گنجور

شمارهٔ ۷

ای که رای روشنت آیینه گیتی نماست
هیچ سری نیست کز رای تو باشد در حجاب
در نقاب عنبرین هر دم عروس خامه ات
شاهد صد راز را از چهره می گیرد نقاب
ملک دانش راست از طرز مثالت انتظام
گنج معنی راست از مفتاح کلکت فتح باب
سرورا عمریست در تن جان بر لب آمده
می کند در آرزوی پای بوست اضطراب
آرزوی دولت پابوس خدام درت
می رباید روز و شب از دل قرار از دیده خواب
در بلای دوریت معذورم از ضعف بدن
چون کنم ناچار می باید کشیدن این عذاب
گرچه دورم غافل از عرض نیازی نیستم
شد نیاز من بدرگاه تو بیرون از حساب
می نویسم حال دل اما نمی بخشد اثر
می فرستم شرح غم اما نمی آید جواب
چند از خاک درت بوی رعایت نشنوم
پیش تو تا کی دعای من نباشد مستجاب
وه چه باشد گر کند نام مرا کلکت رقم
وه چه باشد گر کنی در ذکر من کسب ثواب
هست دریا را چنان عادت که از نزدیک و دور
می کند ارباب حاجت را بفیضی کامیاب
هر که نزدیک است او را می دهد در از صدف
بهر دوران نیز آبی می فرستد پا سحاب
چشمه خورشید هم در طبع دارد حالتی
می دهد هم دور و هم نزدیک خود را آب و تاب
نی همین در آسمان مه می ستاند نور از او
در زمین هم می برد از آتش او لعل آب
ای که هم از آفتاب افزون هم از دریا بهی
باش در احسان به از دریا فزون از آفتاب
به ز نزدیکان خود بر من که دورم رحم کن
بر گناه دوریم منگر مکن بر من عتاب
گرچه دورم از تو دارم بیشتر چشم کرم
مه ز مهر از دور بهتر می کند نور اکتساب
از تو بر من گر رسد توقیع لطفی دور نیست
بر زمین از آسمان رسم است تنزیل کتاب
تا زمین را در جبلت هست امکان ثواب
تا فلک را هست عادت در طبیعت انقلاب
روی دولت را ز درگاهت نباشد انحراف
رای رفعت را ز فرمانت نباشد اجتناب
جز دعایت نیست اوراد فضولی روز و شب
کار او اینست و بس والله اعلم باالصواب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که رای روشنت آیینه گیتی نماست
هیچ سری نیست کز رای تو باشد در حجاب
هوش مصنوعی: ای کسی که اندیشه‌ات مانند آیینه‌ای روشن است و جهان را نشان می‌دهد، هیچ سر و عقلی نیست که از اندیشه تو پنهان باشد.
در نقاب عنبرین هر دم عروس خامه ات
شاهد صد راز را از چهره می گیرد نقاب
هوش مصنوعی: در هر بار که عروسی با لباس خوشبو و افسونگری دیده می‌شود، رازهای زیادی از چهره‌اش نمایان می‌شود که از پشت نقابش می‌افتد.
ملک دانش راست از طرز مثالت انتظام
گنج معنی راست از مفتاح کلکت فتح باب
هوش مصنوعی: فرمانروایی علم و دانش از الگوی تو گرفته می‌شود، و گنجینه‌ی معانی از کلید تو آغاز می‌شود.
سرورا عمریست در تن جان بر لب آمده
می کند در آرزوی پای بوست اضطراب
هوش مصنوعی: سالیان درازی است که جان سرور در انتظار رسیدن به تو به لب آمده و در آرزوی نزدیکی به پایت دچار اضطراب است.
آرزوی دولت پابوس خدام درت
می رباید روز و شب از دل قرار از دیده خواب
هوش مصنوعی: آرزو برای برخورداری از نعمت‌های درگاه تو، به‌طور مداوم، آرامش دل و خواب را از من می‌گیرد.
در بلای دوریت معذورم از ضعف بدن
چون کنم ناچار می باید کشیدن این عذاب
هوش مصنوعی: در غم دوری تو مجبورم که این درد را تحمل کنم، هرچند که بدنم ضعیف شده است و از این وضعیت رنج می‌برم.
گرچه دورم غافل از عرض نیازی نیستم
شد نیاز من بدرگاه تو بیرون از حساب
هوش مصنوعی: هرچند که از تو دور هستم و نمی‌دانم به چه چیزی نیاز دارم، اما نیازی که دارم به درگاه تو می‌رسم و فراتر از محاسبات و شمارش‌هاست.
می نویسم حال دل اما نمی بخشد اثر
می فرستم شرح غم اما نمی آید جواب
هوش مصنوعی: احساسات و حال دل خود را می‌نویسم، اما هیچ تأثیری نمی‌گذارد. غم و اندوه خود را برایت توضیح می‌دهم، اما هیچ پاسخی دریافت نمی‌کنم.
چند از خاک درت بوی رعایت نشنوم
پیش تو تا کی دعای من نباشد مستجاب
هوش مصنوعی: چند بار باید از خاک در خانه‌ات عطر رعایت و محبت را نشنوم؟ تا کی دعاهایم به اجابت نرسد؟
وه چه باشد گر کند نام مرا کلکت رقم
وه چه باشد گر کنی در ذکر من کسب ثواب
هوش مصنوعی: برایم چه اهمیتی دارد اگر نامم را بخوانی یا در ذکر من اجر و ثواب بدست آوری، در واقع، ارزش این کارها به خودشان بستگی دارد.
هست دریا را چنان عادت که از نزدیک و دور
می کند ارباب حاجت را بفیضی کامیاب
هوش مصنوعی: دریا به گونه‌ای عادت کرده که به همه کسانی که نیاز دارند، از نزدیک یا دور، کمک می‌کند و آن‌ها را به خواسته‌هایشان می‌رساند.
هر که نزدیک است او را می دهد در از صدف
بهر دوران نیز آبی می فرستد پا سحاب
هوش مصنوعی: هر کسی که به حق نزدیک‌تر است، خداوند او را به طور مستمر از لطف و نعمت‌های خود بهره‌مند می‌کند، مانند آبی که از ابرها فرود می‌آید و به دوران‌های مختلف می‌رسد.
چشمه خورشید هم در طبع دارد حالتی
می دهد هم دور و هم نزدیک خود را آب و تاب
هوش مصنوعی: چشمه خورشید به گونه‌ای است که حالتی خاص به اطرافش می‌بخشد و این حالت بر روی چیزهایی که دور و نزدیکش هستند، تأثیر می‌گذارد و به آنها زندگی و زیبایی می‌دهد.
نی همین در آسمان مه می ستاند نور از او
در زمین هم می برد از آتش او لعل آب
هوش مصنوعی: نی در آسمان ماه نور خود را می‌گیرد و در زمین هم از آتش او، لعل‌های آبی به وجود می‌آید.
ای که هم از آفتاب افزون هم از دریا بهی
باش در احسان به از دریا فزون از آفتاب
هوش مصنوعی: ای کسی که در بخشندگی و نیکی، از آفتاب هم بیشتر و از دریا بزرگ‌تر هستی، بدان که احسان و لطف تو از دریا هم فراتر است و نیکوکاری‌ات به مراتب بیشتر از تابش آفتاب است.
به ز نزدیکان خود بر من که دورم رحم کن
بر گناه دوریم منگر مکن بر من عتاب
هوش مصنوعی: به خاطر فاصله‌ام از تو، بر من رحم کن و به گناهانم نگاه نکن. لطفاً از دوری‌ام خشمگین نشو و خویشتن‌رسی کن.
گرچه دورم از تو دارم بیشتر چشم کرم
مه ز مهر از دور بهتر می کند نور اکتساب
هوش مصنوعی: با اینکه از تو دور هستم، اما محبت و مهربانی‌ات را بیشتر احساس می‌کنم. نور محبتت حتی از فاصله هم بهتر به دلم می‌تابد.
از تو بر من گر رسد توقیع لطفی دور نیست
بر زمین از آسمان رسم است تنزیل کتاب
هوش مصنوعی: اگر نامه‌ای از تو به من برسد، امید می‌رود که لطفی باشد. به زمین از آسمان، نازل شدن کتاب‌ها رایج است.
تا زمین را در جبلت هست امکان ثواب
تا فلک را هست عادت در طبیعت انقلاب
هوش مصنوعی: تا زمانی که زمین در فطرت خود ظرفیت پاداش را دارد، آسمان هم به طور طبیعی دچار تغییر و تحول است.
روی دولت را ز درگاهت نباشد انحراف
رای رفعت را ز فرمانت نباشد اجتناب
هوش مصنوعی: برای دستیابی به کامیابی و خوشبختی، هیچ انحرافی از درگاه تو وجود ندارد و نمی‌توان از دستورات تو دوری جست.
جز دعایت نیست اوراد فضولی روز و شب
کار او اینست و بس والله اعلم باالصواب
هوش مصنوعی: جز دعای تو چیز دیگری نیست که در روز و شب به آن پرداخته شود و کار او تنها همین است و بس. خداوند بهتر می‌داند که صحیح چیست.