بخش ۱۰
جلایر مرکب رهوار دارد
برایش کاه و جو بسیار دارد
چو مرکب را بر آن درگاه راند
همه مدحت سراید نَعْت خواند
سر از پا کِیْ شناسد تشنه کامی
که یابد مکنت شرب مدامی؟
گدایی رنگ یک شاهی ندیده
به وصل گنج قارونی رسیده
مثال مردمان مست و مخمور
ز عقل و دین و دانش گشته مهجور
به شوق دیدن یاران دیرین
که آیند از ره طهران و قزوین
عجوز و بی خود و بی تاب گشته
فرامشکارِ خورد و خواب گشته
دمادم چپ زده تصنیف خوانده
کهرجان یرقه کرده تند رانده
تو پنداری به عجز و التماسی
ز همراهان گرفته شمپناسی
به لحنی کر صفاهان یاد دارد
ز قاش زین تَرَنگِ تنبک آرد
سه مینا خورده و از دست رفته
ز یادش قصه خون بست رفته
بیار ای جان من جام مدیره
که هر جا هست چون کرمان و زیره
وزیری را اگر کشتند، کشتند
که مردم گاه نرم و گه درشتند
نباید ترک شادی کرد و غم خورد
نه چای و قهوه را بایست کم خورد
ستاره گه به صلح و گه به جنگ است
گهی با روم و گاهی با فرنگ است
کنون که جنگ عثمانی و روس است
عجم را نه فغان و نه فسوس است
عجب دارم از آن قومی که خیزند
که خون یکدگر بیهوده ریزند
گروهی بین همه بی باک و سرکش
شناور گشته در دریای آتش
پی هیچ این جدال و جنگشان چیست؟
به قصد یکدگر آهنگشان چیست؟
مگر دنیا نه آن دار خراب است
که از آغاز بنیادش بر آب است؟
به یاد آور که ناپلیون چهها کرد
به یک دم خرج صد میلیون چرا کرد؟
به شهر روس آتش از چه افروخت؟
کلیساهای روسی را چرا سوخت؟
کجا رفت آن همه اسباب جنگش
چرا خفت آتش توپ و تفنگش؟
نه آن هم قصد اسلامبول میکرد
فزونیها به زور و پول میکرد؟
چرا سودی ندید از پول و از زور
به خاک انگلستان رفت در گور؟
بلی دنیا سراسر هیچ و پوچ است
همه جنگ خروس و جنگ قوچ است
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جلایر مرکب رهوار دارد
برایش کاه و جو بسیار دارد
هوش مصنوعی: جلایر دارای اسبی سریع و چابک است و برایش علوفه و غذا به مقدار زیاد فراهم است.
چو مرکب را بر آن درگاه راند
همه مدحت سراید نَعْت خواند
هوش مصنوعی: زمانی که اسب را به درگاهی میرانند، همه شروع به ستایش و تعریف میکنند و نغمههای زیبا میخوانند.
سر از پا کِیْ شناسد تشنه کامی
که یابد مکنت شرب مدامی؟
هوش مصنوعی: آیا کسی که در پی آب است، به یاد میآورد که چقدر از آن بینصیب بوده است وقتی که به آسایش و توانایی برای نوشیدن دست مییابد؟
گدایی رنگ یک شاهی ندیده
به وصل گنج قارونی رسیده
هوش مصنوعی: کسی که هیچ وقت به زرق و برق و ثروت دست نیافته، به صورت ناگهانی به برکت و ثروتی عظیم دست پیدا کرده است.
مثال مردمان مست و مخمور
ز عقل و دین و دانش گشته مهجور
هوش مصنوعی: مردم در حالت مستی و نشئه، از عقل و دین و دانش خود جدایی میگیرند و به نوعی از آنها دور میشوند.
به شوق دیدن یاران دیرین
که آیند از ره طهران و قزوین
هوش مصنوعی: به خاطر اشتیاق دیدن دوستان قدیمی که از سمت تهران و قزوین میآیند.
عجوز و بی خود و بی تاب گشته
فرامشکارِ خورد و خواب گشته
هوش مصنوعی: زنی پیر و بیحال شده که فقط به خوردن و خوابیدن فکر میکند.
دمادم چپ زده تصنیف خوانده
کهرجان یرقه کرده تند رانده
هوش مصنوعی: به طور مداوم و بدون توقف، کسی که به سبک خاصی آواز میخواند، به طور ناگهانی و با شتاب از جایی حرکت کرده است.
تو پنداری به عجز و التماسی
ز همراهان گرفته شمپناسی
هوش مصنوعی: تو فکر میکنی که با ناتوانی و درخواستی از دوستان، میتوانی به نتیجهای دست یابی و به خواستهات برسی.
به لحنی کر صفاهان یاد دارد
ز قاش زین تَرَنگِ تنبک آرد
هوش مصنوعی: صدای دلنشینی از تنبک به گوش میرسد که یادآور لحظهای شیرین از صفاهان است.
سه مینا خورده و از دست رفته
ز یادش قصه خون بست رفته
هوش مصنوعی: سه مینا خورده و به خاطر یاد آن کسی که رفته، داستانی از رنج و غم به یادش باقی مانده است.
بیار ای جان من جام مدیره
که هر جا هست چون کرمان و زیره
هوش مصنوعی: بیا ای جانم، لیوانی از شراب بیاور که هر جا باشد، مانند کرمان و زیره است.
وزیری را اگر کشتند، کشتند
که مردم گاه نرم و گه درشتند
هوش مصنوعی: اگر وزیری را بکشند، دلیل آن این است که انسانها گاهی با لطافت و گاهی با خشونت رفتار میکنند.
نباید ترک شادی کرد و غم خورد
نه چای و قهوه را بایست کم خورد
هوش مصنوعی: نباید از شادی دست کشید و غمگین شد، همچنین نباید نوشیدنیهایی مثل چای و قهوه را کم مصرف کرد.
ستاره گه به صلح و گه به جنگ است
گهی با روم و گاهی با فرنگ است
هوش مصنوعی: ستاره گاهی در حال آرامش و گاهی در حالت جنگ است، گاهی با رومیان همنشین میشود و گاهی با فرنگیان.
کنون که جنگ عثمانی و روس است
عجم را نه فغان و نه فسوس است
هوش مصنوعی: اکنون که درگیری بین عثمانیها و روسها وجود دارد، مردم عجم نه نالهای دارند و نه شوری.
عجب دارم از آن قومی که خیزند
که خون یکدگر بیهوده ریزند
هوش مصنوعی: مرا شگفتی است از قومی که برای کارهای بیهوده و بدون دلیل به جان یکدیگر میافتند و خون همدیگر را میریزند.
گروهی بین همه بی باک و سرکش
شناور گشته در دریای آتش
هوش مصنوعی: گروهی از افراد بیپروا و سرکش در دریاهای پرآتش در حال شنا کردن هستند.
پی هیچ این جدال و جنگشان چیست؟
به قصد یکدگر آهنگشان چیست؟
هوش مصنوعی: چرا این همه درگیری و جنگ میان آنها وجود دارد؟ هدفشان از این تلاشها و نیتهایشان چیست؟
مگر دنیا نه آن دار خراب است
که از آغاز بنیادش بر آب است؟
هوش مصنوعی: آیا دنیا جز یک مکان ویران نیست که از ابتدا بر اساس ناچیزی و ناپایداری بنا شده است؟
به یاد آور که ناپلیون چهها کرد
به یک دم خرج صد میلیون چرا کرد؟
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که ناپلئون در یک لحظه چه کارهایی انجام داد و چرا برای آن هزینهای سنگین پرداخت.
به شهر روس آتش از چه افروخت؟
کلیساهای روسی را چرا سوخت؟
هوش مصنوعی: به چه دلیلی آتش در شهر روسی به پا شد؟ چرا کلیساهای این سرزمین دچار سوختگی شدند؟
کجا رفت آن همه اسباب جنگش
چرا خفت آتش توپ و تفنگش؟
هوش مصنوعی: کجا رفت همه وسایل و تاکتیکهای جنگیاش؟ چرا صدای آتش توپ و تفنگش خاموش شده است؟
نه آن هم قصد اسلامبول میکرد
فزونیها به زور و پول میکرد؟
هوش مصنوعی: آیا او به قصد فتح استانبول یا برای به دست آوردن قدرت و ثروت تلاش نمیکرد؟
چرا سودی ندید از پول و از زور
به خاک انگلستان رفت در گور؟
هوش مصنوعی: چرا با داشتن پول و قدرت، هیچ بهرهای نبرد و در سرزمین انگلستان به خاک سپرده شد؟
بلی دنیا سراسر هیچ و پوچ است
همه جنگ خروس و جنگ قوچ است
هوش مصنوعی: بله، دنیا چیزی جز بیمعنی بودن نیست و همهچیز در آن فقط به تنازع و درگیریهای بینتیجه شباهت دارد.
حاشیه ها
1402/03/24 09:05
احمد رحمتبر
شمپناس و مدیره: نام دو نوشیدنی الکلی که گویا فقط قائم مقام از آنها نام برده است.