گنجور

شمارهٔ ۶۱

جانم در آن آرزوی وصال محمد است
چشمم در انتظار جمال محمد است
قدم خمیده چون فلک از جور دور نیست
از شوق روی ماه مثال محمد است
جسمم ضعیف چون مه نو نیست از فلک
بر یاد ابروی چو هلال محمد است
این داغهای تازه که بر سینه منست
از اشتیاق دانه خال محمد است
شایسته احاطه تملیک غیر نیست
ملک دلم که وقف خیال محمد است
آیینه دار طوطی نطقم هر آینه
اندیشه صفات کمال محمد است
کردست مهر غیر فضولی ز دل برون
تا عاشق محمد و آل محمد است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جانم در آن آرزوی وصال محمد است
چشمم در انتظار جمال محمد است
هوش مصنوعی: دلم همیشه در حسرت دیدار محمد است و چشمانم در انتظار زیبایی محمد به سر می‌برد.
قدم خمیده چون فلک از جور دور نیست
از شوق روی ماه مثال محمد است
هوش مصنوعی: قدم خمیده به خاطر مشکلات و زحمت‌ها و فشارهایی است که او را آزار می‌دهد، اما این خمیدگی به عشق و شوق زیبایی و چهره مهتابی محمد (ص) ربط دارد. یعنی گلوی خمیده‌اش نشان‌دهنده‌ی عشق او به زیبایی و کمال است که هرگز از او دور نبوده است.
جسمم ضعیف چون مه نو نیست از فلک
بر یاد ابروی چو هلال محمد است
هوش مصنوعی: بدنی ضعیف دارم که مانند ماه نو نمی‌تواند از آسمان بیرون بیاید، اما یاد ابروهای هلالی محمد همیشه در ذهنم هست.
این داغهای تازه که بر سینه منست
از اشتیاق دانه خال محمد است
هوش مصنوعی: این زخم‌های جدیدی که بر قلب من است، نتیجه‌ی اشتیاق و عشق به دانه‌ی خال محمد است.
شایسته احاطه تملیک غیر نیست
ملک دلم که وقف خیال محمد است
هوش مصنوعی: دل من که وقف محبت محمد است، نباید به تملک هیچ کس درآید.
آیینه دار طوطی نطقم هر آینه
اندیشه صفات کمال محمد است
هوش مصنوعی: آیینه‌دار صحبت‌های من، هر بار نشان‌دهنده‌ی ویژگی‌های عالی و کامل محمد (ص) است.
کردست مهر غیر فضولی ز دل برون
تا عاشق محمد و آل محمد است
هوش مصنوعی: عشق و محبت به غیر از اهل بیت (علیهم‌السلام) را از دل خود بیرون کرده است، زیرا او فقط عاشق پیامبر و خانواده ایشان است.