گنجور

شمارهٔ ۹۸

نی همین صد روزن از تیر تو بر جسم من است
سایه ام را هم ازو صد داغ چون من بر تن است
بی رخت از غیر می خواهم بدوزم دیده را
این که می بینی بچشمم نیست مژگان سوزن است
چون نیندازم برون خود را ز پیراهن چو مار
بر تنم ماریست هر تاری که در پیراهن است
سنبلت را باد اگر برداشت از رویت مرنج
مزرع حسن رخت را خوشه چین خرمن است
از مسیحا نیست کم ، در روح بخشی بویِ گل،
غنچه بهر آن مسیحا مریم آبستن است
هست شاهد بر جفاهای زلیخای هوا
یوسف گل را که چندین چاکها بر دامن است
سوخت از سر تا قدم خود را فضولی بهر دوست
شمع بزم دوست شد او را چه باک از دشمن است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نی همین صد روزن از تیر تو بر جسم من است
سایه ام را هم ازو صد داغ چون من بر تن است
هوش مصنوعی: نور تیر تو از صد روزنه به بدن من می‌تابد و سایه‌ام نیز از آن نور جاودانه، بر تنم صد زخم و نشان دارد.
بی رخت از غیر می خواهم بدوزم دیده را
این که می بینی بچشمم نیست مژگان سوزن است
هوش مصنوعی: من بدون زیبایی‌های دیگران می‌خواهم دیده‌ام را بدوزم، این که الان می‌بینی در چشم من نیست، بلکه مژه‌هایم مانند سوزنند.
چون نیندازم برون خود را ز پیراهن چو مار
بر تنم ماریست هر تاری که در پیراهن است
هوش مصنوعی: اگر نتوانم خود را از زیر لباس کنار بگذارم، مانند ماری هستم که در لباس خود مخفی شده است و هر تار موی من نشانه‌ای از آن است.
سنبلت را باد اگر برداشت از رویت مرنج
مزرع حسن رخت را خوشه چین خرمن است
هوش مصنوعی: اگر باد سنبلت را از روی تو برداشت، ناراحت نشو؛ چرا که زمین زیبایی چهره‌ات، خوشه‌چینی برای برداشت زیبایی‌هاست.
از مسیحا نیست کم ، در روح بخشی بویِ گل،
غنچه بهر آن مسیحا مریم آبستن است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در وجود مسیحا، روح تازه‌ای وجود دارد که مانند بوی خوش گل است. همچنین، غنچه به خاطر او، مریم که نماد پاکی و تولد تازه است، در حال انتظار و بارداری است.
هست شاهد بر جفاهای زلیخای هوا
یوسف گل را که چندین چاکها بر دامن است
هوش مصنوعی: در این بیت به این نکته اشاره شده است که زیبایی‌های دلپسند و جذاب در زندگی، همچون یوسف زیبا، دچار مشکلات و آسیب‌هایی هستند که نشان‌دهنده سختی‌ها و جفاهایی است که بر آن‌ها رفته است. دامن یوسف، که نمادی از زیبایی و نیکویی است، پر از چاک‌هایی است که نشانه‌های این جفاها و تلخی‌ها است. در واقع، این بیت نشان‌دهنده تضاد زیبایی و سختی‌های زندگی است.
سوخت از سر تا قدم خود را فضولی بهر دوست
شمع بزم دوست شد او را چه باک از دشمن است
هوش مصنوعی: آدمی که برای دوست خود جان می‌دهد و تمامی وجودش را به خاطر او فدای می‌کند، باکی از دشمان ندارد. او همچون شمعی می‌سوزد و روشنایی می‌بخشد، بی‌آنکه به خطرات و دشمنان توجهی کند.

حاشیه ها

1402/12/29 22:02
سیدمحمد جهانشاهی

از مسیحا نیست کم ، در روح بخشی بویِ گل،