هوش مصنوعی: مقرب الخاقان امیرنظام باید بداند که نامه و سایر نوشته‌های آن عالیجاه مورد بررسی قرار گرفته است. در مورد محمود پاشا و وزیر، توضیحات دقیقی ارائه شده و ما نامه‌ای برای جلب نظر با امضای سردشت به آن عالیجاه ارسال کرده‌ایم تا ان‌شاءالله او را با این وسایل به همکاری وادار کنیم. اگر این روش مؤثر واقع نشود، به طور مختصر آنچه را که برای وزیر نوشته‌ایم، به همراه توضیحات بیشتری به ملاعبدالعزیز در بغداد ارسال خواهیم کرد. و اگر این اقدام هم نتیجه ندهد، باید با توجه به شرایط زمان، اقدام جدیدی در این مورد انجام دهیم.
فلایومنوا حتی یوالعذاب الالیم. آدمی که نزد وزیر رود باید از همان نوکرها که در آذربایجانند انتخاب شود.
هوش مصنوعی: افرادی که به مقام‌های بالاتر دسترسی دارند، باید با دقت و از میان کسانی که در موقعیت‌های دیگر مانند آذربایجان هستند، انتخاب شوند تا بتوانند به خوبی وظایف خود را انجام دهند و از مشکلات جدی دور بمانند.
دیگر در باب کرور دهم که عالیجاه میرزا صالح مضمون نامة را مصلحت ندانسته حق است و از روی دولت خواهی است. بلی آن روز که این مضمون نوشته شد با امروز که انصافا دولت و مملکت عثمانی کلا در تحت اقتدار امپراطور است تفاوت کلی دارد و در نظر داریم که محمدحسین خان ایشیک آقاسی را با هدایا بفرستیم و درخواستی برای مهلت بکنیم. محمدحسین خان برای این خدمت از هر که برود بجهات عدیده بهتر و خوب تر است، الا آن که هر وقت بهر کار از آستانه والا مفارقت کند، حرکت او قسری و اضطراری خواهد بود، نه شوقی وطبیعی.
هوش مصنوعی: در مورد موضوع کرور دهم، مشخص است که میرزا صالح نتوانسته محتوای نامه را به مصلحت بداند و این تصمیم از روی خیرخواهی نسبت به دولت است. واقعاً، زمان نگارش این محتوای نامه با حال حاضر که قدرت دولت و کشور عثمانی کاملاً تحت کنترل امپراتوری است، تفاوت زیادی دارد. ما قصد داریم محمدحسین خان ایشیک آقاسی را با هدایایی به نمایندگی بفرستیم و از او درخواست مهلتی داشته باشیم. برای این کار، محمدحسین خان از هر فرد دیگری که برود، به دلایل مختلف مناسب‌تر است، اما هر بار که حرکت او از دربار جدا می‌شود، این جدایی به خاطر اجبار و فشار است، نه از روی میل و رغبت طبیعی.
دیگر چون از مضمون مسطورات آن عالیجاه چنین مفهوم میشد که عالیجاه محمدخان سرتیب لاغیر مأمور خدمت سلیمانیه باشد و فی الحقیقه شهرت وبلدیت او را هم سایر نوکرها نداشتند. لهذا اذن و اختیار کلی در این باب به آن عالیجاه دادیم.
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسید که عالیجاه محمدخان سرتیب تنها مأمور خدمت در سلیمانیه است و در واقع سایر نوکرها نیز شهرت و اعتبار او را نداشتند. به همین خاطر، تصمیم گرفتیم که اختیار کامل در این مورد را به او بدهیم.
در باب مراغه که باز تجدید عرضی از آن عالیجاه شده شایسته نیست که هر روز تجدید حکمی از ما بشود. قضی الامرفیه تستفتیان.
هوش مصنوعی: در مورد مراغه، که درباره‌اش نکته‌ای از طرف عالیجاه بیان شده، مناسب نیست که هر روز حکمی جدید از ما صادر شود. اینطور لازم است که در این موضوع، نظر خواسته شود.
فتحعلی خان قاجار حاکم شد و میرزا مجید عامل و خلعت حکومت را با رقم مصحوب آقاحسین فرستادیم و بعد از این، اوقات آن عالیجاه باید مصروف باشد که پول آنجا نسوزد و بقایا بوصول رسد و رعایا از اوضاعی که در سهند معروض میداشتند آسوده شوند و نفسی بفراغت بکشند.
هوش مصنوعی: فتحعلی خان قاجار به عنوان حاکم منصوب شد و میرزا مجید مامور شد تا کید و لباس حکومتی را به همراه آقاحسین ارسال کند. پس از این، لازم است که او وقت خود را صرف کند تا از هدر رفتن پول جلوگیری شود و منابع مالی به موقع به دست آید. همچنین باید به سوالات و نگرانی‌هایی که مردم در سهند مطرح کرده بودند، رسیدگی شود تا آنها بتوانند آرامش بیشتری داشته باشند و خیالشان راحت باشد.
مرند هم که ببیژن مفوض شده حکمی برخلاف آن صادر نشده، تاکیدی که در باب وصل طلب های مرحوم یوسف خان کردیم ربط بتغییر حکومت و ایالت ندارد. البته بیژن خان در کار خود به دلگرمی مشغول باشد و آن عالیجاه اهتمامی که باید و شاید بکند که طلب مرحوم یوسف خان در مرند نسوزد و گفتگوهای املاک ارونق در محکمه صدرالفضلا بگذرد، قرار اروانق ومهران رود را هم هر طور آن عالیجاه صلاح داند بانجفقلی خان و آقا ابراهیم بدهد.
هوش مصنوعی: در مرند هم که بیژن به عنوان نماینده منصوب شده، حکمی برخلاف آن صادر نشده است. تأکیدی که درباره پیگیری مطالبات مرحوم یوسف خان داشتیم، به تغییرات در حکومت و منطقه ربطی ندارد. البته بیژن خان باید با دلگرمی به کار خود ادامه دهد و آن بزرگواری که باید، تلاش کند تا مطالبات مرحوم یوسف خان در مرند حفظ شود و مذاکرات املاک ارونق در دادگاه صدرالفضل انجام گیرد. همچنین، بیژن خان باید هر طور که صلاح می‌بیند، وضعیت ارونق و مهران رود را با نجفقلی خان و آقا ابراهیم تنظیم کند.
اما شیشوان و سایر جاها که بملک قاسم میرزا واگذاشته ایم باید حکما باو برسد؛ صدای او بیرون نیاید.
هوش مصنوعی: اما شیشوان و سایر مناطقی که به ملک قاسم میرزا واگذار کرده‌ایم، باید به طور قطع به او برسد و نباید صدای او بیرون بیاید.
فرزندی طهماسب میرزا هم هر طور رضای خاطرش باشد ما راضی هستیم و آن عالیجاه هم همین قاعده را باید معمول دارد. آقا حسین قلی آدم او یک چند که در دارالخلافه توقف نموده با میرزا تقی سخن داشته که مابین او و حشمت الدوله سازشی بدهد یک دل و یک جا باشند، آن عالیجاه بهتر میداند که این دو نفر هر دو را همیشه ما بچشم فرزندی دیده ایم و زیاده طالب و مایل هستیم که در هر حل یک دل و یک جا باشند. عالیجاه میرزا ابوالقاسم که دو بار در این باب اظهار و اصرار کرد؛ چون بواسطه انکاری که حشمت الدوله از عربستان کرد فرزندی طهماسب میرزا دل گران بود ما ملاحظه رضای او کردیم اما حالا آن عالیجاه مأذون است که این خدمت را ان شاءالله بطوری که مرضی خاطر فرزندان باشد صورت انجام دهد.
هوش مصنوعی: ما راضی هستیم که فرزند طهماسب میرزا هر تصمیمی که بگیرد، برآورده شود و آن عالیجاه نیز باید همین را در نظر داشته باشد. آقا حسین قلی که مدتی در دارالخلافه بوده و با میرزا تقی صحبت کرده تا میان او و حشمت الدوله توافقی به دست آید و آن‌ها هماهنگ و متحد باشند، می‌داند که ما همیشه به این دو نفر به چشم فرزند نگاه کرده‌ایم و بسیار تمایل داریم که در هر موضوعی یکدل و هماهنگ عمل کنند. عالیجاه میرزا ابوالقاسم نیز که دو بار در این زمینه تأکید کرده بود؛ به خاطر انکار حشمت الدوله از عربستان، فرزند طهماسب میرزا نگران بود و ما به خاطر رضایت او توجه کردیم، اما حالا عالیجاه مجاز است که این موضوع را به شیوه‌ای که مورد رضایت فرزندان باشد، پیش ببرد.
دیگر در باب تفنگ های ارمغانی امپراطور که بسیار بموقع و بجا رسید. آن چه بای در رقیمه وزیر مختار اظهار رضامندی نمودیم، آن عالیجاه هم اگر تواند که بطور خوش پانصد قبضه را بگیرد، البته بسیار بسیار خوب است.
هوش مصنوعی: دیگر درباره تفنگ‌های نفیس امپراطور که به موقع به دست ما رسید، این موضوع که ما در نامه‌ای به وزیر مختار ابراز رضایت کردیم، اگر آن مقام بتواند به طور خوشایند پانصد قبضه از این تفنگ‌ها را دریافت کند، قطعاً بسیار عالی خواهد بود.
احضار میرزا احمد مستوفی را که آن عالیجاه بدان روش مرض کرده بود، باید کاغذی که در این باب باو نوشته ملاحظه کند. حقیقت این است که او استدعای احضار کرده بود و جوابی که باو نوشته شد این است که بعد از تفریغ محاسبات کاغذ پاکی بگیرد و بیاید و این مطلب منافاتی با مضمون عرایض آن عالیجاه ندارد.
هوش مصنوعی: برای احضار میرزا احمد مستوفی، که تحت تاثیر آن شخصیت عالیجناب قرار گرفته بود، باید نامه‌ای که در این زمینه به او نوشته شده، مطالعه شود. حقیقت این است که او درخواست احضار کرده بود و پاسخی که به او داده شده این بود که بعد از پایان حساب‌ها، باید کاغذی تمیز بگیرد و بیاید و این موضوع با محتوای سخنان آن شخصیت عالیجناب تضادی ندارد.
و دیگر در باب معاون ستیک خان؛ از قراری که آن عالیجاه صلاح دیده از داکتر کارمیک خواهیم پرسید و باستیک خان گفتگو خواهیم فرمود؛ لکن اصل کار آن است که آن عالیجاه مراقب باشد و اهتمام کند که این کار ان شاءالله تعالی مایة و پایه بهم رساند.
هوش مصنوعی: در مورد ستیک خان باید گفت که طبق نظر آن بزرگوار، ما از داکتر کارمیک سوال خواهیم کرد و با ستیک خان نیز گفتگو خواهیم کرد. اما نکته اصلی این است که آن بزرگوار باید هوشیار و کوشا باشد تا ان‌شاءالله این کار به نتیجه مطلوب برسد.
در باب شاطرانلو و خلخال که آن عالیجاه تفصیلی عرض کرده، حکم همان است که سابقا مرقوم داشته ایم، البته یک نفر از اهل نظام که محل اعتماد باشد در میان شاطرانلو و یک تحویل دار که ملاحظه خدمت محمدقلی خان را بکند در میان خلخال بگذارد، حکومت ایل و رعیت با محمدقلی خان و داد و ستد مال دیوان با تحویل دار باشد و بقایای طاعونی و لم یصل که آن عالیجاه بی پا داند بتخفیف مقرر شود.
هوش مصنوعی: در خصوص شاطرانلو و خلخال، همانطور که قبلاً اشاره شده، نظر بر این است که یک نفر از افراد مورد اعتماد نظامی در شاطرانلو و یک تحویل دار که به خدمت محمدقلی خان توجه داشته باشد در خلخال منصوب شود. طبق این طرح، حکومت ایل و کشاورزان به عهده محمدقلی خان خواهد بود و تبادل مالی با تحویل دار انجام خواهد شد. همچنین در مورد باقی‌مانده‌های طاعون و مسائلی که به تأخیر افتاده‌اند، کاهش‌هایی مطابق با شرایط تعیین می‌شود.
تحریرا فی شهر ربیع الاول ۱۲۴۹
هوش مصنوعی: این متن اشاره به تاریخ نگارش یک سند یا متن دارد که در ماه ربیع الاول سال ۱۲۴۹ هجری قمری نوشته شده است.