شمارهٔ ۷۲
باغبان لطف قد آن سرو در شمشاد نیست
کی نماید تربیت جایی که استعداد نیست
گر خط دور لبت را بر زبان آرم مرنج
نقش شیرین را ضرر از تیشه فرهاد نیست
ساغر خونابه دل بسته ره بر ناله ام
مست بزم حیرتت را رخصت فریاد نیست
کی شود واقف ز ادراک عذاب آخرت
آنکه در دنیا به بیداد بتان معتاد نیست
زاهدان را نیست منع عشق اندک محنتی
هیچ کس از محنت قید جهان آزاد نیست
رغبت نزهتگه میخانه از زاهد مجو
جغد را در طبع میل منزل آباد نیست
کرده ای تدبیر ترکِ مِی ، فضولی فکر کن
گر ز عقل است این ، بنایِ عقل را بنیاد نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باغبان لطف قد آن سرو در شمشاد نیست
کی نماید تربیت جایی که استعداد نیست
هوش مصنوعی: باغبان نمیتواند به درختی که شرایط لازم برای رشد را ندارد، رسیدگی کند و زیبایی آن سرو را به شمشاد منتقل کند. اگر استعداد و شرایط لازم برای رشد وجود نداشته باشد، تربیت و پرورش گیاه نیز بیفایده است.
گر خط دور لبت را بر زبان آرم مرنج
نقش شیرین را ضرر از تیشه فرهاد نیست
هوش مصنوعی: اگر بخواهم از زبانم خط زیبای لبهای تو را بگویم، نگران نباش؛ چون زیبایی و شیرینی تو هیچ آسیبی از تیشه فرهاد نمیبیند.
ساغر خونابه دل بسته ره بر ناله ام
مست بزم حیرتت را رخصت فریاد نیست
هوش مصنوعی: در اینجا گوینده از حالت درد و اندوه خود صحبت میکند. او با حسرت و غم دل به شراب وابسته است و نمیتواند آزادانه نالۀ خود را بیان کند. جشن و شگفتی معشوق به قدری او را تحت تأثیر قرار داده که احساس میکند نمیتواند فریاد بزند و تنها در سکوت به ناز و نوازش آن محیط دلانگیز فکر میکند.
کی شود واقف ز ادراک عذاب آخرت
آنکه در دنیا به بیداد بتان معتاد نیست
هوش مصنوعی: کسی که در دنیا به ظلم و ستم و بندگی بتها عادت ندارد، چگونه میتواند از عذاب آخرت آگاه شود؟
زاهدان را نیست منع عشق اندک محنتی
هیچ کس از محنت قید جهان آزاد نیست
هوش مصنوعی: زاهدان در عشق دچار منع و محدودیت نیستند، اما هیچ کس نمیتواند از سختیها و گرفتاریهای دنیا بهطور کامل رهایی یابد.
رغبت نزهتگه میخانه از زاهد مجو
جغد را در طبع میل منزل آباد نیست
هوش مصنوعی: به دنبال زیباییهای میخانه نباش، زیرا زاهدی که تنها به پرهیزکاری مشغول است، مانند جغدی است که در دلش تمایلی به زندگی در باغ و کشتزارهای آباد ندارد.
کرده ای تدبیر ترکِ مِی ، فضولی فکر کن
گر ز عقل است این ، بنایِ عقل را بنیاد نیست
هوش مصنوعی: تو نقشهای برای پرهیز از نوشیدن شراب کشیدهای، اما بیدقتی میکنی. اگر این کار از روی عقل باشد، باید بگویی که خود عقل اساس محکمی ندارد.
حاشیه ها
1402/11/17 16:02
سیدمحمد جهانشاهی
کرده ای تدبیر ترکِ مِی ، فضولی فکر کن
1402/11/17 16:02
سیدمحمد جهانشاهی
گر ز عقل است این ، بنایِ عقل را بنیاد نیست