گنجور

مراسله قائم مقام به محمدعلی پاشا

سلام هب من ریاض القلب و تاه علی نسیم الخلد و هز من خمائل الانس وفاق شمایل القدس علی حضره الجاه و القدر و کعبه العز و الفخر و محیه الفضل و المجد و مهبط الشوق و الوجد و مختلف الاهواء و مجتمع الآراء و منتجع الآمال و مرتجع الاقبال، لازال محطا للرجال، محاطا بالجلال و بعد فالارواح جنود مجنده ما تناکر منها اختلف و ما تعارف ائتلف.

یا قوم اذنی لبعض انحی عاشقه
والاذن تعشق قبل العین احیانا

کانی ائتلفت مع الامیر الاجل فی عالم الازل و القیت حبا یدوم الی الابد و لایفوته طول الامد، بل یزید الحب علی الحب فلا املک عنان القلب کانما حثحثوا قوادمه اوام خشف بذی شت و طباق یطیر نحو جناب الامیر شوقا و وجدا و لا یبالی غورا و نجدا یا لیتنی کنت معه او اقدران اتبعه فما انا الاکامرئ ذهب الزمان ببعضه و ترک بعضه فی ارضه و قلبی فی مصر العزیز و جسمی فی ارض تبریز و من عجب الزمان حباه شخص ترحل بعضه و البعض باق و لقدها حبی فی عامی هذا عزم الحج و قصد البیت و کنت اعلل النفس بلعل و لینت، راجیا ان یساعدنی الجد بطوف البیت العتیق و وصل الخل الشفیق فلم تسعد فی الفرصه و ما رزقت الرخصه و صدنی الدهر عن مقصد الاصل و منعت من نعمه الوصل فسار الرکاب و رحل الصحاب و بقیت فردا فی العباد، نائیا عن نیل المراد، باکیا منحرفه الفوآد، فاتخذ المراسلات بدلاعن المواصلات و اخذت الیراع لکشف القناع عن وجه الحال و شرح نبذمما یحتویه البال فابی ان یکتب سوره الغرام و یدنو شعله الضرام لانی الآن من فوادح الامر و سوانح الدهر فی حاله لاتکشفها المقاله و لاتدرج فی الرساله و این الاقلام من شرح آلام تحرق نار الغضاء و یضیق عنها الفضاء و تجذر منهاالارض و السماء لاتسعها الطروس و ان تجدها الدروس و لن ینفذها الایام و لایبلغها الاعوام فان شئتم الوقوف علی بعض من حالی الکلیل فاسئلوا عن خلیلی الجلیل و سمیری الخبیر و امینی المکین حیدر علیخان، انه علیم بذات الصدور و امین بحفظ سری و کنت اخترته قدیما من صحبی و قربت مکانه عندی. حتی اتخذه ولدا و حسبته قلبا و کبدا فبعد ما وصل الی جنابکم و اناخ المطی ببابکم ینوب فی کل الامور عنی و ینظر الیکم بعینی و یجاوبکم بلسانی و یخبرکم عن جنانی و لما کان الاهداء و الاتحاف عاده بین الخلان الالاف، اهدیت بنادی الامیر الکبیر کساء من صوف قسمیر و ان کانت فی غایه الحقاره ولم تجزبعز الاماره لکنها ارسلت من بیت و لاینسب الی آل العباء و لا ضیران ینظر الامیر بعین القبول و یلبسه اقتداء بالرسول صلوات الله علیهم اجمعین الی یوم الدین نسئل الله ان یویدکم بجنوده و یدیم وجود کم بمنه وجوده.

آمین آمین والسلام خیر ختام ثبت الله قدمی یوم القیام

خطاب به آقا سیدمحمد مجتهد: قطرات اثینه انسکبت کالمرن من العیون و فقرات ادعیه انبعثت من القلب المحزون، تهدی الی حضره مولی الاعظم العلامه الافخم، صدر المجتهدین فخر المتبحرین، زینت الفضایل، الفاضل الباذل، السید السند، عالم معالم الاسلام، عارف قواعد الاحکام، محقق شرایع الدین، لمعه لوامع الیقین، تذکره الفضلاء ذخیره العلماء – سالک مسالک الایمان، مدرک مدارک القرآن، علم الهدی، عروه المله والدین، نصیر الاسلام والمسلمین، صانه الله سبحانه عن مصائب الزمان و نوائب الحدثان،از جانب ولیعهد مبرور به محمدعلی پاشای مصری نوشته: خیطاب یطلع من مطالع القدر و یشرق عن مشارق الصدر، فیبسط انوار الاشواق و یشرق اقطار الافاق الی من طلع فنشر الانوار و عزفی مصره فقصد الامصار فاضحی نیرا شارقا و خیرا فایقا حتی نشر الاعلام و نصر الاسلام وسل سیف الشهامه فاصفی ارض التهامه و قمع طغاه النجد و رفع عماد المجد و ضمن سلامه الحاج و آمن مسالک الفجاج، امیرالحرمین حائز الفخرین سابق ولاه العصر و سائق کماه النصر والی عراص مصر محمدعلی پاشا و فقه الله بما یشاء انه قد بلغ الینا من جمیل ذکرک وجلیل امرک ما تسر الطباع بو تلذ الاسماع عنه عرفنا مکانک فی انتصار الدین و اعانه المسلمین و رفع البدع البدیعه و اعلاء الشریعه الشریفه فهاج القلب شوق لایکون له فوق الکشف عما یکتم فی الفواد بما یکتب بالمداد، فارسلنا الیک رسولا امینا و اصحبناه کتابا مبینا ثم انه له ان قضی ما علیه و صدع بما امر بو انهی الیه قضی تحبه و لاقی ربه و وقع اصحابه عند الایاب فی فریق من طغاه الاعراب و عافهم العوائق اصابتهم الطوارق و حتی لم یصل الینا الجواب منک و لزوم تجدید المکاتبه الیک، فانتخبنا من خالص الامناء و صالحی الکبراء اعالی الخدام و قاده الکرام، عمده النجیاء العظام، حیدر علیخان و جددنا الکتاب و سددنا الخطاب لنعلم نبذه من صفاء الوداد لک و نجدد عهد الحب معک ویکفی میل القلب الیک و کمال الاعتماد علیک فان الله واقف بسرائر البال و الرسول یخبرک عن حقیقه الحال و لما کان رسولنا المشارالیه ممن یوثق بو یعتمد علیه لقیناه الامور و الاحول، او صیناه بما یقتضیه الحال و نسئل الله ان یجمعنا و ایاک فی ماده المشاهدات کما جمعنا توفیق المجاهدات و نستعین منه فی کل احوال و منه المبدا و الیه المآل. والسلام

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سلام هب من ریاض القلب و تاه علی نسیم الخلد و هز من خمائل الانس وفاق شمایل القدس علی حضره الجاه و القدر و کعبه العز و الفخر و محیه الفضل و المجد و مهبط الشوق و الوجد و مختلف الاهواء و مجتمع الآراء و منتجع الآمال و مرتجع الاقبال، لازال محطا للرجال، محاطا بالجلال و بعد فالارواح جنود مجنده ما تناکر منها اختلف و ما تعارف ائتلف.
هوش مصنوعی: سلام بر تو ای کسی که قلبم را به یاد تو می‌لرزد و به نسیم بهشت معطر شده‌ای. تو همچون زیبایی‌های بهشت در جلوه‌های شگفت‌آور خداوندی به چشم می‌خوری و در مکان‌های باشکوه و پرشکوهی که کعبه‌ی عزت و افتخار است، حضورت حس می‌شود. تو مظهر فضیلت و شکوهی و به‌راستی که محلی برای آرزوها و اقبال‌ها هستی. روح‌ها همانند سربازان در خدمت تو هستند؛ آن‌هایی که با یکدیگر آشنا هستند متحد می‌شوند و آن‌هایی که ناآشنا هستند به اختلاف می‌رسند.
یا قوم اذنی لبعض انحی عاشقه
والاذن تعشق قبل العین احیانا
هوش مصنوعی: ای قوم، اجازه بدهید تا من به عشق خود اعتراف کنم، چرا که گاهی اوقات دل به عشق قبل از چشم، شوق و رغبت می‌ورزد.
کانی ائتلفت مع الامیر الاجل فی عالم الازل و القیت حبا یدوم الی الابد و لایفوته طول الامد، بل یزید الحب علی الحب فلا املک عنان القلب کانما حثحثوا قوادمه اوام خشف بذی شت و طباق یطیر نحو جناب الامیر شوقا و وجدا و لا یبالی غورا و نجدا یا لیتنی کنت معه او اقدران اتبعه فما انا الاکامرئ ذهب الزمان ببعضه و ترک بعضه فی ارضه و قلبی فی مصر العزیز و جسمی فی ارض تبریز و من عجب الزمان حباه شخص ترحل بعضه و البعض باق و لقدها حبی فی عامی هذا عزم الحج و قصد البیت و کنت اعلل النفس بلعل و لینت، راجیا ان یساعدنی الجد بطوف البیت العتیق و وصل الخل الشفیق فلم تسعد فی الفرصه و ما رزقت الرخصه و صدنی الدهر عن مقصد الاصل و منعت من نعمه الوصل فسار الرکاب و رحل الصحاب و بقیت فردا فی العباد، نائیا عن نیل المراد، باکیا منحرفه الفوآد، فاتخذ المراسلات بدلاعن المواصلات و اخذت الیراع لکشف القناع عن وجه الحال و شرح نبذمما یحتویه البال فابی ان یکتب سوره الغرام و یدنو شعله الضرام لانی الآن من فوادح الامر و سوانح الدهر فی حاله لاتکشفها المقاله و لاتدرج فی الرساله و این الاقلام من شرح آلام تحرق نار الغضاء و یضیق عنها الفضاء و تجذر منهاالارض و السماء لاتسعها الطروس و ان تجدها الدروس و لن ینفذها الایام و لایبلغها الاعوام فان شئتم الوقوف علی بعض من حالی الکلیل فاسئلوا عن خلیلی الجلیل و سمیری الخبیر و امینی المکین حیدر علیخان، انه علیم بذات الصدور و امین بحفظ سری و کنت اخترته قدیما من صحبی و قربت مکانه عندی. حتی اتخذه ولدا و حسبته قلبا و کبدا فبعد ما وصل الی جنابکم و اناخ المطی ببابکم ینوب فی کل الامور عنی و ینظر الیکم بعینی و یجاوبکم بلسانی و یخبرکم عن جنانی و لما کان الاهداء و الاتحاف عاده بین الخلان الالاف، اهدیت بنادی الامیر الکبیر کساء من صوف قسمیر و ان کانت فی غایه الحقاره ولم تجزبعز الاماره لکنها ارسلت من بیت و لاینسب الی آل العباء و لا ضیران ینظر الامیر بعین القبول و یلبسه اقتداء بالرسول صلوات الله علیهم اجمعین الی یوم الدین نسئل الله ان یویدکم بجنوده و یدیم وجود کم بمنه وجوده.
هوش مصنوعی: در زمان‌های دور، با یک نیکوکار دیدار کردم و احساسی بین ما شکل گرفت که جاودانه خواهد ماند. عشق ما هر لحظه بیشتر می‌شود و من نمی‌توانم خودم را کنترل کنم، مانند پرنده‌ای که بی‌تابی می‌کند. کاش می‌توانستم او را از نزدیک ببینم یا او را دنبال کنم. اما من اکنون فردی هستم که بخشی از زمان را از دست داده‌ام و قلبم در جایی دیگر گرفتار است. جسمم در تبریز و قلبم در مصر است. زندگی عجیبی که تجربه می‌کنم، نشان‌دهنده این است که محبتی به من عطا شده، که باعث عزمی در سفر به خانه‌ام شده بود. اما نتوانستم به آنجا بروم و روزگار مانع رسیدن من شد. دوستانم رفتند و من تنها ماندم، بسیار غمگین و دور از آنچه می‌خواستم. تصمیم گرفتم به جای ملاقات، نامه‌نگاری کنم تا از حال و احوالم بگویم، اما نمی‌توانم احساساتم را به خوبی بیان کنم. این احساسات بسیار عمیق و فراتر از کلمات هستند. در نهایت، به دوستی نزدیکم، حیدر علیخان، اشاره کردم. او رازهایم را می‌داند و همیشه در کنار من بوده است. او اکنون به جای من با شما صحبت می‌کند و احساسات من را انتقال می‌دهد. در راستای دوستی، هدیه‌ای از من به او رسیده است که هرچند ناچیز است، امیدوارم با چشم‌پوشی آن را بپذیرید. به امید اینکه خداوند شما را یاری کند و برکاتش را همیشه بر شما نازل کند.
آمین آمین والسلام خیر ختام ثبت الله قدمی یوم القیام
هوش مصنوعی: آمین، آمین و سلام. این پایان خوب و نیکویی است. خداوند قدم‌های او را در روز قیامت ثبت کند.