گنجور

شمارهٔ ۱۹

اول عمرم که هنگام سرور و ذوق بود
عاری از علم و عمل در جهل و نادانی گذشت
از طفولیت چو بگذشتم اسیر غم شدم
بعضی آن هم در خیال عالم فانی گذشت
آخر عمرم که ایام صلاح است و ورع
در ندامت صرف گشت و در پشیمانی گذشت
آه ازین عمری کزو ذوقی ندیدم هیچ گه
غافل از کیفیت لذات روحانی گذشت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اول عمرم که هنگام سرور و ذوق بود
عاری از علم و عمل در جهل و نادانی گذشت
هوش مصنوعی: در ابتدای زندگی‌ام، زمانی که شاد و سرمست بودم، بدون هیچ دانشی و عملی، در ignorance و نادانی به سر می‌بردم.
از طفولیت چو بگذشتم اسیر غم شدم
بعضی آن هم در خیال عالم فانی گذشت
هوش مصنوعی: از زمان کودکی‌ام که گذشتم، گرفتار غم شدم و این غم بیشتر در خیال و تصور دنیای فانی خود را نشان داد.
آخر عمرم که ایام صلاح است و ورع
در ندامت صرف گشت و در پشیمانی گذشت
هوش مصنوعی: در پایان عمرم که روزهای خوبی را سپری می‌کنم و از کارهای نادرست دوری کرده‌ام، زمانم در تاسف و پشیمانی سپری شده است.
آه ازین عمری کزو ذوقی ندیدم هیچ گه
غافل از کیفیت لذات روحانی گذشت
هوش مصنوعی: این زندگی که دارم، هیچ لذتی به من نبخشید و من از زیبایی‌های واقعی روحانی غافل بودم و به همین سادگی گذرانده‌ام.