گنجور

شمارهٔ ۵۸

ای همه دم بزم تو جای رقیب
بهر تو ناچار لقای رقیب
امر محالست مرا از تو کام
کام تو چون هست رضای رقیب
جور و جفای تو برای منست
مهر و وفای تو برای رقیب
بر سر کوی تو گذر می کند
چون ننهم روی بپای رقیب
دیدن هر واقعه سهل است لیک
سخت بلاییست بلای رقیب
زندگی اهل دل از وصل تست
وصل تو موقوف فنای رقیب
صبر و قرار تو فضولی کم است
کمتر از آن مهر و وفای رقیب

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.