گنجور

شمارهٔ ۱- در مصیبت سیدالثقلین و فخرالکونین حضرت اباعبدالله ا‌لحسین علیه السلام گوید

بارد! چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟
از غم! کدام غم؟ غم سلطان اولیا
نامش که بد؟ حسین! ز نژاد که‌؟ از علی
مامش که بود؟ ‌فاطمه‌ جدش که‌؟ ‌مصطفی!
چون شد؟ شهید شد! به کجا؟ ‌دشت ماریه
کی‌؟ عاشر محرم، پنهان‌؟ نه برملا
شب کشته شد؟ ‌نه ‌روز چه هنگام‌؟ ‌وقت ظهر
شد از گلو بریده سرش؟ نی نی از قفا
سیراب کشته شد؟ ‌نه! کس آبش ‌نداد؟ داد!
که؟ شمر، از چه چشمه‌؟ ز سرچشمهٔ فنا
مظلوم شد شهید؟ بلی جرم داشت؟‌ نه
کارش چه بد؟ هدایت‌، یارش‌ که بد؟ خدا
این ظلم را که کرد؟ یزید! این یزید کیست‌؟
زاولاد هند ، از چه کس‌؟ از نطفهٔ زنا!
خود کرد این عمل‌؟ نه! فرستاد نامه‌ای
نزد که‌؟ نزد زادهٔ مرجانهٔ دغا
ابن زیاد زادهٔ مرجانه بُد؟ نعم!
از گفتهٔ یزید تخلف نکرد؟ لا
این نابکار کشت حسین را به دست خویش‌؟
نه او روانه کرد سپه سوی کربلا
میر سپه که بد؟عمرسعد! او برید
حلق عزیز فاطمه؟ نه شمر بی‌حیا
خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟
کرد. از چه پس برید؟ نپذرفت ازو قضا
بهر چه‌؟ بهر آن که شود خلق را شفیع
شرط شفاعتش چه بود؟ نوحه و بکا!
کس کشته شد هم از پسرانش‌؟ بلی دو تن
دیگر که؟ نه برادر، دیگر که؟ اقربا
دیگر پسر نداشت‌؟ چرا داشت. آن که بود؟
سجاد! چون بُد او؟ به غم و رنج مبتلا
ماند او به کربلای پدر؟ نی !به شام رفت
با عز و احتشام‌؟ نه ! با ذلت و عنا
تنها؟ نه ! با زنان حرم؛ نامشان چه بود؟
زینب سکینه فاطمه کلثوم بینوا
بر تن لباس داشت‌؟ بلی! گرد رهگذار
بر سر عمامه داشت‌؟ بلی !چوب اشقیا
بیمار بد؟ بلی چه دوا داشت‌؟ اشک چشم
بعد از دوا غذاش چه بد؟ خون دل غذا
کس بود همرهش‌؟ بلی اطفال بی‌پدر
دیگر که بود؟ تب !که نمی گشت ازو جدا
از زینب و زنان چه به جا مانده بد؟ دو چیز
طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا
گبر این ستم کند؟ نه! یهود و مجوس؟ نه!
هندو؟ نه! بت‌پرست؟ نه! فریاد ازین جفا
قاآنی است قایل این شعرها بلی
خواهد چه؟ رحمت! ‌ازکه‌؟ ز حق! کی؟ صف جزا!

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1391/02/30 10:04
امیر حسین

با سلام
خدا روح این شاعر اهلبیت رو شاد گرداند
آمین

1391/09/07 23:12
یه آدم عادی

واقعا روحش شاد خدا پدر ومادرش رو رحمت کنه

1392/02/06 13:05
ناشناس

شعر بسیار زیبا و بدیع و ابتکاری است. اگر علامت گذاری شعر کامل بود بسیار بهتر بودو
با تشکر از شما

1392/08/15 01:11
وحید

سلام و درود به روان پاک اهل بیت علیهم السلام
شعر زیبای قاآنی را مرحوم مرشد حسین پنجه پور با نوای حزینی خوانده است که می توانید آن را از سایت راسخون دانلود کنید.
التماس دعا و سپاس از زحمات بی دریغ شما

1393/08/17 11:11

ﮐﻪ ﺷﻤﺮ ﺍﺯ ﭼﻪ ﭼﺸﻤﻪ؟ ﺯ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪٔ ﻓﻨﺎ
تصحیح:
ﮐﻪ؟ ﺷﻤﺮ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﭼﺸﻤﻪ؟ ﺯ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪٔ ﻓﻨﺎ
ﻣﯿﺮ ﺳﭙﻪ ﮐﻪ ﺑﺪ؟ﻋﻤﺮﺳﻌﺪ ! ﺍﻭ ﺑﺮﯾﺪ؟
ﺣﻠﻖ ﻋﺰﯾﺰ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻧﻪ ﺷﻤﺮ ﺑﯽﺣﯿﺎ
تصحیح:
ﻣﯿﺮ ﺳﭙﻪ ﮐﻪ ﺑﺪ؟ﻋﻤﺮﺳﻌﺪ ! ﺍﻭ ﺑﺮﯾﺪ-
ﺣﻠﻖ ﻋﺰﯾﺰ ﻓﺎﻃﻤﻪ؟ ﻧﻪ ﺷﻤﺮ ﺑﯽﺣﯿﺎ
ﺧﻨﺠﺮ ﺑﺮﯾﺪ ﺣﻨﺠﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﮑﺮﺩ ﺷﺮﻡ
ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﭼﻪ ﭘﺲ ﺑﺮﯾﺪ؟ ﻧﭙﺬﺭﻓﺖ ﺍﺯﻭ ﻗﻀﺎ
تصحیح:
ﺧﻨﺠﺮ ﺑﺮﯾﺪ ﺣﻨﺠﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﮑﺮﺩ ﺷﺮﻡ؟
ﮐﺮﺩ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﭘﺲ ﺑﺮﯾﺪ؟ ﻧﭙﺬیرﻓﺖ ﺍﺯﻭ ﻗﻀﺎ
ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ ﺍﻗﺮﺑﺎ
تصحیح:
ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ؟ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ، ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ؟ ﺍﻗﺮﺑﺎ
ﺩﯾﮕﺮ ﭘﺴﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺷﺖ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ
ﺳﺠﺎﺩ ﭼﻮﻥ ﺑﺪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻏﻢ ﻭ ﺭﻧﺞ ﻣﺒﺘﻼ
تصحیح:
ﺩﯾﮕﺮ ﭘﺴﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺷﺖ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ؟
ﺳﺠﺎﺩ، ﭼﻮﻥ ﺑﺪ ﺍﻭ؟ ﺑﻪ ﻏﻢ ﻭ ﺭﻧﺞ ﻣﺒﺘﻼ

1393/08/17 11:11

نپذرفت صحیح است بدون یاء

1395/07/04 10:10

سلام علیکم
این اشعار برای بیان واقعه روز عاشورا به زبان ساده خیلی خوب نیست.
هدف از قیام عاشورا در این اشعار دیده نمی شود و فقط مظلومیت امام را نشان میدهد در بعضی ابیات هم شما امام را ناتوان می بینید

1395/10/23 03:12
محمد

سلام و روزگار بخیر.خدمت گنجوریان بزرگوار و همه عزیزان دیگر عرض میکنم که این شعر «قطعه» نیست بلکه«قصیده» است و با کمی مسامحه میتوان آن را غزل هم در نظر گرفت. در قطعات ،دو مصرع اول هم قافیه نیست ولی بقیه ابیات هم قافیه اند.اما در قصیده و همینطور غزل،،دو مصرع اول هم مانند ابیات دیگر هم قافیه اند.کامیاب و تندرست باشید.

1400/12/14 21:03
محمدرضا مروارید

خوانشی از برخی ابیات این شعر با نام «شرم خنجر» صورت گرفته که کلیپ آن در آپارات موجود است:

پیوند به وبگاه بیرونی

1401/01/04 12:04
چاوشی خون

با سلام خدمت تمامی دوستان اهل شعر

لازم به ذکر است ک آغاز شعر با خبری همراه است

و نیاز به تصحیح دارد

 

بارد چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟

که صحیح است درج شود:

بارد! چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟

1403/04/18 13:07
نیما نجاری

السلام علیک یا قتیل العبرات یا ابا عبد الله

 

زمان کشتن تقریبی اش سه ساعت شد

هزار و هفتصد و... این چندمین جراحت شد؟

 

برای اینکه سرش را چه کس جدا بکند

میان اشعث و خولی و شمر صحبت شد

 

فتاده در ته گودال دست و پا می زد

و حول و حوش تنش ناگهان قیامت شد

 

گلوش لخته ی خون و نفس نمی آمد

نفس نفس زدنش سخت و با مشقت شد

 

به خاک پنجه کشید تا کمی بلند شود

ولی بدون مفاصل براش زحمت شد

 

پس از بریدن راس اش چگونه گویم که

چطور در ته گودی حسین غارت شد...؟!

 

نیمانجاری