شمارهٔ ۱- در مصیبت سیدالثقلین و فخرالکونین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام گوید
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
با سلام
خدا روح این شاعر اهلبیت رو شاد گرداند
آمین
واقعا روحش شاد خدا پدر ومادرش رو رحمت کنه
شعر بسیار زیبا و بدیع و ابتکاری است. اگر علامت گذاری شعر کامل بود بسیار بهتر بودو
با تشکر از شما
سلام و درود به روان پاک اهل بیت علیهم السلام
شعر زیبای قاآنی را مرحوم مرشد حسین پنجه پور با نوای حزینی خوانده است که می توانید آن را از سایت راسخون دانلود کنید.
التماس دعا و سپاس از زحمات بی دریغ شما
ﮐﻪ ﺷﻤﺮ ﺍﺯ ﭼﻪ ﭼﺸﻤﻪ؟ ﺯ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪٔ ﻓﻨﺎ
تصحیح:
ﮐﻪ؟ ﺷﻤﺮ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﭼﺸﻤﻪ؟ ﺯ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪٔ ﻓﻨﺎ
ﻣﯿﺮ ﺳﭙﻪ ﮐﻪ ﺑﺪ؟ﻋﻤﺮﺳﻌﺪ ! ﺍﻭ ﺑﺮﯾﺪ؟
ﺣﻠﻖ ﻋﺰﯾﺰ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻧﻪ ﺷﻤﺮ ﺑﯽﺣﯿﺎ
تصحیح:
ﻣﯿﺮ ﺳﭙﻪ ﮐﻪ ﺑﺪ؟ﻋﻤﺮﺳﻌﺪ ! ﺍﻭ ﺑﺮﯾﺪ-
ﺣﻠﻖ ﻋﺰﯾﺰ ﻓﺎﻃﻤﻪ؟ ﻧﻪ ﺷﻤﺮ ﺑﯽﺣﯿﺎ
ﺧﻨﺠﺮ ﺑﺮﯾﺪ ﺣﻨﺠﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﮑﺮﺩ ﺷﺮﻡ
ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﭼﻪ ﭘﺲ ﺑﺮﯾﺪ؟ ﻧﭙﺬﺭﻓﺖ ﺍﺯﻭ ﻗﻀﺎ
تصحیح:
ﺧﻨﺠﺮ ﺑﺮﯾﺪ ﺣﻨﺠﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﮑﺮﺩ ﺷﺮﻡ؟
ﮐﺮﺩ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﭘﺲ ﺑﺮﯾﺪ؟ ﻧﭙﺬیرﻓﺖ ﺍﺯﻭ ﻗﻀﺎ
ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ ﺍﻗﺮﺑﺎ
تصحیح:
ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ؟ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ، ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ؟ ﺍﻗﺮﺑﺎ
ﺩﯾﮕﺮ ﭘﺴﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺷﺖ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ
ﺳﺠﺎﺩ ﭼﻮﻥ ﺑﺪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻏﻢ ﻭ ﺭﻧﺞ ﻣﺒﺘﻼ
تصحیح:
ﺩﯾﮕﺮ ﭘﺴﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺷﺖ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ؟
ﺳﺠﺎﺩ، ﭼﻮﻥ ﺑﺪ ﺍﻭ؟ ﺑﻪ ﻏﻢ ﻭ ﺭﻧﺞ ﻣﺒﺘﻼ
نپذرفت صحیح است بدون یاء
سلام علیکم
این اشعار برای بیان واقعه روز عاشورا به زبان ساده خیلی خوب نیست.
هدف از قیام عاشورا در این اشعار دیده نمی شود و فقط مظلومیت امام را نشان میدهد در بعضی ابیات هم شما امام را ناتوان می بینید
سلام و روزگار بخیر.خدمت گنجوریان بزرگوار و همه عزیزان دیگر عرض میکنم که این شعر «قطعه» نیست بلکه«قصیده» است و با کمی مسامحه میتوان آن را غزل هم در نظر گرفت. در قطعات ،دو مصرع اول هم قافیه نیست ولی بقیه ابیات هم قافیه اند.اما در قصیده و همینطور غزل،،دو مصرع اول هم مانند ابیات دیگر هم قافیه اند.کامیاب و تندرست باشید.
خوانشی از برخی ابیات این شعر با نام «شرم خنجر» صورت گرفته که کلیپ آن در آپارات موجود است:
با سلام خدمت تمامی دوستان اهل شعر
لازم به ذکر است ک آغاز شعر با خبری همراه است
و نیاز به تصحیح دارد
بارد چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟
که صحیح است درج شود:
بارد! چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟
السلام علیک یا قتیل العبرات یا ابا عبد الله
زمان کشتن تقریبی اش سه ساعت شد
هزار و هفتصد و... این چندمین جراحت شد؟
برای اینکه سرش را چه کس جدا بکند
میان اشعث و خولی و شمر صحبت شد
فتاده در ته گودال دست و پا می زد
و حول و حوش تنش ناگهان قیامت شد
گلوش لخته ی خون و نفس نمی آمد
نفس نفس زدنش سخت و با مشقت شد
به خاک پنجه کشید تا کمی بلند شود
ولی بدون مفاصل براش زحمت شد
پس از بریدن راس اش چگونه گویم که
چطور در ته گودی حسین غارت شد...؟!
نیمانجاری